derogation

/ˌderəˈɡeɪʃn̩//ˌderəˈɡeɪʃn̩/

معنی: ابطال و فسخ، عمل موهن
معانی دیگر: تضعیف (قدرت یا موقعیت)، ناتوان سازی، کم توان سازی، کاهش (اعتبار و مقام)، تنزل رتبه، خودکوچک سازی، بی آبرویی، خوارسازی، خفت، نکوهش، بدگویی، ابطال و فس

جمله های نمونه

1. without derogation to his high rank
بدون تنزل رتبه ی عالی او

2. a serious derogation of his prestige
کاهش جدی اعتبار او

3. These Member States have been granted a derogation to continue existing zero-rating but cannot add new goods or services.
[ترجمه گوگل]به این کشورهای عضو برای ادامه رده‌بندی صفر انصراف داده شده است، اما نمی‌توانند کالاها یا خدمات جدیدی اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]این کشورهای عضو نسبت به ادامه رده بندی صفر موجود در حال تعلیق قرار دارند، اما نمی توانند کالاها و خدمات جدید را اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nothing in this Agreement may be interpreted as derogation to compulsory provisions of law.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در این موافقتنامه نمی تواند به عنوان انحراف از مقررات اجباری قانون تفسیر شود
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در این قرارداد می تواند به عنوان derogation به مقررات اجباری قانون تفسیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The derogation clause cornerstone of human rights convention, the reservation of which is key issue.
[ترجمه گوگل]بند انحراف سنگ بنای کنوانسیون حقوق بشر که حفظ آن موضوع کلیدی است
[ترجمه ترگمان]ماده derogation، سنگ بنای کنوانسیون حقوق بشر است که شرط آن مساله کلیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the derogation applies only to certain specified agricultural crops.
[ترجمه گوگل]با این حال، انحراف فقط برای برخی محصولات کشاورزی مشخص اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، قاعده هشتایی تنها در مورد محصولات کشاورزی مشخص مشخص اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any derogation of the common law is to be strictly construed.
[ترجمه گوگل]هرگونه انحراف از قانون کامن لا باید به شدت تفسیر شود
[ترجمه ترگمان]هرگونه خدشه وارده به قانون مشترک باید به شدت تفسیر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Radiofrequency derogation under stereotactic orientation to thalamic nuclei Vo and Vim is safe, effective and basically without recurrence in Writer's Cramp.
[ترجمه گوگل]رد فرکانس رادیویی تحت جهت گیری استریوتاکتیک به هسته های تالاموس Vo و Vim ایمن، موثر و اساساً بدون عود در Writer's Cramp است
[ترجمه ترگمان]Vo radiofrequency تحت جهت گیری stereotactic به هسته thalamic بستگی دارد و Vim ایمن، موثر و اساسا بدون عود در cramp است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To discuss the treatment of Huntingtondisease ( HD ) by stereotactic multi - target radiofrequency derogation.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد درمان هانتینگتوندیاز (HD) با انحراف فرکانس رادیویی چند هدفه استریوتاکتیک
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد درمان of (HD)به وسیله stereotactic multi target target
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Breach of contract damages during the time If you always held the responsibility of the party in breach would be obviously unfair sometimes, when we need the use of derogation rules.
[ترجمه گوگل]نقض خسارات قرارداد در طول زمان اگر شما همیشه مسئولیت طرف نقض کننده را برعهده داشته باشید، به وضوح گاهی اوقات ناعادلانه خواهد بود، زمانی که ما نیاز به استفاده از قوانین انصراف داریم
[ترجمه ترگمان]نقض تعهد قراردادی در طول زمانی که همیشه مسئولیت حزب را در رابطه با نقض رعایت می کنید، گاهی اوقات ناعادلانه است، زمانی که ما به استفاده از قوانین derogation نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابطال و فسخ (اسم)
derogation

عمل موهن (اسم)
derogation

انگلیسی به انگلیسی

• disparaging, belittlement; being impaired; detraction (from authority or estimation)

پیشنهاد کاربران

تنزل رتبه
تحقیر کردن
بی آبرو کردن
کوچک کردن دیگران
خوار و زبون کردن
تعطیلی موقت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : derogate
اسم ( noun ) : derogation
صفت ( adjective ) : derogatory
قید ( adverb ) : _
عدول کردن از قانون
Lessening or restriction of the authority, strength, or power of a
law, right, or obligation

تخلف
در حقوق
ابطال بخشی از یک قانون ( برخلاف اصلاح یا نسخ یا ابطال کامل قانون )

بپرس