dermal

/ˈdɜːrməl//ˈdɜːməl/

معنی: پوستی، غشایی، جلدی، پوست گرای
معانی دیگر: (وابسته به پوست بدن یا روپوست آن) پوستی، روپوستی

جمله های نمونه

1. In such situations there is reduced endogenous dermal synthesis of vitamin D precursors.
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی سنتز پوستی درون زا پیش سازهای ویتامین D کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی سنتز dermal endogenous از مواد اولیه ویتامین D کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Results and Conclusion: Acute oral and dermal toxicity of diflubenzuron is low; there were no skin and eye irritability in rabbits.
[ترجمه گوگل]یافته ها و نتیجه گیری: سمیت حاد خوراکی و پوستی دیفلوبنزورون کم است هیچ تحریک پذیری پوست و چشم در خرگوش ها وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]نتایج و نتیجه گیری: سمیت دهانی و پوستی حاد of، کم است؛ پوست و irritability چشمی در خرگوش وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is a new method to isolate dermal papillae of mass human hair follicles efficiently and rapidly.
[ترجمه گوگل]این یک روش جدید برای جداسازی پاپیلاهای پوستی فولیکول‌های موی انسان به طور موثر و سریع است
[ترجمه ترگمان]این یک روش جدید برای جدا کردن papillae پوستی of به صورت موثر و سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results The postcapillary venule of dermal cancer tissue mainly distributed in the papillary layer and superficial reticular layer.
[ترجمه گوگل]ResultsThe postcapillary ونول بافت سرطان پوست عمدتا در لایه پاپیلاری و لایه شبکه سطحی توزیع شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج The postcapillary از بافت سرطان پوستی به طور عمده در لایه papillary و لایه reticular سطحی توزیع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dermal hypersensitivity usually does not develop until three to four weeks after onset.
[ترجمه گوگل]حساسیت پوستی معمولاً تا سه تا چهار هفته پس از شروع ایجاد نمی شود
[ترجمه ترگمان]Dermal hypersensitivity معمولا تا سه یا چهار هفته پس از شروع کار خود را توسعه نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Focal dermal hypoplasia is a rare genodermatosis characterized by developmental defects of the skin, resulting in widespread linear lesions of dermal hypoplasia with adipose tissue in the dermis.
[ترجمه گوگل]هیپوپلازی پوستی کانونی یک ژنودرماتوز نادر است که با نقایص رشدی پوست مشخص می شود که منجر به ضایعات خطی گسترده هیپوپلازی درمال با بافت چربی در درم می شود
[ترجمه ترگمان]hypoplasia پوستی یکی از ویژگی های نادر پوستی است که با نقص های رشدی پوست مشخص می شود و منجر به ضایعات خطی گسترده of پوستی با بافت چربی در غشای میانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A biopsy on the right nasolabial fold showed dermal granuloma formation around hair follicles, composed of lymphocytes, epithelioid histiocytes and occasional multinucleated giant cells.
[ترجمه گوگل]بیوپسی بر روی چین نازولبیال سمت راست، تشکیل گرانولومای پوستی را در اطراف فولیکول‌های مو، متشکل از لنفوسیت‌ها، هیستوسیت‌های اپیتلیوئیدی و سلول‌های غول‌پیکر چند هسته‌ای گهگاهی نشان داد
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری در سمت راست nasolabial، تشکیل granuloma پوستی در اطراف کیسه های ترشحی مو را نشان داد که متشکل از lymphocytes، epithelioid histiocytes و occasional سلول های غول پیکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Necrobiosis lipoidica ( NL ) is a dermal tissue - involved disease characterized by scleroderma - like patches in the pretibial area.
[ترجمه گوگل]Necrobiosis lipoidica (NL) یک بیماری درگیر در بافت پوست است که با لکه‌های شبیه اسکلرودرمی در ناحیه پیش تیبیا مشخص می‌شود
[ترجمه ترگمان]Necrobiosis lipoidica (کراپ)یک بیماری پوستی درگیر با بافت پوستی است که با scleroderma - مانند در ناحیه pretibial مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These dermal fillers are injected into the skin under wrinkles and puff out creases or scars.
[ترجمه گوگل]این پرکننده‌های پوستی زیر چین و چروک به پوست تزریق می‌شوند و چروک‌ها یا جای زخم‌ها را از بین می‌برند
[ترجمه ترگمان]این روکش پوستی به پوست زیر چین تزریق می شود و چین و چروک یا زخم از آن بیرون می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods: To use acellular dermal matrix for correction of face defects and contour deformities.
[ترجمه گوگل]روش کار: استفاده از ماتریکس پوستی بدون سلول برای اصلاح عیوب صورت و ناهنجاری های کانتور
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای استفاده از ماتریس غشایی acellular برای اصلاح نقص های چهره و ناهنجاری های contour
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dermal pathology and ultramicrostructure showed that leucocytes trapping in capillary was a cause of microangiopathy.
[ترجمه گوگل]آسیب شناسی پوستی و ماوراء ریزساختار نشان داد که به دام افتادن لکوسیت ها در مویرگ ها علت میکروآنژیوپاتی است
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی Dermal و ultramicrostructure نشان داد که تله تله گیر در مویرگ ها دلیل of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The doctor said permanent dermal pigmentation is a form of microsurgery.
[ترجمه گوگل]دکتر گفت پیگمانتاسیون دائمی پوست نوعی جراحی میکروسکوپی است
[ترجمه ترگمان]دکتر گفت که pigmentation پوستی دائمی نوعی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Efficiencies: Soundly renew skin, intensify dermal cell tissue, improve slack skin, raise elasticity and density, smoothen wrinkle, restore skin resilience.
[ترجمه گوگل]کارایی: پوست را کاملاً بازسازی می کند، بافت سلولی پوست را تشدید می کند، پوست شل را بهبود می بخشد، خاصیت ارتجاعی و تراکم را افزایش می دهد، چین و چروک ها را صاف می کند، انعطاف پذیری پوست را بازیابی می کند
[ترجمه ترگمان]Efficiencies: soundly پوست را تجدید کرده، بافت سلولی پوستی را افزایش داده، پوست شل را افزایش داده، الاستیسیته و چگالی را افزایش داده، چروک و چروک را افزایش داده و انعطاف پذیری پوست را احیا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dermal middle - level is hemal by collagen bundle break up naturally be like crack form.
[ترجمه گوگل]سطح میانی پوستی همال است که با شکسته شدن دسته کلاژن به طور طبیعی مانند ترک است
[ترجمه ترگمان]سطح میانی Dermal توسط یک مجموعه کلاژن تشکیل یافته است که به طور طبیعی شکل ترک را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. RESULTS Twenty dermal ulcer patients recovered, 6 mummification necrosis patients improved at some extents.
[ترجمه گوگل]نتایج بیست بیمار زخم پوستی بهبود یافتند، 6 بیمار نکروز مومیایی تا حدودی بهبود یافتند
[ترجمه ترگمان]نتایج بیست و هشت بیمار پوستی بهبود یافتند و حدود ۶ مومیایی مومیایی در برخی از محدوده بهبود یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوستی (صفت)
skinny, cortical, cutaneous, dermal, corticate, made of skin

غشایی (صفت)
cortical, dermal, membranous, velar, zonal, zonary

جلدی (صفت)
cutaneous, dermal

پوست گرای (صفت)
dermal

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the skin, cutaneous

پیشنهاد کاربران

بپرس