derriere


(noun) کپل، کون

جمله های نمونه

1. Too small of pockets will make your derriere look larger.
[ترجمه گوگل]جیب های خیلی کوچک باعث بزرگتر به نظر رسیدن پوست شما می شود
[ترجمه ترگمان]مقادیر زیادی از جیب هایش باعث می شود عکس های شما بزرگ تر به نظر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Did you notice the girls exposed derriere at the far back?
[ترجمه گوگل]آیا متوجه دخترانی که در پشت سر در معرض دید قرار گرفتند، بودید؟
[ترجمه ترگمان]متوجه شدی که دخترا باسن باسن دارن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you spend most of your day sitting, standing for a couple of minutes every hour or so gives your legs a much-needed stretch and helps fight dreaded derriere spread.
[ترجمه گوگل]اگر بیشتر روز خود را در حالت نشسته می گذرانید، ایستادن برای چند دقیقه در هر ساعت یا بیشتر، به پاهای شما کشش بسیار لازم می دهد و به مبارزه با گسترش مخوف دریر کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اگر بیشتر روز خود را صرف نشستن کنید، برای چند دقیقه در هر ساعت و یا به همین ترتیب پاهای خود را دراز کنید و به مبارزه با derriere وحشتناک کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The outrageous star is still not bored of flashing as much flesh as possible and showed off her derriere in tiny PVC knickers and a lace corset top.
[ترجمه گوگل]این ستاره ظالمانه هنوز حوصله چشمک زدن هر چه بیشتر گوشت را ندارد و ژاکت خود را با قیچی های پی وی سی کوچک و یک تاپ کرست توری به نمایش گذاشته است
[ترجمه ترگمان]ستاره پاپ هنوز از آن اندازه که ممکن است گوشت و گوشت را از آن بیرون بکشد و derriere را با لباس زیر پوش و یک سینه بند توری نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keep legs firm and elbows straight as you lift your derriere to the sky!
[ترجمه گوگل]پاها را سفت نگه دارید و آرنج ها را صاف نگه دارید، در حالی که ران خود را به سمت آسمان بلند می کنید!
[ترجمه ترگمان]پاهایتان را محکم نگه دارید و آرنج تان را صاف کنید در حالی که derriere را به آسمان بلند می کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wear wrap-around skirts to camouflage a bulging stomach, hips and derriere.
[ترجمه گوگل]برای استتار شکم برآمده، باسن و کتف از دامن‌های دورتادور استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]لباس های دور و اطراف خود را ببندید تا شکم برآمده، باسن و باسن خود را استتار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hollow plastic tubes are hand woven and screwed to a moulded metal frame so that your derriere is cradled by a yielding web.
[ترجمه گوگل]لوله‌های پلاستیکی توخالی با دست بافته می‌شوند و به یک قاب فلزی قالب‌گیری شده پیچ می‌شوند، به‌طوری‌که تار شما توسط یک تار تسلیم‌کننده قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]لوله های پلاستیکی توخالی از دست رفته و به یک قاب فلزی تبدیل می شوند، به طوری که derriere شما در یک تار نازک نرم نگه داشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On first inspection, this snapshot from the Gsummit in L'Aquila suggests the US president is as easily distracted by a pert derriere as his Italian and French counterparts.
[ترجمه گوگل]در اولین بازرسی، این عکس فوری از نشست Gsummit در لاکویلا نشان می‌دهد که رئیس‌جمهور ایالات متحده به راحتی با همتایان ایتالیایی و فرانسوی‌اش حواسش را پرت می‌کند
[ترجمه ترگمان]در بازرسی اول، این عکس فوری از the در آل عقاب نشان می دهد که رئیس جمهور آمریکا به راحتی توسط یک derriere پررو به عنوان همتایان ایتالیایی و فرانسوی خود منحرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (french) buttocks, person's rear end

پیشنهاد کاربران

/ˈder. i. eər/
Derriere is a French word that is commonly used in English to refer to the buttocks. It is a more sophisticated and
elegant way to talk about this body part.
یک کلمه فرانسوی، معمولاً در انگلیسی برای اشاره به باسن، کپل.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“She has a beautiful derriere. ”
In a fashion context, a person might say, “These jeans really show off your derriere. ”
A person might use this term in a medical context, saying, “I have a bruise on my derriere. ”

بپرس