descendant

/dəˈsendənt//dɪˈsendənt/

معنی: نسل، زاده اولاد
معانی دیگر: نزولی، فروسوی، زیرسوی، نازل، فرودی، شیبدار (descendent هم می نویسند)، نواده، ازتبار (کس یا قوم بخصوص)، خلف، (جمع) اعقاب، نبیره، (چیزی که از چیز دیگر ناشی شده است) پیامد، نتیجه، نسل بعدی، زاده در جمع اولاد، زادگان

جمله های نمونه

1. His design was a descendant of a 1956 device.
[ترجمه گوگل]طرح او از نسل یک دستگاه 1956 بود
[ترجمه ترگمان]طرح او از نوادگان یک وسیله ۱۹۵۶ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a direct descendant of Napoleon Bonaparte.
[ترجمه پ] از نسل بلاواسطه ی ناپلئون بناپارت بود.
|
[ترجمه گوگل]او از نوادگان مستقیم ناپلئون بناپارت بود
[ترجمه ترگمان]او از نوادگان ناپلئون بناپارت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Diana is a direct descendant of Robert Peel.
[ترجمه پ] دایانا از نسل اول نوه های رابرت پیل است.
|
[ترجمه گوگل]دایانا از نوادگان مستقیم رابرت پیل است
[ترجمه ترگمان]دیانا یکی از نوادگان مستقیم رابرت پیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is a direct descendant of Queen Victoria.
[ترجمه گوگل]او از نوادگان مستقیم ملکه ویکتوریا است
[ترجمه ترگمان] اون نسل مستقیمی از \"ملکه ویکتوریا\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Quechua is a descendant of the Inca language.
[ترجمه پ] ریشه جاشوآ از زبان اینکایی است . از آن زبان آمده است.
|
[ترجمه گوگل]کچوا از نوادگان زبان اینکا است
[ترجمه ترگمان]Quechua از نوادگان زبان اینکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She claimed to be a direct descendant of Wordsworth.
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که از نوادگان مستقیم وردزورث است
[ترجمه ترگمان]ادعا می کرد که از نوادگان مستقیم وردزورث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was an O'Conor and a direct descendant of the last High King of Ireland.
[ترجمه گوگل]او یک اوکانور و از نوادگان مستقیم آخرین پادشاه عالی ایرلند بود
[ترجمه ترگمان]او از نوادگان direct آخرین پادشاه ایرلند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was an O'Conor and a distant descendant of the last High King of Ireland.
[ترجمه گوگل]او یک اوکانور و از نوادگان دور آخرین پادشاه عالی ایرلند بود
[ترجمه ترگمان]او an و از نوادگان دور آخرین پادشاه ایرلند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Their Mr. A. Waugh is a lineal descendant of Gifford, by the way of mentality.
[ترجمه گوگل]آقای A Waugh آنها از نظر ذهنیت از نوادگان گیفورد است
[ترجمه ترگمان] آقای \"ای\" - شون طرز فکر و طرز فکر و طرز فکر و طرز فکر و طرز فکر و طرز فکرش به نسل مربوط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their last known descendant, Nathaniel Salperton, was among those executed after the Monmouth rebellion in 168
[ترجمه گوگل]آخرین نوادگان شناخته شده آنها، ناتانیل سالپرتون، در میان کسانی بود که پس از شورش مونموث در سال 168 اعدام شدند
[ترجمه ترگمان]آخرین نواده شناخته شده آن ها، Nathaniel Salperton، در میان کسانی بود که پس از شورش Monmouth در ۱۶۸ سالگی اعدام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Paul claims to be a descendant of King Charles I.
[ترجمه گوگل]پل ادعا می کند که از نوادگان شاه چارلز اول است
[ترجمه ترگمان]پاول ادعا می کند که از نوادگان شاه چارلز اول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, a gene is by definition the descendant of a gene that was good at getting into future generations.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک ژن بنا به تعریف، نسل ژنی است که در ورود به نسل های آینده خوب بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین ژن تعریف از نوادگان یک ژن است که در رسیدن به نسل های آینده مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Earl's descendant accepted the apologies of Hampden's heir.
[ترجمه گوگل]نوادگان ارل عذرخواهی وارث همپدن را پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]پسر او از پسر وارث عذرخواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am the root and the descendant of David, the bright morning star.
[ترجمه گوگل]من ریشه و از نسل داوود، ستاره درخشان صبح هستم
[ترجمه ترگمان]من the و نواده داوود، ستاره صبح روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In 1600, Anne Marbury the descendant of Sir John Spencer moved to Massachusetts, America from Lincolnshire.
[ترجمه حامد] آن ماربری، از نوادگان سر جان اسپنسر، در سال ۱۶۰۰ از لینکولنشایر به ماساچوست نقل مکان کرد.
|
[ترجمه گوگل]در سال 2018، آن ماربری، از نوادگان سر جان اسپنسر، از لینکلن شایر به ماساچوست، آمریکا نقل مکان کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۰۰، آن Marbury از نوادگان سر جان اسپنسر به ماساچوست، آمریکا از Lincolnshire نقل مکان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسل (اسم)
slip, race, generation, descendant, descendent, filiation

زاده اولاد (اسم)
descendant, descendent

تخصصی

[کامپیوتر] نتیجه، فرزند
[ریاضیات] نزولی، پایین رو، نازل، نسل، نسل بعدی

انگلیسی به انگلیسی

• offspring (child, grandchild, etc.)
someone's descendants are the people in later generations who are related to them.

پیشنهاد کاربران

نواده ( نوادگان ) - زاده ( زادگان ) - بازمانده - اولاد - اخلاف
از نسل . . . . بودن
. These are the descendants of the first wheel
این ها از نسل همین چرخ اولیه هستند.
زیر شاخه
نواده، دودمان
descendant ( n ) ( dɪˈsɛndənt ) =a person's descendants are their children, and all the people who live after them, descent 2 ( n ) =family origins, e. g. to be of Scottish descent.
descendant
جد - ( مربوط به قبله نه بعد. !!!!! )
Iran has lots of historical collections and i am glad it is being preserved, but still sad it is not stewarded by the descendant of that culture.
فرزند و فرزندان فرزند و همه افراد بازمانده از کسی
حالت جمع ش بهترین معنی به نظرم بازماندگان هست
a person’s descendants are their children, their children’s children, and all the people who live after them who are related to them
در زبان پهلوی واژه ( نفت ) هم به چمِ ( نَفت، نَم و نَمناک ) و هم به چمِ ( descendant : دودمان، نواده ) آمده است که چمِ دوم با واژگانِ ( نافَ، نافَنگه، نافیَ ) در زبان اوستایی به مانایِ ( 1 - بسته، خویشاوند، بستگی2 - دودمان، تیره، فرزند، پشت ) همریشه می باشد. می توان از واژه ( ناف ) در زبان اوستایی نیز واژگانی همچون ( نافیدن، نافَنگ، نافِش و. . . ) برآید که برابر با واژگانِ انگلیسیِ descendant، descend یا برابر با چمهایِ دیگرِ این واژه همچون ( چشمه و. . . ) باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

چنانکه در رویه 57 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) نوشته ( دیوید مک کنزی ) و در رویه های 813 و 814 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) آمده است:

descendantdescendantdescendant
● تبار، نسل ( دقت کنید که با استفاده از این کلمه میگیم این از نسل فلان است، یعنی یه جورایی بازمانده اوناست، در واقع الان رو به قبل نسبت میدیم نه اینکه مثلا بگیم نسل اینها مربوط میشه به. . . ( اونجا میگیم ancestor )
● تکامل یافته یا توسعه یافته از چیز دیگری
نسله
زاده
اولاد
نواد
someone related to a person living long ago
a direct descendant of the country’s first president
Oxford Dictionary@
زادگان
( از ) نوادگان
اخلاف
پیش روی، بعدی
دودمان
بازمانده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس