depositary

/dəˈpɑːzəˌteri//dəˈpɑːzəˌteri/

معنی: ضامن، نگهدار، امانت دار
معانی دیگر: (شخص) گنجور، ودیعه پذیر، (بانک و شرکت و غیره) ودیعه گاه، سپرده گاه، گروگاه، سپارشگاه

جمله های نمونه

1. American depositary shares of Trina, which listed on the NYSE in December and which has a market cap of about $ 2 billion, have roughly tripled from the IPO pricing.
[ترجمه گوگل]سهام سپرده آمریکایی Trina که در ماه دسامبر در NYSE فهرست شده و دارای ارزش بازاری حدود 2 میلیارد دلار است، تقریباً از قیمت گذاری IPO سه برابر شده است
[ترجمه ترگمان]depositary American از Trina که در ماه دسامبر در the قرار دارد و یک کلاهک بازاری در حدود ۲ میلیارد دلار دارد، به طور تقریبی از قیمت اولیه فروش اولیه سه برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are first and foremost depositary institutions.
[ترجمه گوگل]آنها در درجه اول موسسات سپرده گذاری هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها اولین و مهم ترین موسسات depositary هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tudou has sold six million American depositary shares so far.
[ترجمه گوگل]تودو تاکنون شش میلیون سهم سپرده گذاری آمریکا را فروخته است
[ترجمه ترگمان]Tudou تاکنون شش میلیون shares American را به فروش رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Following closely from this depositary function is the of banks and clearing of payments.
[ترجمه گوگل]تابع این سپرده گذاری، بانک ها و تسویه پرداخت ها است
[ترجمه ترگمان]در زیر این کارکرد depositary، بانک ها و پاک سازی پرداخت ها حضور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shanda Interactive Entertainment Ltd., American Depositary Shares lost 64 cents to $30. 20.
[ترجمه گوگل]Shanda Interactive Entertainment Ltd, American Depositary Shares با 64 سنت کاهش به 30 دلار رسید 20
[ترجمه ترگمان]Shanda شرکت تفریحات تعاملی Ltd سهام depositary آمریکایی ۶۴ سنت به ۳۰ دلار باخت ۲۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The American Depositary Shares of Phoenix New Media Ltd rose to $ 7 or 3 09% above their $11 IPO price on Thursday, their first day of trading on the New York Stock Exchange, Reuters reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش رویترز، سهام سپرده گذاری آمریکایی Phoenix New Media Ltd به 7 دلار یا 3 09 درصد بالاتر از قیمت اولیه 11 دلاری خود در روز پنجشنبه، در اولین روز معاملاتی خود در بورس نیویورک افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]به گزارش رویترز، سهام depositary آمریکایی \"فونیکس مدیا\" با مسئولیت محدود به ۷ یا ۳ درصد از قیمت فروش سهام خود در روز پنج شنبه، اولین روز معاملات در بازار بورس نیویورک، به ۷ یا ۳ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. American Depositary Receipt, issued by a U. S. deposit ary bank, is an negotiable instrument which represents ownership in securities of a non-U.
[ترجمه گوگل]رسید سپرده گذاری آمریکایی که توسط یک بانک سپرده گذاری ایالات متحده صادر می شود، ابزاری قابل معامله است که نشان دهنده مالکیت اوراق بهادار یک غیر ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]رسید depositary آمریکایی، منتشر شده توسط یک آمریکایی اس بانک سپرده گذاری، یک ابزار قابل مذاکره است که نشان دهنده مالکیت در اوراق بهادار یک non است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The offering priced six million American depositary shares at $2 the midpoint of its expected range of $2to $30, to raise $174 million.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد قیمت شش میلیون سهام سپرده گذاری آمریکایی را در 2 دلار در حد وسط محدوده مورد انتظار آن از 2 تا 30 دلار، برای افزایش 174 میلیون دلار قیمت گذاری کرد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد به قیمت ۶ میلیون depositary آمریکایی در دو نقطه میانی دامنه پیش بینی شده ۲ تا ۳۰ دلار قرار دارد تا ۱۷۴ میلیون دلار افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Currently planning to issue American depositary shares of the volume and the amount has not yet been determined.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه ریزی برای انتشار سهام سپرده گذاری آمریکایی از حجم و میزان آن هنوز مشخص نشده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در حال برنامه ریزی برای صدور سهام depositary آمریکایی از این حجم و مقدار آن هنوز تعیین نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Director General shall be the depositary of this Treaty.
[ترجمه گوگل]مدیرکل امین این معاهده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مدیر باید به عنوان depositary این عهدنامه انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its initial public offering of 5 million American depositary shares was priced at $15 each, topping the expected pricing range of $to $
[ترجمه گوگل]عرضه اولیه 5 میلیون سهام سپرده گذاری آمریکایی آن به قیمت هر کدام 15 دلار بود که از محدوده قیمتی مورد انتظار از دلار تا دلار بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]قیمت اولیه سهام این شرکت ۵ میلیون دلار است که هر کدام ۱۵ دلار قیمت دارند و قیمت پیش بینی شده آن به میزان $ to دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was not the only depositary of the terrible secret.
[ترجمه گوگل]او تنها امین راز وحشتناک نبود
[ترجمه ترگمان]او تنها کسی نبود که این راز وحشتناک را فاش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. VisionChina Media sold 5 million American depositary shares opening at $8 apiece, $ 50 less than its lowest expected range.
[ترجمه گوگل]VisionChina Media 5 میلیون سهام سپرده گذاری آمریکایی را به قیمت 8 دلار فروخت که 50 دلار کمتر از کمترین محدوده مورد انتظارش بود
[ترجمه ترگمان]رسانه های VisionChina ۵ میلیون depositary American به قیمت ۸ دلار و ۵۰ دلار کم تر از پایین ترین رده مورد انتظار را به فروش رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company"s American depositary shares rose to $7 24 in afternoon trading after being priced a day earlier at $4 50 each. "
[ترجمه گوگل]سهام سپرده گذاری آمریکایی این شرکت در معاملات بعد از ظهر پس از قیمت گذاری یک روز قبل در هر 450 دلار به 724 دلار افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]سهام depositary این شرکت در روز بعد از آن که یک روز زودتر از هر روز ۴ دلار قیمت داشتند، به ۷ دلار در بازار بعد از ظهر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The depositary may own and deal in deposited securities and in ADSs.
[ترجمه گوگل]سپرده گذار ممکن است دارای اوراق بهادار سپرده شده و در ADS باشد و با آنها معامله کند
[ترجمه ترگمان]این depositary می تواند در اوراق بهادار ذخیره شده و در ADSs معامله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضامن (اسم)
sponsor, guarantor, bondsman, surety, bailsman, security, guarantee, latch, depositary, voucher, warranter, warrantor

نگهدار (اسم)
supporter, protector, patron, backer, prop, keeper, guard, curator, stanchion, depositary, looker, watchdog

امانت دار (اسم)
trustee, depositary, depository

تخصصی

[حقوق] امین، امانتدار، حافظ

انگلیسی به انگلیسی

• place where something is stored or placed in trust; one to whom something is given in trust

پیشنهاد کاربران

بپرس