stop, fill, stuff, heap, load, glut, poison, infect, stud, deplume, fill in, stow, plenish, thwack, suffuse
پر و بال را کندن (فعل)
deplume
انگلیسی به انگلیسی
• pluck, strip of feathers; take away honors or wealth
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی: پر درآوردن / پرکندن / تهی کردن از پر در معنای مجازی: خالی کردن کسی یا چیزی از اموال، دارایی یا منابع - - - 🔸 تعریف ها: 1. ( فیزیکی – حیوانات ) : برداشتن پر از پرنده یا حیوانات پرنده ... [مشاهده متن کامل]
مثال: The hunter deplumed the bird before cooking it. شکارچی قبل از پختن پرهای پرنده را کند. 2. ( مجازی – اقتصادی یا اجتماعی ) : تهی کردن کسی از دارایی یا منابعش، اغلب به شکل استثمار یا کلاهبرداری مثال: The corrupt official deplumed the treasury for his own benefit. مسئول فاسد، خزانه را برای سود شخصی اش تهی کرد. 3. ( رسمی – ادبی ) : کاهش یا کم کردن چیزی با شدت، معمولاً به شکل انتقادآمیز مثال: Critics deplumed the policy for harming small businesses. منتقدان، این سیاست را به خاطر آسیب زدن به کسب وکارهای کوچک نقد کردند. - - - 🔸 مترادف ها: plunder – strip – pillage – rob – denude – divest