descant

/dɪˈskænt//dɪˈskænt/

معنی: نوعی اواز، به درازا بحی کردن، زیاد سخن راندن، بسط مقال دادن، اواز زیر خواندن، ازادانه انتقاد کردن
معانی دیگر: (موسیقی قرون وسطی) آواز دو نفره، زیرترین صدای آواز، سوپرانو (discant هم می نویسند)، آهنگ فرعی (که از آهنگ اصلی زیرتر است)، (موسیقی) آهنگ یا سرود متنوع، تفسیر، نقد، خطابه، (با: on یا upon) مورد بحث و تفسیر طولانی قرار دادن (کتبی یا شفاهی)، آهنگ فرعی را نواختن (یا خواندن)

جمله های نمونه

1. He descanted endlessly upon the wonders of his trip.
[ترجمه گوگل]او بی‌پایان از شگفتی‌های سفرش غافل شد
[ترجمه ترگمان]او پیوسته به شگفتی های سفر خود ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The girl singers were asked to descant on the tune.
[ترجمه گوگل]از خوانندگان دختر خواسته شد که روی لحن کم کنند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان دختر تقاضا کردند که در این آهنگ با هم صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Shall I sing the descant in the last verse?
[ترجمه گوگل]آیا در بیت آخر نزول را بخوانم؟
[ترجمه ترگمان]آخرین شعر را خواهم خواند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And, like a descant, the women.
[ترجمه گوگل]و مانند یک ماده خشک شده، زنان
[ترجمه ترگمان] و مثل این که با هم صحبت کنیم، زن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boy singers were asked to descant on the tune.
[ترجمه گوگل]از پسر خوانندگان خواسته شد که روی لحن کم کنند
[ترجمه ترگمان]خوانندگان جوان اصرار داشتند که در این آهنگ با هم صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is going to descant on the theme of our human mystery.
[ترجمه گوگل]او قرار است به موضوع راز انسانی ما بپردازد
[ترجمه ترگمان]او در مورد موضوع معمای انسانی ما زمزمه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An elderly woman, arms crossed, sang the descant.
[ترجمه گوگل]زنی سالخورده، دستانش را روی هم گذاشته بود، آواز را خواند
[ترجمه ترگمان]یک زن مسن در حالی که بازوانش را به هم گره زده بود، سرود را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is catching cold today, so she can't descant on the tune.
[ترجمه گوگل]او امروز در حال سرماخوردگی است، بنابراین نمی‌تواند روی لحن بیهوده باشد
[ترجمه ترگمان]او امروز هوا را سرد می کند، بنابراین او نمی تواند در این مورد با من حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You need not descant upon my shortcomings.
[ترجمه گوگل]نیازی نیست از کاستی های من چشم پوشی کنی
[ترجمه ترگمان]تو لازم نیست در مورد shortcomings من حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The girl students were asked to descant on the tune.
[ترجمه گوگل]از دانش‌آموزان دختر خواسته شد که روی لحن کم کنند
[ترجمه ترگمان]از دانش آموزان دختر خواسته شد که روی آهنگ بنویسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He knows that one card trick is much like another, a descant of deftness that can t be stretched.
[ترجمه گوگل]او می‌داند که یک حقه کارت بسیار شبیه به دیگری است، مهارتی که نمی‌توان آن را گسترش داد
[ترجمه ترگمان]او می داند که یک حقه کارت خیلی شبیه یکی دیگر است، زمزمه deftness که نمی تواند کش و قوسی به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی اواز (اسم)
descant

به درازا بحث کردن (فعل)
descant

زیاد سخن راندن (فعل)
descant

بسط مقال دادن (فعل)
descant

اواز زیر خواندن (فعل)
descant

ازادانه انتقاد کردن (فعل)
descant

انگلیسی به انگلیسی

• music with harmonizing melodies; melodies sung together
sing; sing in parts, harmonize
a descant is a tune which is played or sung above the main tune in a piece of music.

پیشنهاد کاربران

بپرس