انگلیسی به انگلیسی
a depth charge is a type of bomb which explodes under water and which is used especially to destroy enemy submarines.
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
بمب ضدزیردریایی / انفجار عمقی / ضربه ی ناگهانی و عمیق
در زبان محاوره ای:
یه بمب زیرآبی، یه ضربه ی عمیق، یه انفجار ناگهانی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( نظامی – دریایی ) :**
نوعی سلاح انفجاری که برای نابودی زیردریایی ها طراحی شده—در آب رها می شه و در عمق مشخصی منفجر می شه.
مثال: The destroyer dropped a depth charge to flush out the submarine.
ناوشکن یه بمب عمقی انداخت تا زیردریایی رو بیرون بکشه.
2. ** ( استعاری – احساسی یا روایی ) :**
برای توصیف ضربه ی روانی یا احساسی شدید که به طور ناگهانی و در عمق ذهن یا احساسات فرد اثر می ذاره.
مثال: Her words hit me like a depth charge.
حرفاش مثل یه انفجار عمقی منو تکون داد.
3. ** ( فرهنگی – نوشیدنی یا شوخی ) :**
در برخی فرهنگ ها، �depth charge� به نوشیدنی ای گفته می شه که در اون یه شات الکل داخل لیوان نوشیدنی دیگه انداخته می شه—مثل �boilermaker� ( شات ویسکی داخل آبجو ) .
مثال: He ordered a depth charge at the bar.
توی بار یه دپث چارج سفارش داد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
underwater bomb – shockwave – emotional blast – boilermaker ( drink )
بمب ضدزیردریایی / انفجار عمقی / ضربه ی ناگهانی و عمیق
در زبان محاوره ای:
یه بمب زیرآبی، یه ضربه ی عمیق، یه انفجار ناگهانی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( نظامی – دریایی ) :**
نوعی سلاح انفجاری که برای نابودی زیردریایی ها طراحی شده—در آب رها می شه و در عمق مشخصی منفجر می شه.
مثال: The destroyer dropped a depth charge to flush out the submarine.
ناوشکن یه بمب عمقی انداخت تا زیردریایی رو بیرون بکشه.
2. ** ( استعاری – احساسی یا روایی ) :**
برای توصیف ضربه ی روانی یا احساسی شدید که به طور ناگهانی و در عمق ذهن یا احساسات فرد اثر می ذاره.
مثال: Her words hit me like a depth charge.
حرفاش مثل یه انفجار عمقی منو تکون داد.
3. ** ( فرهنگی – نوشیدنی یا شوخی ) :**
در برخی فرهنگ ها، �depth charge� به نوشیدنی ای گفته می شه که در اون یه شات الکل داخل لیوان نوشیدنی دیگه انداخته می شه—مثل �boilermaker� ( شات ویسکی داخل آبجو ) .
مثال: He ordered a depth charge at the bar.
توی بار یه دپث چارج سفارش داد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
خرجِ عمقی
تعریف:خرج عمقی ( بمب آبی ) یک جنگ افزار ضدزیردریایی است که با هدف قرار دادن یک زیردریایی برای نابود کردن آن پس از انداختن در آب و انفجار آن در نزدیکی زیردریایی به هدف یک شوک هیدرولیکی پرتوان و ویرانگر می دهد.
تعریف:خرج عمقی ( بمب آبی ) یک جنگ افزار ضدزیردریایی است که با هدف قرار دادن یک زیردریایی برای نابود کردن آن پس از انداختن در آب و انفجار آن در نزدیکی زیردریایی به هدف یک شوک هیدرولیکی پرتوان و ویرانگر می دهد.