1. He speaks deprecatingly of his father as a lonely man.
[ترجمه گوگل]او با تحقیر از پدرش به عنوان مردی تنها صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]از پدرش به عنوان یک مرد تنها حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از پدرش به عنوان یک مرد تنها حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He smiled deprecatingly, for the words were sweet.
[ترجمه گوگل]لبخند تحقیرآمیزی زد، زیرا کلمات شیرین بودند
[ترجمه ترگمان]لبخند deprecatingly زد، چون کلمات شیرین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لبخند deprecatingly زد، چون کلمات شیرین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Then his British pridespoke, deprecatingly, as it always speaks. "We could never do anythinglike this in London, don't you know.
[ترجمه گوگل]سپس با غرور انگلیسیاش، همانطور که همیشه صحبت میشود، با تحقیرآمیز صحبت کرد "ما هرگز نمی توانستیم چنین کاری را در لندن انجام دهیم، نمی دانید؟
[ترجمه ترگمان]سپس، pridespoke بریتانیایی، همانطور که همیشه می گوید، گفت: \" ما هرگز نمی توانیم این کار را در لندن انجام دهیم، می دانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس، pridespoke بریتانیایی، همانطور که همیشه می گوید، گفت: \" ما هرگز نمی توانیم این کار را در لندن انجام دهیم، می دانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He smiled deprecatingly. "It's just that I have a problem with boats. A kind of phobia. I wouldn't get into one of those rubber dinghies if my life depended on it. "
[ترجمه گوگل]لبخند تحقیرآمیزی زد "فقط من با قایق ها مشکل دارم نوعی فوبیا اگر زندگی ام به آن وابسته بود، وارد یکی از آن قایق های لاستیکی نمی شدم "
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی لبخند زد و گفت: \" فقط این است که من با قایق مشکلی دارم نوعی هراس اگر زندگی من به آن وابسته باشد، به یکی از آن dinghies نخواهم رسید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی لبخند زد و گفت: \" فقط این است که من با قایق مشکلی دارم نوعی هراس اگر زندگی من به آن وابسته باشد، به یکی از آن dinghies نخواهم رسید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He waved his hand deprecatingly.
[ترجمه گوگل]دستش را با تحقیر تکان داد
[ترجمه ترگمان]دستش را به حالت deprecatingly تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستش را به حالت deprecatingly تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. " Oh, well,'she said deprecatingly.