depressurize

جمله های نمونه

1. The weekend should depressurize us.
[ترجمه الهه] آخر هفته باید از فشار موجود بر روی ما بکاهد
|
[ترجمه گوگل]آخر هفته باید ما را افسرده کند
[ترجمه ترگمان]آخر هفته باید به ما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the cabin depressurizes, oxygen masks will automatically drop down.
[ترجمه گوگل]اگر فشار کابین کم شود، ماسک های اکسیژن به طور خودکار پایین می آیند
[ترجمه ترگمان]اگر کابین تخلیه شود، ماسک های اکسیژن به طور خودکار کاهش خواهند یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Three day's vacation should depressurize me.
[ترجمه گوگل]تعطیلات سه روزه باید من را افسرده کند
[ترجمه ترگمان]سه روز تعطیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The airplane cabin depressurized immediately.
[ترجمه گوگل]کابین هواپیما بلافاصله کم شد
[ترجمه ترگمان]کابین هواپیما فورا به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rules of the cumulate gas production by depressurize the hydrates are similar to that of the conventional gas reservoirs.
[ترجمه گوگل]قوانین تولید گاز انباشته با کاهش فشار هیدرات ها شبیه به مخازن گاز معمولی است
[ترجمه ترگمان]قوانین تولید گاز cumulate از طریق depressurize هیدرات شبیه به ذخایر گازی مرسوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Should a valve need repair, depressurize and drain the system on all sides of the valve.
[ترجمه گوگل]اگر یک شیر نیاز به تعمیر داشته باشد، سیستم را در تمام طرف های شیر تخلیه و فشار دهید
[ترجمه ترگمان]آیا یک شیر به تعمیر نیاز دارد، depressurize را تخلیه کرده و سیستم را از همه طرف شیر تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Should a valve need repair, depressurize and drain the system on both sides of the valve.
[ترجمه گوگل]اگر شیری نیاز به تعمیر داشته باشد، سیستم را در دو طرف شیر تخلیه و تخلیه کنید
[ترجمه ترگمان]آیا یک شیر به تعمیر نیاز دارد، depressurize را تخلیه کرده و سیستم را از هر دو طرف شیر تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Open the hot water faucet to depressurize the water tank.
[ترجمه گوگل]شیر آب گرم را باز کنید تا فشار مخزن آب کم شود
[ترجمه ترگمان]شیر آب گرم را باز کنید تا مخزن آب را تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Always depressurize a regulator before closing the adjusting knob and removing the regulator from the cylinder.
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از بستن دکمه تنظیم و خارج کردن رگولاتور از سیلندر، فشار یک رگولاتور را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]قبل از بستن پیچ تنظیم و برداشتن تنظیم کننده از سیلندر به یک قانون گذار بپردازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. " Depressurize Seraph launch bay fourteen, " Voro shouted. " Dump plasma from auxiliary coils into lateral lines. "
[ترجمه گوگل]ورو فریاد زد: «پایگاه پرتاب سراف را از فشار بیفزایید "پلاسما را از سیم پیچ های کمکی به خطوط جانبی تخلیه کنید "
[ترجمه ترگمان]Voro با صدای بلند گفت: \" depressurize seraph چهارده قایق را پرتاب می کنند و پلاسما را از حلقه های کمکی به خطوط جانبی وارد می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The silver metal device on the right side of this Centura machine is a batch loader, used to quickly depressurize a stack of wafers prior to feeding them into the machine for processing.
[ترجمه گوگل]دستگاه فلزی نقره ای در سمت راست این دستگاه سنتورا یک بارگذار دسته ای است که برای کاهش فشار سریع دسته ای از ویفرها قبل از وارد کردن آنها به دستگاه برای پردازش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دستگاه فلزی نقره ای در سمت راست این ماشین Centura، یک بارکننده دسته ای است که برای تبدیل سریع دسته ای از wafers قبل از غذا دادن به ماشین برای پردازش به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Before removing the side blocks make certain that both material valves are in the off positions and trigger several times to depressurize fluid in gun !
[ترجمه گوگل]قبل از برداشتن بلوک های جانبی مطمئن شوید که هر دو سوپاپ ماده در موقعیت خاموش هستند و چندین بار ماشه را برای کاهش فشار سیال در تفنگ فعال می کنند!
[ترجمه ترگمان]قبل از برداشتن موانع جانبی، اطمینان حاصل کنید که هر دو دریچه های ماده در موقعیت خاموش قرار دارند و چندین بار ماشه را به سمت سیال depressurize شلیک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After the 100 days during which they will execute the initial extraction method, the drillers will depressurize the well, simply sucking methane and water out of the ground.
[ترجمه گوگل]پس از گذشت 100 روز که در طی آن روش استخراج اولیه را اجرا می کنند، حفاری ها فشار چاه را کاهش می دهند و به سادگی متان و آب را از زمین می مکند
[ترجمه ترگمان]پس از ۱۰۰ روز که در طی آن روش استخراج اولیه را اجرا خواهند کرد، drillers چاه را تمیز می کند و به سادگی گاز متان و آب را از زمین می مکد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decompress, reduce the pressure of gas or air from, release pressure from; make less tense (also depressurise)

پیشنهاد کاربران

مترادف decompression هست در هوانوردی
برداشتن فشار
کاهش فشار هوا یا گاز ، ایجاد خلاء
فشار درون وسیله یا ظرفی را کم کردن و آزاد کردن

بپرس