depolarization


شیمى : قطبش زدایى روانشناسى : ناقطبى شدن

جمله های نمونه

1. In this model the termination of the depolarization is caused by network-generated reciprocal inhibition.
[ترجمه گوگل]در این مدل خاتمه دپلاریزاسیون توسط مهار متقابل ایجاد شده توسط شبکه ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]در این مدل اتمام of ناشی از مهار متقابل شبکه ایجاد شده توسط شبکه ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To study on the dexamethasone(DEX)-induced mitochondrial depolarization and apoptosis process in mouse thymocyte.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه بر روی دگزامتازون (DEX) ناشی از دپلاریزاسیون میتوکندری و فرآیند آپوپتوز در تیموسیت موش
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه بر روی the (شده میتوکندری و فرآیند آپوپتوز در thymocyte موشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The influence depolarization effect on the third - harmonic generation spectrum in an asymmetric semi - parabolic - quantum well is studied.
[ترجمه گوگل]اثر دپلاریزاسیون تأثیر بر روی طیف نسل سوم - هارمونیک در یک چاه نیمه سهموی - کوانتومی نامتقارن بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر depolarization روی طیف تولید هارمونیک سوم در یک خوشه نیمه سهمی وار - پارابولیک مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stress - birefringence results in depolarization and also affects the laser output quality.
[ترجمه گوگل]استرس - شکست دوگانه منجر به دپلاریزاسیون می شود و همچنین بر کیفیت خروجی لیزر تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]شکست شکست مضاعف در depolarization و همچنین بر کیفیت خروجی لیزری هم تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Activation of Kenyon cells induced depolarization in projection neurons and local interneurons in the antennal lobes in a nicotinic receptor-dependent manner.
[ترجمه گوگل]فعال‌سازی سلول‌های کنیون باعث دپلاریزاسیون در نورون‌های برون‌تابی و نورون‌های داخلی محلی در لوب‌های آنتنی به شیوه‌ای وابسته به گیرنده نیکوتین شد
[ترجمه ترگمان]فعال سازی سلول های Kenyon باعث ایجاد depolarization در نورون ها و interneurons موضعی در بخش های antennal در یک روش وابسته به گیرنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Finally, simulated vectorcardiogram of the ventricular depolarization is given through applying the model and expression mentioned above.
[ترجمه گوگل]در نهایت، وکتورکاردیوگرام شبیه سازی شده دپلاریزاسیون بطنی با استفاده از مدل و بیان ذکر شده در بالا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، vectorcardiogram شبیه سازی شده از بطن depolarization از طریق اعمال مدل و بیان مذکور در بالا ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Depolarization will be produced by the departure from perfect alignment of the domains.
[ترجمه گوگل]دپلاریزاسیون با خروج از تراز کامل دامنه ها ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]depolarization با خارج شدن از همترازی کامل حوزه تولید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Depolarization of imperfect metal orthogonal twin mirrors is studied by building a geometric model of the mirrors to change the direction of light ray.
[ترجمه گوگل]دپلاریزاسیون آینه های دوقلوی متعامد فلزی ناقص با ساخت یک مدل هندسی از آینه ها برای تغییر جهت پرتو نور مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]depolarization of twin فلزی ناقص با ساختن یک مدل هندسی از آینه برای تغییر جهت پرتو نور مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results. Perfusion with ISM generated an agonal depolarization in all VH and DH neurons recorded in current-clamp mode.
[ترجمه گوگل]نتایج پرفیوژن با ISM یک دپلاریزاسیون آگونال در تمام نورون های VH و DH ثبت شده در حالت گیره جریان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج perfusion با ISM، یک depolarization agonal را در تمام نمونه های VH و DH ایجاد شده در حالت مهار جریان ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Finally, simulated vectorcardiogram of the ventricular depolarization is given through applying the model . . .
[ترجمه گوگل]در نهایت، وکتورکاردیوگرام شبیه سازی شده دپلاریزاسیون بطنی با استفاده از مدل ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، vectorcardiogram شبیه سازی شده از بطن depolarization از طریق استفاده از این مدل ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This introduces partial depolarization of the light.
[ترجمه گوگل]این امر باعث دپلاریزاسیون جزئی نور می شود
[ترجمه ترگمان]این موضوع جزیی از نور جزیی نور را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results. Perfusion with ISM generated an agonal depolarization in all H and DH neurons recorded in current-clamp mode.
[ترجمه گوگل]نتایج پرفیوژن با ISM یک دپلاریزاسیون آگونال در تمام نورون های H و DH ثبت شده در حالت گیره جریان ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج perfusion با ISM، یک depolarization agonal را در تمام نورون های H و DH ایجاد شده در حالت گیره جریان ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With ventricular depolarization of the site has a number of transient ECG integrated vector, in the face of the lead axis of projection, that is, limb-lead electrocardiogram of the QRS complex wave.
[ترجمه گوگل]با دپلاریزاسیون بطنی سایت دارای تعدادی بردار گذرا ECG یکپارچه، در مقابل محور سرب طرح ریزی، یعنی الکتروکاردیوگرام اندام-سرب از موج پیچیده QRS
[ترجمه ترگمان]با استفاده از بطن راست این سایت، تعدادی از بردار یکپارچه ECG ها، در مواجهه با محور اصلی تصویر، که در نوار ابزار پیشرفته موج QRS است، دارای تعدادی از بردار یکپارچه ECG است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The scatter diagram shows the main direction of depolarization during a period of time.
[ترجمه گوگل]نمودار پراکندگی جهت اصلی دپلاریزاسیون را در یک دوره زمانی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نمودار پراکندگی، مسیر اصلی of را در طول یک دوره زمانی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] قطبش زدایی
[برق و الکترونیک] قطبیت زدایی، واقطبیدگی جلو گیری از قطبیدگی در یک پیل یا باتری الکتریکی .
[پلیمر] قطبش زدایی

انگلیسی به انگلیسی

• act of removing polarity; loss of polarity (also depolarisation)

پیشنهاد کاربران

در پزشکی به معنی ایجاد حالت تحریک می باشد
depolarization ( شیمی )
واژه مصوب: واقطبش
تعریف: [شیمی] جلوگیری از قطبش در یک پیل ساده|||[فیزیک - اپتیک] از بین بردن قطبش با واقطبندۀ نوری
ناقطبی شدن

بپرس