descendent

/dəˈsendənt//dəˈsendənt/

معنی: نسل، زاده اولاد
معانی دیگر: زاده در جمع اولاد، زادگان

جمله های نمونه

1. With no direct descendent, who will succeed to the title?
[ترجمه گوگل]بدون هیچ نسب مستقیم، چه کسی موفق به کسب عنوان خواهد شد؟
[ترجمه ترگمان]با هیچ جانشینی مستقیم، کسی که موفق خواهد شد عنوان را پیدا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is a descendent of Queen Victoria.
[ترجمه حسین] او نوه ملکه ویکتوریاست
|
[ترجمه گوگل]او از نوادگان ملکه ویکتوریا است
[ترجمه ترگمان] اون نواده \"کوئین\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She claims to be a descendent of Charles Dickens.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که از نوادگان چارلز دیکنز است
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که از نسل چارلز دیکنز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scientists will opt for the recursive descendent method.
[ترجمه گوگل]دانشمندان روش نزولی بازگشتی را انتخاب خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]دانشمندان روش descendent بازگشتی را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Li Bai is the descendent of Li Chong'er, grandson of Li Hao, King Liang Wuzhao.
[ترجمه گوگل]لی بای از نوادگان لی چونگئر، نوه لی هائو، پادشاه لیانگ وژائو است
[ترجمه ترگمان]لی بای یکی از نوادگان لی Chong، نوه لی Hao، پادشاه لیانگ Wuzhao است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was a descendent of Shem, Adam's third son.
[ترجمه گوگل]او از نوادگان سام، سومین پسر آدم بود
[ترجمه ترگمان] اون نسل سوم \"Shem\" بود \" پسر سوم \" آدام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Create component as new on the descendent.
[ترجمه گوگل]کامپوننت را به عنوان جدید در نزول ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]مولفه های ایجاد شده روی the را ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still in its original frame, the drawing has been consigned by descendents of the sitter's family.
[ترجمه گوگل]هنوز در قاب اصلی خود، این نقاشی توسط نوادگان خانواده سیتر ارسال شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال در کادر اصلی خود، این نقاشی توسط فرزندان خانواده پرستار نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From its physics function character, quality is inferior, and have descendent tendency.
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی عملکرد فیزیک آن، کیفیت پایین تر است و تمایل به نزول دارد
[ترجمه ترگمان]از ویژگی تابع فیزیک آن، کیفیت پایین تر است و گرایش descendent دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. BuildXSD is the abstract method that must be overriden in each concrete descendent.
[ترجمه گوگل]BuildXSD روشی انتزاعی است که باید در هر نزول انضمامی نادیده گرفته شود
[ترجمه ترگمان]BuildXSD روش انتزاعی است که باید در هر یک از descendent بتونی رسم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This event has historical value, and should not be forgotten by the descendent.
[ترجمه گوگل]این واقعه دارای ارزش تاریخی است و نباید فراموش شود
[ترجمه ترگمان]این رویداد ارزش تاریخی دارد و نباید توسط the از یاد برده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Snyder's storyline will follow the adventures of Skinner's Jazz Age descendent Pearl, a frequenter of Hollywood's speakeasies and dance halls who dreams of becoming a star.
[ترجمه گوگل]خط داستانی اسنایدر ماجراهای پرل از نوادگان عصر جاز اسکینر را دنبال می‌کند، فردی که اغلب در سالن‌های رقص و سخنران هالیوود می‌آید و رویای ستاره شدن را دارد
[ترجمه ترگمان]داستان اسنایدر به دنبال ماجراهای مربوط به دوران Jazz descendent، مروارید، یکی از سالن های رقص و سالن های رقص است که آرزو دارند به یک ستاره تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Likewise, you almost always call a superclass method at either the start or end of a descendent method body.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، تقریباً همیشه یک متد سوپرکلاس را در ابتدا یا انتهای بدنه متد نزولی فراخوانی می‌کنید
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شما تقریبا همیشه یک روش superclass را در آغاز یا پایان یک روش descendent فراخوانی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Robert Langdon : Well, here's the question: A living descendent of Jesus Christ, would she destroy faith?
[ترجمه گوگل]رابرت لنگدون: خب، این سوال پیش می‌آید: آیا یک نسل زنده عیسی مسیح، ایمان را از بین می‌برد؟
[ترجمه ترگمان]رابرت لنگدان گفت: خوب، سوال اینجاست: یک نواده زنده عیسی مسیح، آیا او ایمان را از بین می برد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسل (اسم)
slip, race, generation, descendant, descendent, filiation

زاده اولاد (اسم)
descendant, descendent

انگلیسی به انگلیسی

• of offspring, descending from the family of -; moving downward

پیشنهاد کاربران

بپرس