depiction

/dəˈpɪkʃn̩//dɪˈpɪkʃn̩/

نمایش، ترسیم، نگارش، تعریف

جمله های نمونه

1. a beast in a heraldic depiction.
[ترجمه گوگل]یک جانور در یک تصویر هرالدیک
[ترجمه ترگمان]یه جانور در یک depiction
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Double rhythms, resounding through the lyric depiction and connecting with each other, indicate the thespian place of mankind and the cognition of the writer to this thespian place.
[ترجمه گوگل]ریتم های مضاعف که در تصویر غزل طنین انداز می شوند و با یکدیگر پیوند می خورند، نشان دهنده جایگاه تسپین انسان و شناخت نویسنده به این مکان تسپین است
[ترجمه ترگمان]ریتم های Double، از طریق نمایش lyric و برقراری ارتباط با یکدیگر، جایگاه thespian بشر و شناخت نویسنده را به این مکان thespian نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I disapprove of the depiction of violence on television.
[ترجمه گوگل]من با نمایش خشونت در تلویزیون مخالفم
[ترجمه ترگمان]من با نمایش خشونت در تلویزیون مخالف بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They object to the movie's depiction of gay people.
[ترجمه گوگل]آنها به نمایش فیلم از همجنس گرایان اعتراض دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به نمایش فیلم از افراد همجنس گرا اعتراض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The useful introduction discusses changing attitudes to the depiction of nature.
[ترجمه گوگل]مقدمه مفید تغییر نگرش به تصویر طبیعت را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]مقدمه مفید در مورد تغییر نگرش به نمایش طبیعت بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An eleventh-century manuscript's depiction of war between Christians and Moors, and its inevitable outcome - baptism or execution.
[ترجمه گوگل]نسخ خطی قرن یازدهمی که جنگ بین مسیحیان و مورها و نتیجه اجتناب ناپذیر آن - غسل تعمید یا اعدام - را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]یک نسخه خطی یازدهم از جنگ بین مسیحیان و مورها و نتیجه اجتناب ناپذیر آن - غسل تعمید یا اعدام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Barbarossa's own depiction shows imperial regalia of orb and sceptre.
[ترجمه گوگل]تصویری که بارباروسا خود او را به تصویر کشیده است، رگالهای امپراتوری از گوی و عصا را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]depiction سرخ موی سرخ و عصای سلطنت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But in its depiction of brotherly love it achieves much that is touching and unexpected.
[ترجمه گوگل]اما در به تصویر کشیدن عشق برادرانه، به چیزهای زیادی دست می یابد که لمس کننده و غیرمنتظره است
[ترجمه ترگمان]اما به هنگام نمایش عشق برادرانه به چیزهای بسیار هیجان انگیز و غیر منتظره دست می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In connection with the depiction of home makers as competent and decisive, the reader is offered two important insights here.
[ترجمه گوگل]در ارتباط با ترسیم خانه‌سازان به‌عنوان شایسته و قاطع، دو دیدگاه مهم در اینجا به خواننده ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]در ارتباط با نمایش سازندگان خانه به عنوان صلاحیت و تعیین کننده، خواننده دو دیدگاه مهم را در اینجا ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There's something wonderfully Renaissance about Norbrook's depiction of himself as a glutton for poetry, cramming in as much as possible.
[ترجمه گوگل]چیزی به طرز شگفت انگیزی در رنسانس در تصویر نوربروک از خود به عنوان یک پرخور برای شعر وجود دارد که تا آنجا که ممکن است درگیر می شود
[ترجمه ترگمان]به طرز شگفت انگیزی در مورد نمایش Norbrook از خود به عنوان یک شکم پرست برای شعر، و تا جایی که امکان دارد، توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her fervour and her depiction of a siege mentality do not transfer too easily to Britain.
[ترجمه گوگل]شور و شوق او و به تصویر کشیدن او از یک ذهنیت محاصره به راحتی به بریتانیا منتقل نمی شود
[ترجمه ترگمان]شور و هیجان او و نمایش او از یک طرز تفکر محاصره به آسانی به انگلستان منتقل نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Be that as it may, his depiction was so convincingly done as to restore belief in the existence of centaurs!
[ترجمه گوگل]به هر حال، تصویر او به قدری متقاعد کننده انجام شده است که باور به وجود سنتورها را بازگرداند!
[ترجمه ترگمان]همانطور که ممکن است، نمایش او به طور متقاعد کننده ای انجام شده تا باور به وجود of را احیا کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those who favour a depiction of the fortunes of the imperial house have to reckon with the difficulty of recognising Augustus.
[ترجمه گوگل]کسانی که طرفدار به تصویر کشیدن ثروت های خانه امپراتوری هستند، باید با دشواری شناخت آگوستوس حساب کنند
[ترجمه ترگمان]کسانی که به توصیف ثروت های خانه شاهانه علاقه دارند باید به دشواری تشخیص آوگوستوس فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His light is not just a depiction of nature, but nature with the volume cranked up very loud.
[ترجمه گوگل]نور او فقط تصویری از طبیعت نیست، بلکه طبیعتی است که حجم آن بسیار بلند است
[ترجمه ترگمان]نور او فقط یک نمایش طبیعت نیست، اما طبیعت با حجم بسیار بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• portrayal, description. illustration
a depiction of something is a picture of it or a written description of it.

پیشنهاد کاربران

ظاهر
بازتاب
1. عکس. تصویر 2. شرح. توصیف
مثال:
an authentic depiction of the situation
یک عکس معتبر و موثق از این موقعیت
نشان دادن
نمود، نموده یا نگاره
سنگ نگاره
نمایش دادن

تصویر، انگاره

بپرس