1. The topic framework consists of elements derivable from the physical context and from the discourse domain of any discourse fragment.
[ترجمه گوگل]چارچوب موضوع شامل عناصری است که از بافت فیزیکی و از حوزه گفتمانی هر قطعه گفتمانی مشتق می شود
[ترجمه ترگمان]چارچوب موضوع شامل عناصری است که از بافت فیزیکی و از حوزه گفتمان هر بخش گفتمان تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چارچوب موضوع شامل عناصری است که از بافت فیزیکی و از حوزه گفتمان هر بخش گفتمان تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In the second place, the modal meaning is derivable from the canonical lexical meaning but not the other way round.
[ترجمه گوگل]در وهله دوم، معنای وجهی از معنای لغوی متعارف قابل استنتاج است اما برعکس نیست
[ترجمه ترگمان]در مکان دوم، مفهوم مودال از مفهوم واژگانی استاندارد جدا شده است، اما نه به روش دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مکان دوم، مفهوم مودال از مفهوم واژگانی استاندارد جدا شده است، اما نه به روش دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The customer code may exist elsewhere or be derivable from other data.
[ترجمه گوگل]کد مشتری ممکن است در جای دیگری وجود داشته باشد یا از داده های دیگر قابل استخراج باشد
[ترجمه ترگمان]کد مشتری ممکن است در جای دیگری وجود داشته باشد یا از داده های دیگر پاک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کد مشتری ممکن است در جای دیگری وجود داشته باشد یا از داده های دیگر پاک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The private key should not be derivable from the public key (or at least it should take a very long time to do so).
[ترجمه گوگل]کلید خصوصی نباید از کلید عمومی مشتق شود (یا حداقل باید زمان زیادی برای انجام این کار نیاز باشد)
[ترجمه ترگمان]کلید خصوصی نباید از کلید عمومی حذف شود (یا حداقل باید زمان زیادی طول بکشد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلید خصوصی نباید از کلید عمومی حذف شود (یا حداقل باید زمان زیادی طول بکشد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The uniformly derivable function on the interval I is defined, and two sufficient and necessary conditions of uniformly derivable function are given.
[ترجمه گوگل]تابع یکنواخت مشتق پذیر در بازه I تعریف شده است و دو شرط کافی و ضروری تابع قابل مشتق یکنواخت داده می شود
[ترجمه ترگمان]تابع یکنواخت uniformly در فاصله زمانی تعریف می شود، و دو شرط کافی و لازم برای تابع یکنواخت uniformly داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تابع یکنواخت uniformly در فاصله زمانی تعریف می شود، و دو شرط کافی و لازم برای تابع یکنواخت uniformly داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They enrich Zhu's conclusion about the generalized derivable mappings at zero point on finite nest algebras from different methods.
[ترجمه گوگل]آنها نتیجه گیری ژو را در مورد نگاشتهای قابل مشتق تعمیم یافته در نقطه صفر روی جبرهای لانه محدود از روش های مختلف غنی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها نتیجه گیری ژو را در مورد نگاشت derivable generalized در نقطه صفر روی algebras های متناهی از روش های مختلف غنی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها نتیجه گیری ژو را در مورد نگاشت derivable generalized در نقطه صفر روی algebras های متناهی از روش های مختلف غنی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The implication is that this data must be derivable from user inputs and drives the read operations on the services in a top down fashion.
[ترجمه گوگل]مفهوم این است که این داده ها باید از ورودی های کاربر قابل استخراج باشد و عملیات خواندن در سرویس ها را به صورت بالا به پایین هدایت کند
[ترجمه ترگمان]مفهوم این است که این داده ها باید از ورودی های کاربر حذف شوند و عملیات خوانش را بر روی خدمات به شکل بالا به پایین هدایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مفهوم این است که این داده ها باید از ورودی های کاربر حذف شوند و عملیات خوانش را بر روی خدمات به شکل بالا به پایین هدایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Unfortunately, because the calculation of feedbacks is influenced by parameter uncertainties and restrictions of "derivable condition", the controller has inferior robustness.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، به دلیل اینکه محاسبه بازخوردها تحت تأثیر عدم قطعیت پارامترها و محدودیتهای «شرایط قابل مشتق» است، کنترلکننده از استحکام پایینتری برخوردار است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، از آنجا که محاسبه feedbacks تحت تاثیر uncertainties پارامتر و محدودیت های \"شرط derivable\" قرار می گیرد، کنترل کننده مقاومت پایینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، از آنجا که محاسبه feedbacks تحت تاثیر uncertainties پارامتر و محدودیت های \"شرط derivable\" قرار می گیرد، کنترل کننده مقاومت پایینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But Frege, in 1879—188 showed that arithmetic was derivable from logic alone.
[ترجمه گوگل]اما فرگه در 1879-188 نشان داد که محاسبات تنها از منطق قابل استخراج است
[ترجمه ترگمان]اما Frege در سال ۱۸۷۹ - ۱۸۸ نشان داد که حساب ریاضی از منطق به تنهایی محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما Frege در سال ۱۸۷۹ - ۱۸۸ نشان داد که حساب ریاضی از منطق به تنهایی محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Similarly, the structure of words might be derivable from memory limitations.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، ساختار کلمات ممکن است از محدودیت های حافظه مشتق شود
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، ساختار کلمات ممکن است ناشی از محدودیت های حافظه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، ساختار کلمات ممکن است ناشی از محدودیت های حافظه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The teacher is the practical subject, with a derivable feature.
[ترجمه گوگل]معلم موضوع عملی است، با یک ویژگی قابل مشتق
[ترجمه ترگمان]معلم یک سوژه عملی با ویژگی derivable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم یک سوژه عملی با ویژگی derivable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These results are derivable from the theory of quantum mechanics.
[ترجمه گوگل]این نتایج از نظریه مکانیک کوانتومی قابل استخراج است
[ترجمه ترگمان]این نتایج برگرفته از نظریه مکانیک کوانتومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نتایج برگرفته از نظریه مکانیک کوانتومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Coherence, derivable from relevance, is divided into two kinds: the coherence of propositional content and the coherence of contextual effect.
[ترجمه گوگل]انسجام، که از ربط به دست میآید، به دو نوع تقسیم میشود: انسجام محتوای گزارهای و انسجام اثر متنی
[ترجمه ترگمان]انسجام، derivable از ارتباط، به دو دسته تقسیم می شود: انسجام محتوای گزاره ای و انسجام تاثیر بافتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسجام، derivable از ارتباط، به دو دسته تقسیم می شود: انسجام محتوای گزاره ای و انسجام تاثیر بافتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You should never use memcached as the only source for the information you need to run your application; the data should always be derivable from some other source.
[ترجمه گوگل]هرگز نباید از memcached به عنوان تنها منبع اطلاعاتی که برای اجرای برنامه خود نیاز دارید استفاده کنید داده ها همیشه باید از منبع دیگری قابل استخراج باشند
[ترجمه ترگمان]شما هرگز نباید از memcached به عنوان تنها منبع برای اطلاعاتی که برای اجرا درخواست تان نیاز دارید استفاده کنید؛ داده ها باید همیشه از یک منبع دیگر حذف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما هرگز نباید از memcached به عنوان تنها منبع برای اطلاعاتی که برای اجرا درخواست تان نیاز دارید استفاده کنید؛ داده ها باید همیشه از یک منبع دیگر حذف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید