deputise

جمله های نمونه

1. I sometimes had to deputise for him in the kitchen.
[ترجمه گوگل]گاهی مجبور می شدم برای او در آشپزخانه معاونت کنم
[ترجمه ترگمان]من بعضی اوقات مجبور بودم او را در آشپزخانه به دنبال او بگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I deputised for the manager when she was ill.
[ترجمه گوگل]زمانی که او مریض بود جانشین مدیر شدم
[ترجمه ترگمان]وقتی مریض بود، به خاطر مدیر برنامه کار می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jed could deputise for Stewart, if necessary.
[ترجمه گوگل]جد می‌تواند در صورت لزوم جانشین استوارت شود
[ترجمه ترگمان]جد \"میتونه برای\" استوارت \"کار کنه، اگه لازم باشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Julia, 4 will now deputise for anchorman Trevor McDonald, taking the helm only on Sunday evenings and holidays.
[ترجمه گوگل]جولیای 4 ساله اکنون جانشین مجری ترور مک‌دونالد خواهد شد و فقط یکشنبه‌ها عصر و تعطیلات سکان هدایت را در دست می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]جولیا، ۴ نفر در حال حاضر برای anchorman Trevor مک دونالد آماده خواهد شد و تنها در شب های یکشنبه و تعطیلات کلاه خود را بر عهده خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tony Underwood moves from the right wing to deputise for his brother.
[ترجمه گوگل]تونی آندروود از جناح راست حرکت می کند تا جانشین برادرش شود
[ترجمه ترگمان]تونی آندروود از جناح راست برای دفاع از برادرش از جناح راست حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Analysis of the health service performance indicators shows a large drop in the proportion of night visits performed by deputising services.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل شاخص های عملکرد خدمات بهداشتی و درمانی نشان دهنده افت زیادی در نسبت ویزیت های شبانه انجام شده توسط معاونت خدمات است
[ترجمه ترگمان]تحلیل شاخص های عملکرد خدمات بهداشتی افت بزرگی را در نسبت بازدیدهای شبانه انجام شده توسط خدمات deputising نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Under our model contracting may cause difficulties with dispensing, deputising, partnership agreements, profitability, and investment in premises.
[ترجمه گوگل]طبق مدل ما، قرارداد ممکن است مشکلاتی را در توزیع، جانشینی، قراردادهای مشارکت، سودآوری و سرمایه گذاری در محل ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]تحت مدل ما قرارداد بستن ممکن است موجب مشکلاتی در توزیع، deputising، توافقات شراکت، سود دهی، و سرمایه گذاری در محل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chris Smalling will again deputise for Rio Ferdinand on Tuesday as United travel to Stamford Bridge to face Chelsea.
[ترجمه گوگل]کریس اسمالینگ روز سه‌شنبه بار دیگر جانشین ریو فردیناند خواهد شد، زیرا یونایتد به استمفوردبریج می‌رود تا به مصاف چلسی برود
[ترجمه ترگمان]کریس Smalling در روز سه شنبه دوباره برای دیدن ریو فردیناند عازم پل اصلی لندن خواهد شد تا با چلسی روبرو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Australian number two Zeljko Kalac is set to deputise in both that match and the return game in the Ukraine a fortnight later.
[ترجمه گوگل]ژلیکو کالاچ شماره دو استرالیایی قرار است در آن مسابقه و بازی برگشت دو هفته بعد در اوکراین معاونت کند
[ترجمه ترگمان]در هر دو مسابقه دو هفته بعد، دو تیم استرالیایی Zeljko Kalac برای بازی در این مسابقه و بازی برگشت در دو هفته آینده به مصاف هم خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Manchester United defender Rio Ferdinand will once again deputise for Terry as stand-in captain.
[ترجمه گوگل]ریو فردیناند مدافع منچستریونایتد بار دیگر جانشین تری به عنوان کاپیتان خواهد شد
[ترجمه ترگمان]منچستر یونایتد، مدافع تیم منچستر یونایتد، بار دیگر به عنوان کاپیتان در جایگاه تری قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wes Brown is likely to deputise at right-back in Neville's continued absence as United make the trip to Goodison Park.
[ترجمه گوگل]وس براون احتمالاً در غیاب نویل در پست دفاع راست جانشین خواهد شد، زیرا یونایتد به گودیسون پارک می رود
[ترجمه ترگمان]وس براون به احتمال زیاد در غیاب نویل به بازگشت به پارک Goodison ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jamie Carragher will continue to deputise at right-back if Ferdinand is fit to play alongside John Terry in central defence.
[ترجمه گوگل]اگر فردیناند برای بازی در کنار جان تری در خط دفاع مرکزی مناسب باشد، جیمی کاراگر به جانشینی در دفاع راست ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]اگر فردیناند برای بازی در کنار جان تری در دفاع مرکزی مناسب باشد، جیمی Carragher در حال حاضر به deputise ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Montolivo, 2 is competing with Gattuso to deputise for Pirlo while Marchisio, 2 is expected to start in the creative role behind Alberto Gilardino, the lone striker.
[ترجمه گوگل]مونتولیوو 2 ساله برای جانشینی پیرلو با گتوزو رقابت می کند در حالی که انتظار می رود مارکیزیو 2 در نقش خلاقانه پشت آلبرتو جیلاردینو، مهاجم تنها بازی کند
[ترجمه ترگمان]Montolivo ۲ در رقابت با Gattuso برای deputise برای Pirlo رقابت می کند در حالی که Marchisio ۲ انتظار می رود که در نقش خلاقانه ای در پشت آلبرتو Gilardino تنها مهاجم تنها شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appoint a deputy, appoint a representative; act as a deputy, act as a representative (also deputize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : depute / deputize
✅️ اسم ( noun ) : deputy / deputation / deputyship
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _