1. depth perception
اندریافت ژرفا،درک عمق
2. the depth of a mother's love is inexplicable
عمق عشق مادر وصف ناپذیر است.
3. the depth of his knowledge of english literature
عمق دانش او در ادبیات انگلیسی
4. the depth of his observations
عمق نگرش های او
5. the depth of winter
شور زمستان،چله ی زمستان
6. in depth
به طور عمیق،ژرفمندانه،ژرفمند،دقیق و کامل،ژرف
7. at a depth of fifty meters
در ژرفای پنجاه متری
8. molavi's intellectual depth and sa'di's eloquence
ژرف اندیشی مولوی و شیوایی سعدی
9. the immeasurable depth of my mother's love
ژرفای بی انتهای عشق مادر من
10. an analysis in depth
تجزیه و تحلیل دقیق و کامل
11. what is the average depth of this river?
عمق متوسط این دریاچه چقدر است ؟
12. out of (or beyond) one's depth
1- در آبی که از قد آدم بیشتر است 2- بیرون از حد فهم یا دانش شخص
13. his poetry lacks the intensity and depth of hafez' poetry
شعر او فاقد شورمندی و عمق شعر حافظ است.
14. cubes have three dimensions: length, width, and depth
مکعب سه بعد دارد: طول و عرض و گودی
15. his style is beautiful but he lacks depth
طرز بیان او زیبا است ولی عمق ندارد.
16. parvin's speech had charm as well as depth
سخنرانی پروین هم گیرایی و هم عمق داشت.
17. a box has three dimensions: length, width and depth
جعبه سه بعد دارد: درازا و پهنا و ژرفا
18. their football team is good but it lacks depth
تیم فوتبال آنها خوب است ولی افراد ذخیره کم دارد.
19. when they talk about mathematics, i'm out of my depth
وقتی که درباره ی ریاضیات حرف می زنند چیزی دستگیرم نمی شود.
20. What's the depth of the water here?
[ترجمه گوگل]عمق آب اینجا چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]عمق آب اینجا چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عمق آب اینجا چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. It happened in the depth of winter.
[ترجمه گوگل]در عمق زمستان اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در عمق زمستان رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در عمق زمستان رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Snow accumulated to a depth of five feet.
[ترجمه گوگل]برف تا عمق پنج فوتی انباشته شده است
[ترجمه ترگمان]برف به عمق پنج پا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برف به عمق پنج پا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. Younger students cannot be expected to have great depth of understanding.
[ترجمه هدی] نمی توان انتظار درک عمقی از دانش اموزان جوانتر داشت!|
[ترجمه گوگل]نمی توان از دانش آموزان جوان تر انتظار داشت که عمق درک بالایی داشته باشند[ترجمه ترگمان]انتظار نمی رود که دانش آموزان جوان تر عمق درک بالایی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. What is the depth of this lake?
[ترجمه گوگل]عمق این دریاچه چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]عمق این دریاچه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عمق این دریاچه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Snow accumulated to a depth of feet.
[ترجمه گوگل]برف تا عمق چند متری جمع شده است
[ترجمه ترگمان]برف به عمق پا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برف به عمق پا می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The cave descends to a depth of 340 feet.
[ترجمه گوگل]این غار تا عمق 340 فوتی فرود می آید
[ترجمه ترگمان]غار تا عمق حدود ۴۵ متری پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غار تا عمق حدود ۴۵ متری پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. I was out of my depth in the advanced class, so I moved to the intermediate class.
[ترجمه گوگل]من در کلاس پیشرفته از عمق خودم خارج شده بودم، بنابراین به کلاس متوسط رفتم
[ترجمه ترگمان]من در کلاس پیشرفته بودم، بنابراین به سمت کلاس میانی حرکت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من در کلاس پیشرفته بودم، بنابراین به سمت کلاس میانی حرکت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Measure the depth of the cupboard/shelf.
[ترجمه گوگل]عمق کمد/قفسه را اندازه بگیرید
[ترجمه ترگمان]عمق قفسه \/ قفسه را اندازه بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عمق قفسه \/ قفسه را اندازه بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید