1. The government is having difficulty finding a safe depository for nuclear waste.
[ترجمه گوگل]دولت در یافتن یک انبار امن برای زباله های هسته ای با مشکل مواجه است
[ترجمه ترگمان]دولت در یافتن یک انبار امن برای زباله های هسته ای دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت در یافتن یک انبار امن برای زباله های هسته ای دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The charge on loans to depository institutions by the Federal Reserve Banks.
[ترجمه گوگل]هزینه وام به موسسات سپرده گذاری توسط بانک های فدرال رزرو
[ترجمه ترگمان]هزینه وام هایی که توسط بانک های فدرال رزرو به موسسات انبار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه وام هایی که توسط بانک های فدرال رزرو به موسسات انبار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The difference between depository institutions and other firms is deposit insurance that underwrites risk taking.
[ترجمه گوگل]تفاوت مؤسسات سپرده گذاری با سایر شرکت ها، بیمه سپرده است که پذیره نویسی ریسک است
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین موسسات سپرده گذاری و دیگر شرکت ها بیمه ای است که خطر پذیری را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین موسسات سپرده گذاری و دیگر شرکت ها بیمه ای است که خطر پذیری را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The poem is not the depository for the feelings and reactions of the poet trying to share secrets with the reader.
[ترجمه گوگل]شعر مخزن احساسات و واکنش های شاعر نیست که می خواهد رازها را با خواننده در میان بگذارد
[ترجمه ترگمان]این شعر، انبار احساسات و واکنش های شاعر در تلاش برای به اشتراک گذاشتن اسرار با خواننده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شعر، انبار احساسات و واکنش های شاعر در تلاش برای به اشتراک گذاشتن اسرار با خواننده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. American Depository Receipt(ADR), an important instrument for Chinese enterprises financing abroad, has undergone fast growth.
[ترجمه گوگل]رسید سپرده گذاری آمریکایی (ADR)، ابزار مهمی برای تامین مالی شرکت های چینی در خارج از کشور، رشد سریعی را تجربه کرده است
[ترجمه ترگمان]رسید امانی آمریکا (ADR)، یک ابزار مهم برای سرمایه گذاری شرکت های چینی در خارج از کشور، رشد سریعی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسید امانی آمریکا (ADR)، یک ابزار مهم برای سرمایه گذاری شرکت های چینی در خارج از کشور، رشد سریعی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Platanus tree in the depository, the making of this Yueyang Road Do some quiet and comfortable!
[ترجمه گوگل]درخت پلاتانوس در انبار، ساخت این جاده Yueyang کمی آرام و راحت انجام دهید!
[ترجمه ترگمان]درختی در انبار انبار، درست کردن این جاده Yueyang، کمی آرام و راحت باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درختی در انبار انبار، درست کردن این جاده Yueyang، کمی آرام و راحت باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. what we call a Federal Depository Receipt.
[ترجمه گوگل]چیزی که ما آن را رسید سپرده گذاری فدرال می نامیم
[ترجمه ترگمان]چیزی که ما به یک Depository امنیتی فدرال رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که ما به یک Depository امنیتی فدرال رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are many scriptures in the sutra depository.
[ترجمه گوگل]متون مقدس زیادی در مخزن سوترا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کتب مقدس در انبار sutra وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کتب مقدس در انبار sutra وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Depository receipts and American Depository Shares that are listed on the major U. S. exchanges.
[ترجمه گوگل]رسیدهای سپرده گذاری و سهام سپرده گذاری آمریکایی که در صرافی های عمده ایالات متحده فهرست شده اند
[ترجمه ترگمان]رسیده ای امانی و سهام هایی که در فهرست اصلی آمریکا فهرست شده اند اس مبادله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسیده ای امانی و سهام هایی که در فهرست اصلی آمریکا فهرست شده اند اس مبادله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Deposits of the U. S. Treasury, depository institutions, foreign banks and official institutions, as well as vault cash in depository institutions are excluded.
[ترجمه گوگل]سپرده های خزانه داری ایالات متحده، موسسات سپرده گذاری، بانک های خارجی و موسسات رسمی و همچنین وجوه نقد در موسسات سپرده گذاری مستثنی هستند
[ترجمه ترگمان]Deposits U اس خزانه، موسسات سپرده گذاری، بانک های خارجی و نهاده ای رسمی و نیز وجوه نقد در موسسات سپرده گذاری حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Deposits U اس خزانه، موسسات سپرده گذاری، بانک های خارجی و نهاده ای رسمی و نیز وجوه نقد در موسسات سپرده گذاری حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Go to a place, there deserted. Build a depository. White paint coving dazzle the eyes of red title. . . . . .
[ترجمه گوگل]برو به جایی، آنجا خلوت سپرده گذاری بسازید پوشش رنگ سفید چشمان عنوان قرمز را خیره می کند
[ترجمه ترگمان]به نقطه ای بروید که خلوت است یک انبار بسازید رنگ سفید رنگ چشم قرمزی را خیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نقطه ای بروید که خلوت است یک انبار بسازید رنگ سفید رنگ چشم قرمزی را خیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Buddhist monk walked to the sutra depository leisurely and opened the shutter. People prayed downstairs.
[ترجمه گوگل]راهب بودایی آرام به سمت انبار سوترا رفت و دریچه را باز کرد مردم در طبقه پایین نماز خواندند
[ترجمه ترگمان]راهب بودایی به سمت انبار sutra رفت و شاتر را باز کرد مردم در طبقه پایین دعا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راهب بودایی به سمت انبار sutra رفت و شاتر را باز کرد مردم در طبقه پایین دعا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Depository Receipt A negotiable financial instrument issued by a bank to represents a foreign company's publicly traded securities.
[ترجمه گوگل]رسید سپرده گذاری یک ابزار مالی قابل معامله که توسط یک بانک برای نشان دادن اوراق بهادار عمومی یک شرکت خارجی منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]رسید کارت اعتباری قابل مذاکره یک وسیله مالی است که توسط یک بانک منتشر می شود تا یک شرکت خارجی را به طور عمومی مبادله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسید کارت اعتباری قابل مذاکره یک وسیله مالی است که توسط یک بانک منتشر می شود تا یک شرکت خارجی را به طور عمومی مبادله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Depository institutions must hold reserves in the form vault cash or deposits with Federal Reserve Banks.
[ترجمه گوگل]موسسات سپرده گذار باید ذخایری را به صورت پول نقد یا سپرده نزد بانک های فدرال رزرو نگهداری کنند
[ترجمه ترگمان]موسسات اعتباری باید ذخایر را در شکل نقد و یا سپرده با بانک های فدرال رزرو نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موسسات اعتباری باید ذخایر را در شکل نقد و یا سپرده با بانک های فدرال رزرو نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید