depend upon

جمله های نمونه

1. Remember, happiness doesn't depend upon who you are or what you have; it depends solely upon what you think.
[ترجمه نیلو] به یاد داشته باش که خوشبختی به اینکه کی هستی یا چی داری بستگی نداره و بستگی داره به چی می اندیشید
|
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، خوشبختی به این بستگی ندارد که چه کسی هستید یا چه دارید این فقط به آنچه فکر می کنید بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که خوشبختی به کسی بستگی ندارد که شما کی هستید یا آنچه دارید، بستگی دارد به آنچه شما فکر می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He knew he could depend upon her to deal with the situation.
[ترجمه گوگل]او می‌دانست که می‌تواند برای مقابله با این وضعیت به او تکیه کند
[ترجمه ترگمان]او می دانست که می تواند به او اطمینان داشته باشد که با این وضع کنار بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Depend upon it we won't give up.
[ترجمه گوگل]به آن بستگی دارد ما تسلیم نخواهیم شد
[ترجمه ترگمان]مطمئن باش که ما تسلیم نمی شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You haven't heard the last of this, depend upon it.
[ترجمه سحر] هنوز آخر ماجرا را نمیدانی، به آن اطمینان داشته باش.
|
[ترجمه گوگل]شما آخرین مورد را نشنیده اید، به آن وابسته باشید
[ترجمه ترگمان]مطمئن باش که تا به حال چیزی در این باره نشنیده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The final marks awarded for coursework will depend upon the moderator.
[ترجمه گوگل]نمرات نهایی اعطا شده برای دوره به مدیر بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]علامت نهایی ارایه شده برای coursework به تعدیل کننده بستگی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Never depend upon institutions or government to solve any problem. All social movements are founded by, guided by, motivated and seen through by the passion of individuals. Margaret Mead
[ترجمه گوگل]هرگز برای حل هر مشکلی به نهادها یا دولت وابسته نباشید همه جنبش‌های اجتماعی توسط شور و شوق افراد پایه‌گذاری می‌شوند، توسط آن‌ها هدایت می‌شوند، برانگیخته می‌شوند و توسط آن‌ها دیده می‌شوند مارگارت مید
[ترجمه ترگمان]هرگز به موسسات یا دولت برای حل هر مشکلی تکیه نکنید همه جنبش های اجتماعی توسط انگیزه و انگیزه ایجاد می شوند و از طریق شور و اشتیاق افراد دیده می شوند مارگارت مید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Which format a participant should choose will depend upon his or her career stage, work situation and individual learning style.
[ترجمه گوگل]اینکه یک شرکت‌کننده باید کدام قالب را انتخاب کند به مرحله شغلی، موقعیت کاری و سبک یادگیری فردی او بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]که یکی از شرکت کنندگان باید انتخاب کند بستگی به مرحله کاری، موقعیت کاری و سبک یادگیری فردی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You could depend upon a recommendation from a friend.
[ترجمه گوگل]شما می توانید به توصیه یک دوست اعتماد کنید
[ترجمه ترگمان]می توانید به یک توصیه از یک دوست مطمئن باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It would depend upon the construction of the statute whether Parliament intended questions of law to be left to an inferior court.
[ترجمه گوگل]این بستگی به ساخت اساسنامه دارد که آیا پارلمان قصد دارد مسائل حقوقی را به یک دادگاه بدتر واگذار کند
[ترجمه ترگمان]این امر به ساخت اساسنامه ای بستگی دارد که آیا پارلمان سوالاتی از قانون را به دادگاه درجه دوم واگذار می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Industrial development and economic progress increasingly depend upon computing and applied mathematical skills and expertise, and on today's information technology.
[ترجمه گوگل]توسعه صنعتی و پیشرفت اقتصادی به طور فزاینده ای به محاسبات و مهارت ها و تخصص های ریاضی کاربردی و فناوری اطلاعات امروزی بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]توسعه صنعتی و پیشرفت اقتصادی به طور فزاینده ای به محاسبه و استفاده از مهارت ها و تخصص ریاضی و فن آوری اطلاعات امروز بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These depend upon the water passing through a gravel or foam medium on which useful bacteria develop.
[ترجمه گوگل]اینها به آب عبوری از شن یا بستر کفی بستگی دارد که باکتری های مفید روی آن رشد می کنند
[ترجمه ترگمان]اینها به آب عبوری از طریق یک محیط شنی یا فوم که باکتری های مفید آن را توسعه می دهند بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will partly depend upon which items are taxed.
[ترجمه گوگل]تا حدودی بستگی به این دارد که کدام اقلام مشمول مالیات هستند
[ترجمه ترگمان]این کار تا حدی به آن بستگی دارد که چه مواردی مالیات می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We depend upon it completely . . . and our dependence makes us so vulnerable to its dark side.
[ترجمه گوگل]ما کاملاً به آن وابسته هستیم و وابستگی ما را نسبت به جنبه تاریک آن بسیار آسیب پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]ما به این موضوع اطمینان داریم و وابستگی ما به ما خیلی آسیب پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, it does depend upon previously independent farmers working together amicably over many years.
[ترجمه گوگل]با این حال، این بستگی به کشاورزان مستقل قبلی دارد که طی سال‌های متمادی به صورت دوستانه با هم کار کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کار بستگی به کشاورزان مستقل پیش از این دارد که در طول سالیان به طور دوستانه با یکدیگر هم کاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We depend upon emotionally-packed images, formed in childhood or reinforced in times of crisis during our emotional development.
[ترجمه گوگل]ما به تصاویری پر از احساس وابسته هستیم که در دوران کودکی شکل گرفته اند یا در دوران بحران در طول رشد عاطفی ما تقویت شده اند
[ترجمه ترگمان]ما به تصاویر پر از احساسات که در دوران کودکی شکل گرفته یا در زمان بحران در طول توسعه عاطفی ما تقویت شده اند، وابسته هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• contingent on; rely upon

پیشنهاد کاربران

consist in something
phrasal verb formal
to be based on or depend on something
be predicated on/upon something=if an action or event is predicated on a belief or situation, it is based on it or depends on it
ride on something
متکی بودن
اتکا کردن
اعتماد داشتن. اطمینان داشتن
وابسته به ( چیزی یا کسی ) بودن

بپرس