1. The infantry began to deploy at dawn.
[ترجمه ب. ج.] پیاده نظام سپیده دم گسیل شد.|
[ترجمه گوگل]پیاده نظام در سحر شروع به استقرار کرد[ترجمه ترگمان]پیاده نظام سپیده دم شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The general ordered his men to deploy in order to meet the offensive of the enemy.
[ترجمه فواد بهشتی] ژنرال به مردانش دستور داد تا برای مقابله با تهاجم دشمن اعزام شوند|
[ترجمه گوگل]ژنرال به افراد خود دستور داد که برای مقابله با حمله دشمن مستقر شوند[ترجمه ترگمان]ژنرال به سربازان خود دستور داد تا برای مقابله با حمله دشمن مستقر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The military commanders won't deploy their land forces until they're satisfied that the air attacks have done their job.
[ترجمه گوگل]فرماندهان نظامی تا زمانی که راضی نباشند که حملات هوایی کار خود را انجام داده است، نیروهای زمینی خود را مستقر نمی کنند
[ترجمه ترگمان]فرماندهان نظامی نیروهای زمینی خود را تا زمانی که مطمئن شوند حملات هوایی کارشان را انجام داده اند، مستقر نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرماندهان نظامی نیروهای زمینی خود را تا زمانی که مطمئن شوند حملات هوایی کارشان را انجام داده اند، مستقر نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My job doesn't really allow me fully to deploy my skills/talents.
[ترجمه سعيد مددي حقيقي] شغلم به من اجازه نمی دهد تا از استعدادها/مهارتهای خودم کاملا بهره برداری کنم|
[ترجمه گوگل]شغل من واقعاً به من اجازه نمی دهد تا مهارت ها/استعدادهایم را به طور کامل به کار ببرم[ترجمه ترگمان]شغل من به طور کامل به من اجازه نمی دهد که مهارت ها \/ استعدادها را به طور کامل مستقر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The decision has been made to deploy extra troops/more powerful weapons.
[ترجمه گوگل]تصمیم برای استقرار نیروهای اضافی/سلاح های قدرتمندتر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این تصمیم برای استقرار نیروهای نظامی بیشتر \/ سلاح های قدرتمند ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تصمیم برای استقرار نیروهای نظامی بیشتر \/ سلاح های قدرتمند ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It would take until 2007 to deploy 50 interceptors-about half the number the Clinton administration originally planned for that date.
[ترجمه گوگل]استقرار 50 رهگیر تا سال 2007 طول می کشد - تقریباً نصف تعدادی که دولت کلینتون در ابتدا برای آن تاریخ برنامه ریزی کرده بود
[ترجمه ترگمان]این کار تا سال ۲۰۰۷ طول خواهد کشید تا ۵۰ interceptors - تقریبا نیمی از تعداد کلینتون که در اصل برای آن قرار برنامه ریزی شده بود را مستقر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار تا سال ۲۰۰۷ طول خواهد کشید تا ۵۰ interceptors - تقریبا نیمی از تعداد کلینتون که در اصل برای آن قرار برنامه ریزی شده بود را مستقر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Moreover, they were forced to deploy an army for both attack and defense.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنها مجبور شدند ارتشی را هم برای حمله و هم برای دفاع مستقر کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها مجبور به استقرار ارتش برای هر دو حمله و دفاع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، آن ها مجبور به استقرار ارتش برای هر دو حمله و دفاع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Senior Marine Corps officers were preparing to deploy to the Gulf.
[ترجمه گوگل]افسران ارشد تفنگداران دریایی در حال آماده شدن برای اعزام به خلیج بودند
[ترجمه ترگمان]افسران ارشد نیروهای دریایی در حال آماده شدن برای استقرار در خلیج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افسران ارشد نیروهای دریایی در حال آماده شدن برای استقرار در خلیج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What specific approaches will you use to deploy help and reinforcement just in time?
[ترجمه گوگل]از چه رویکردهای خاصی برای به کارگیری کمک و تقویت به موقع استفاده خواهید کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه رویکردهای خاصی برای استقرار کمک و تقویت درست در زمان استفاده خواهید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه رویکردهای خاصی برای استقرار کمک و تقویت درست در زمان استفاده خواهید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nor did they continue to deploy the full panoply of radical techniques in moments of perceived social and political crisis.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به استفاده از تمام تکنیک های رادیکال در لحظات بحران اجتماعی و سیاسی ادامه ندادند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به استقرار کامل کامل تکنیک های رادیکال در لحظات بحران اجتماعی و سیاسی، ادامه ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به استقرار کامل کامل تکنیک های رادیکال در لحظات بحران اجتماعی و سیاسی، ادامه ندادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was time to deploy Dexter's tactic of unsubstantiated allegation.
[ترجمه گوگل]زمان آن فرا رسیده بود که تاکتیک دکستر مبنی بر ادعاهای بی اساس را به کار بگیریم
[ترجمه ترگمان]وقت آن رسیده بود که این ادعای بی اساس را مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقت آن رسیده بود که این ادعای بی اساس را مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hand gunners deploy to one side of the halberdiers while the swordsmen deploy to the other.
[ترجمه گوگل]توپچی های دستی به یک طرف هالبردیرها اعزام می شوند در حالی که شمشیرزن ها به سمت دیگر
[ترجمه ترگمان]در این میان توپچی ها به طرف یک طرف آن ها شلیک کردند و شمشیر زنان به طرف دیگر سربازان آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این میان توپچی ها به طرف یک طرف آن ها شلیک کردند و شمشیر زنان به طرف دیگر سربازان آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sir John approved Mr Todd's plans to deploy the tasers as soon as pos sible.
[ترجمه گوگل]سر جان برنامه های آقای تاد را برای استقرار تیزرها در اسرع وقت تایید کرد
[ترجمه ترگمان]سر جان نقشه اقای تاد را تایید کرد که هرچه زودتر از tasers خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سر جان نقشه اقای تاد را تایید کرد که هرچه زودتر از tasers خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. C., will deploy a fuel cell-driven shuttle bus using methanol as a fuel.
[ترجمه گوگل]سی، یک اتوبوس شاتل پیل سوختی با استفاده از متانول به عنوان سوخت مستقر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]C یک اتوبوس شاتل با استفاده از متانول به عنوان سوخت بکار خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]C یک اتوبوس شاتل با استفاده از متانول به عنوان سوخت بکار خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید