deplorable

/dəˈplɔːrəbl̩//dɪˈplɔːrəbl̩/

معنی: اسفناک، رقت انگیز، زار، مایه دلسوزی
معانی دیگر: تاسف آور، اسف انگیز، رقت بار

جمله های نمونه

1. the deplorable condition of the roads
وضع اسف انگیز راه ها

2. their deplorable condition stirred universal pity
وضع اسفناک آنها ترحم همگان را برانگیخت.

3. the hospital's sanitary conditions were deplorable
شرایط بهداشتی بیمارستان ها تاسف آور بودند.

4. They were living in the most deplorable conditions.
[ترجمه گوگل]آنها در اسفناک ترین شرایط زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سخت ترین شرایط زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The prisoners were held in deplorable conditions .
[ترجمه گوگل]زندانیان در شرایط اسفناکی نگهداری می شدند
[ترجمه ترگمان]زندانیان در شرایط رقت باری نگهداری می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many of them live under deplorable conditions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در شرایط اسفناکی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها تحت شرایط رقت انگیزی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I thought his behaviour absolutely deplorable.
[ترجمه گوگل]به نظر من رفتار او کاملاً تاسف بار بود
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم رفتارش کاملا اسف انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The inactivity of the government was deplorable.
[ترجمه گوگل]عدم فعالیت دولت تاسف بار بود
[ترجمه ترگمان]عدم فعالیت دولت اسفناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are forced to live in deplorable conditions.
[ترجمه گوگل]آنها مجبورند در شرایط اسفناکی زندگی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند در شرایط رقت انگیزی زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The judge said that discrimination against homosexuals is deplorable.
[ترجمه گوگل]قاضی گفت که تبعیض علیه همجنس گرایان تاسف بار است
[ترجمه ترگمان]قاضی اظهار داشت که تبعیض علیه همجنس گرایان اسفناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The acting was deplorable.
[ترجمه گوگل]بازی اسفناک بود
[ترجمه ترگمان]نمایش افتضاح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Deplorable though that seems, such acts help to understand the evolution of behaviour.
[ترجمه گوگل]هر چند به نظر تاسف بار است، اما چنین اعمالی به درک تکامل رفتار کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اگر چه چنین به نظر می رسد، چنین اقداماتی به درک تکامل رفتار کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deplorable as our child care is, those who make the laws are largely unaffected.
[ترجمه گوگل]همانطور که مراقبت از کودکان ما تاسف بار است، کسانی که قوانین را وضع می کنند تا حد زیادی تحت تاثیر قرار نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]مانند مراقبت از کودکان، آن هایی که قوانین را می سازند تا حد زیادی تحت تاثیر قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When will he do something about that deplorable record?
[ترجمه گوگل]کی برای آن کارنامه اسفناک کاری انجام می دهد؟
[ترجمه ترگمان]کی می خواد یه کاری در مورد اون رکورد رقت انگیز انجام بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. American day care centers range from excellent to deplorable.
[ترجمه گوگل]مراکز مراقبت روزانه آمریکا از عالی تا اسفناک را شامل می شود
[ترجمه ترگمان]مراکز مراقبت روزانه آمریکایی بسیار عالی و اسفناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Something must be done about the deplorable state of our roads.
[ترجمه گوگل]برای وضعیت اسفناک جاده های ما باید کاری کرد
[ترجمه ترگمان]باید کاری در مورد وضع رقت انگیز جاده ها انجام داده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسفناک (صفت)
deplorable, lamentable, woeful

رقت انگیز (صفت)
pitiful, piteous, deplorable, pathetic, pitiable

زار (صفت)
deplorable, lamentable

مایه دلسوزی (صفت)
deplorable

انگلیسی به انگلیسی

• distressing, regrettable; wretched, pitiable; scandalous, disgraceful
if you say that something is deplorable, you mean that it is extremely bad or unpleasant; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. اسف انگیز. تاسف آور. مایه تاسف ۲. بسیار بد. زشت
1 - رقت انگیز
۲ - اسفناک
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : deplore
اسم ( noun ) : deploring
صفت ( adjective ) : deplorable
قید ( adverb ) : deplorably
shameful
اسفناک ، نا امید کننده

بپرس