depolymerization


شیمى : وابسپارش

جمله های نمونه

1. The depolymerization of waste nylon 6 in subcritical and supercritical water was investigated.
[ترجمه گوگل]پلیمریزاسیون ضایعات نایلون 6 در آب زیر بحرانی و فوق بحرانی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استفاده از ماده پلاستیکی مخلوط شده در subcritical و آب فوق بحرانی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Burn injury induced the depolymerization of PAR disappeared regular net construction.
[ترجمه گوگل]آسیب سوختگی ناشی از depolymerization از PAR ناپدید شد ساخت و ساز خالص منظم
[ترجمه ترگمان]آسیب Burn باعث شد که depolymerization کننده اتوماتیک PAR خالص از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The degree of depolymerization is characterized by the crystallization and thermal stability of un - depolymerized PET residue.
[ترجمه گوگل]درجه پلیمریزاسیون با تبلور و پایداری حرارتی باقیمانده PET غیر پلیمریزه شده مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]درجه of با تبلور و پایداری گرمایی باقیمانده PET - depolymerized مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This type of degradation is also called depolymerization.
[ترجمه گوگل]به این نوع تخریب، دپلیمریزاسیون نیز می گویند
[ترجمه ترگمان]این نوع تجزیه نیز depolymerization نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, A new controlled depolymerization to chitosan - oligosaccharide from chitosan by nitrous acid is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پلیمریزاسیون کنترل‌شده جدید به کیتوزان - الیگوساکارید از کیتوزان توسط اسید نیتروژن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک depolymerization کنترل شده جدید برای کیتوزان - oligosaccharide از کیتوزان به وسیله اسید نیترو ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The depolymerization of proteins may lead to fragments of filaments which form smaller filaments that depolymerize quickly or polymerize into new filaments.
[ترجمه گوگل]پلیمریزاسیون پروتئین ها ممکن است به تکه هایی از رشته ها منجر شود که رشته های کوچکتری را تشکیل می دهند که به سرعت پلیمریزه می شوند یا به رشته های جدید پلیمریزه می شوند
[ترجمه ترگمان]The پروتئین ها ممکن است منجر به بخش هایی از رشته ها شوند که رشته های کوچک تر را تشکیل می دهند که به سرعت یا در رشته های جدید ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results:Genistein significantly induced the depolymerization of cellular F-actin and caused the changes of cellular morphology and the redistribution of the F-actin.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: جنستئین به طور قابل توجهی باعث دپلیمریزاسیون F-اکتین سلولی شد و باعث تغییرات مورفولوژی سلولی و توزیع مجدد F-اکتین شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: Genistein به طور قابل توجهی the سلولی F - اکتین را القا کرده و باعث تغییرات مورفولوژی سلولی و توزیع مجدد اف - اکتین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the organism a time - dependent partial depolymerization and a slight desulfatization occur.
[ترجمه گوگل]در ارگانیسم یک دپلیمریزاسیون جزئی وابسته به زمان و یک سولفات زدایی جزئی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در ارگانیسم، depolymerization جزئی وابسته به زمان و یک desulfatization جزیی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some ways is investigated, for example: depolymerization products, chain scission mechanism, reaction conditions and PET depolymerization kinetics.
[ترجمه گوگل]برخی از راه‌ها بررسی می‌شوند، به عنوان مثال: محصولات دپلیمریزاسیون، مکانیسم بریدگی زنجیره، شرایط واکنش و سینتیک پلیمریزاسیون PET
[ترجمه ترگمان]برای مثال، برخی روش ها مورد بررسی قرار می گیرد: محصولات depolymerization، مکانیسم scission زنجیره، شرایط واکنش و سینتیک depolymerization PET
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The calcium borate product was prepared with natural ulexite powder, through hydrothermal depolymerization and phase inversion.
[ترجمه گوگل]محصول کلسیم بورات با پودر طبیعی اولکسیت، از طریق دپلیمریزاسیون هیدروترمال و وارونگی فاز تهیه شد
[ترجمه ترگمان]محصول بورات با پودر ulexite طبیعی، از طریق depolymerization hydrothermal و وارونگی فازی تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using lactic acid as monomer, L- lactide was synthesized by condensation polymerization and consequent depolymerization steps.
[ترجمه گوگل]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L-لاکتید با پلیمریزاسیون تراکمی و در نتیجه مراحل دپلیمریزاسیون سنتز شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از اسید لاکتیک به عنوان مونومر، L - lactide توسط پلیمریزاسیون تغلیظ و مراحل depolymerization بعدی سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It could be found there were pyknosis of neuron, depolymerization of ribosome, accumulation of lipid droplets and lipofuscin, condensation of chromatin.
[ترجمه گوگل]می توان یافت که پیکنوز نورون، دپلیمریزاسیون ریبوزوم، تجمع قطرات لیپید و لیپوفوسین، تراکم کروماتین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان یافت که pyknosis عصبی، depolymerization از ریبوزوم، تجمع قطرات چربی و lipofuscin، چگالش of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Synthetic methods and their research progress of aromatic cyclic oligomers one - step polymerization, multi - step polymerization - depolymerization are rev.
[ترجمه گوگل]روش‌های سنتزی و پیشرفت تحقیقات آنها در مورد الیگومرهای حلقوی آروماتیک، پلیمریزاسیون یک مرحله‌ای، پلیمریزاسیون چند مرحله‌ای - دپلیمریزاسیون rev
[ترجمه ترگمان]روش های مصنوعی و پیشرفت تحقیقات آن ها از پلیمریزاسیون یک مرحله ای aromatic یک مرحله ای، پلیمریزاسیون چند مرحله ای - depolymerization استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Deproteinization of shrimp and crab shell powder(SCSP), deacetylation of chitin and depolymerization of chitosan in enzyme method were introduced completely in the article.
[ترجمه گوگل]پروتئین زدایی پودر پوسته میگو و خرچنگ (SCSP)، استیل زدایی کیتین و دپلیمریزاسیون کیتوزان به روش آنزیمی در مقاله به طور کامل معرفی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، Deproteinization از پودر میگو و پودر صدف crab (SCSP)، deacetylation از کیتین و depolymerization کیتوزان در روش آنزیم به طور کامل در این مقاله معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] وابسپارش
[نساجی] دپلیمره کردن - شکستن پلیمر - تجزیه پلیمر - کم کردن یا کوتاه کردن طول زنجیره های مولکولی
[پلیمر] واپلیمر شدن، گسست پلیمری، واپلیمر شدگی

انگلیسی به انگلیسی

• (chemistry) act or process of depolymerizing, act or process of separating a polymer into monomers (also depolymerisation)

پیشنهاد کاربران

دپلیمریزه شدن
depolymerization ( شیمی )
واژه مصوب: وابَسپارش
تعریف: فرایند تجزیۀ ترکیبات درشت‏مولکولی به ترکیبات نسبتاً ساده‏تر

بپرس