1. to deprive someone of his property
کسی را از ملک خود محروم کردن
2. The poor man was deprived of a variety of things that money could buy.
[ترجمه گوگل]مرد فقیر از انواع چیزهایی که با پول می توانست بخرد محروم بود
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره از چیزهای مختلفی که پول می توانست بخرد محروم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد بیچاره از چیزهای مختلفی که پول می توانست بخرد محروم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We were deprived of a good harvest because of the lack of rain.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود باران از برداشت خوب محروم شدیم
[ترجمه ترگمان]ما به دلیل کمبود باران، از یک برداشت خوب محروم بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به دلیل کمبود باران، از یک برداشت خوب محروم بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Living in a rural area, Betsy was deprived of concerts and plays.
[ترجمه گوگل]بتسی که در یک منطقه روستایی زندگی می کرد، از کنسرت و نمایش محروم بود
[ترجمه ترگمان]بت سی در یک منطقه روستایی زندگی می کرد و از کنسرت ها و نمایش ها محروم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بت سی در یک منطقه روستایی زندگی می کرد و از کنسرت ها و نمایش ها محروم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Never deprive someone of hope; it might be all they have.
[ترجمه Ghazal] هرگز امید کسی را از او نگیرید، شاید ان تنها دارایی انها باشد|
[ترجمه گوگل]هرگز امید را از کسی سلب نکن؛ این ممکن است تمام چیزی باشد که آنها دارند[ترجمه ترگمان]هرگز کسی را از امید محروم نخواهم کرد، ممکن است تنها چیزی باشد که دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To deprive the boy of his education is a violation of state law.
[ترجمه گوگل]محروم کردن پسر از تحصیل نقض قوانین دولتی است
[ترجمه ترگمان]محروم کردن پسر از تحصیل، نقض قانون ایالتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محروم کردن پسر از تحصیل، نقض قانون ایالتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is no need to deprive yourself of food on this diet.
[ترجمه گوگل]در این رژیم نیازی نیست خود را از غذا محروم کنید
[ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به محروم کردن شما از غذا در این رژیم غذایی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به محروم کردن شما از غذا در این رژیم غذایی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Why should you deprive yourself of such simple pleasures?
[ترجمه گوگل]چرا باید خودت را از این لذت های ساده محروم کنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا خود را از چنین لذتی محروم می سازید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا خود را از چنین لذتی محروم می سازید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I couldn't deprive you of your last few pence.
[ترجمه گوگل]من نتوانستم تو را از چند پنس آخرت محروم کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم تو را از آخرین pence محروم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم تو را از آخرین pence محروم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That would have been sufficient to deprive John Major of a majority and bring down his government.
[ترجمه گوگل]این برای محروم کردن جان میجر از اکثریت و سرنگونی دولتش کافی بود
[ترجمه ترگمان]این کافی بود که جان میجر را از اکثریت محروم کند و دولتش را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کافی بود که جان میجر را از اکثریت محروم کند و دولتش را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Babies deprive women of the opportunity to earn money through the expanding opportunities for full- and part-time work now available.
[ترجمه گوگل]نوزادان زنان را از فرصت کسب درآمد از طریق گسترش فرصت های کار تمام وقت و پاره وقت در حال حاضر محروم می کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان زنان را از فرصت برای کسب درآمد از طریق فرصت های توسعه برای کار تمام وقت محروم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودکان زنان را از فرصت برای کسب درآمد از طریق فرصت های توسعه برای کار تمام وقت محروم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You have the intention permanently to deprive me of the petrol.
[ترجمه گوگل]شما قصد دارید من را برای همیشه از بنزین محروم کنید
[ترجمه ترگمان]شما این قصد را دارید که برای همیشه مرا از بنزین محروم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما این قصد را دارید که برای همیشه مرا از بنزین محروم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some qualifications apply which do not necessarily deprive the image of historical authenticity.
[ترجمه گوگل]برخی از شرایط اعمال می شود که لزوماً تصویر را از اصالت تاریخی محروم نمی کند
[ترجمه ترگمان]برخی از صلاحیت ها که لزوما باعث محروم شدن تصویر از اعتبار تاریخی نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از صلاحیت ها که لزوما باعث محروم شدن تصویر از اعتبار تاریخی نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Do not deprive each other except by mutual consent for a time, so that you may devote yourselves to prayer.
[ترجمه گوگل]همدیگر را جز با رضایت برای مدتی محروم نکنید تا به نماز بپردازید
[ترجمه ترگمان]به جز با موافقت متقابل برای یک زمان یکدیگر را محروم نکنید، به طوری که شما می توانید خود را وقف نماز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جز با موافقت متقابل برای یک زمان یکدیگر را محروم نکنید، به طوری که شما می توانید خود را وقف نماز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The Board's overriding concern was to deprive employees found guilty of such acts of their reinstatement rights.
[ترجمه گوگل]نگرانی اصلی هیأت مدیره محروم کردن کارکنانی بود که در چنین اعمالی مجرم شناخته می شدند، از حقوق بازگرداندن به کار خود محروم می شدند
[ترجمه ترگمان]نگرانی برجسته این هیات از محروم کردن کارکنان از چنین اعمالی از حقوق reinstatement آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگرانی برجسته این هیات از محروم کردن کارکنان از چنین اعمالی از حقوق reinstatement آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Furthermore, giving existing voting behaviour, it would deprive any one party of an overall majority of seats.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ارائه رفتار رأی گیری موجود، هر یک از احزاب را از اکثریت کلی کرسی ها محروم می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دادن رفتار رای موجود، هر یک از احزاب را از اکثریت کرسی ها محروم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دادن رفتار رای موجود، هر یک از احزاب را از اکثریت کرسی ها محروم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Under that provision no state can deprive any person of life, liberty, or property without due process of law.
[ترجمه گوگل]بر اساس این ماده، هیچ دولتی نمیتواند هیچ فردی را از زندگی، آزادی یا دارایی بدون روند قانونی محروم کند
[ترجمه ترگمان]تحت این قانون هیچ کشوری نمی تواند هیچ فرد را از زندگی، آزادی و دارایی محروم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تحت این قانون هیچ کشوری نمی تواند هیچ فرد را از زندگی، آزادی و دارایی محروم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید