department store

/dəˈpɑːrtməntˈstɔːr//dɪˈpɑːtməntstɔː/

معنی: فروشگاه، فروشگاه بزرگ
معانی دیگر: فروشگاه چند بخشی

جمله های نمونه

1. The department store was thronged with people.
[ترجمه امیر] فروشگاه پر از مردم شده است.
|
[ترجمه محمدحسین] فروشگاه پر از مردم شده بود
|
[ترجمه //] فروشگاه از مردم پر شده بود.
|
[ترجمه _ _] فروشگاه از مردم پرشده بود
|
[ترجمه گوگل]فروشگاه بزرگ مملو از مردم بود
[ترجمه ترگمان]فروشگاه از مردم پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The department store is auctioning off the remaining inventory.
[ترجمه گوگل]فروشگاه بزرگ موجودی باقیمانده را به حراج می گذارد
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه بخش باقیمانده را به مزایده گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One of the advantages of a department store is that you are left to yourself to try things on.
[ترجمه گوگل]یکی از مزایای یک فروشگاه بزرگ این است که شما به خودتان واگذار می‌شوید تا همه چیز را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]یکی از مزیت های یک فروشگاه زنجیره ای این است که شما از خودتان برای امتحان کردن کارها استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He crooked a necklace from that department store.
[ترجمه یوسف] او یک گردنبند از فروشگاه خرید و آن را کج کرد
|
[ترجمه behnam7] او یک گردنبند از آن فروشگاه چند منظوره کش رفت
|
[ترجمه گوگل]او یک گردنبند از آن فروشگاه بزرگ کج کرد
[ترجمه ترگمان] اون یه گردن بند از اون فروشگاه crooked
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She bought the sofa at the department store.
[ترجمه بیتا کرمانی] اون از فروشگاه بزرگ مبل خرید
|
[ترجمه محمد امین] او مبل را از فروشگاه بزرگ خرید
|
[ترجمه ابوالفضل] او از فروشگاه بزرگ مبل خرید
|
[ترجمه گوگل]او مبل را از فروشگاه بزرگ خرید
[ترجمه ترگمان] اون مبل رو توی فروشگاه خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are four emergency exits in the department store.
[ترجمه ghazal] چهار درب اضطراری در فروشگاه بزرگ وجود دارد
|
[ترجمه ترجمه] چهار خروجی اضطراری در فروشگاه وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]در فروشگاه بزرگ چهار خروجی اضطراری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چهار خروجی اضطراری در فروشگاه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The department store carries a variety of leather shoes.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه دارای انواع کفش های چرمی است
[ترجمه ترگمان]فروشگاه این بخش دارای انواع مختلفی از کفش های چرمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The department store had some shirts it had carried over from last year.
[ترجمه رزی] فروشگاه تعدادی پیراهن از سال قبل داشت
|
[ترجمه گوگل]این فروشگاه چند پیراهن داشت که از سال گذشته حمل کرده بود
[ترجمه ترگمان]فروشگاه چند تا پیراهنی داشت که از سال پیش انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I browsed through the first floor of the department store.
[ترجمه گوگل]طبقه اول فروشگاه بزرگ را گشتم
[ترجمه ترگمان]من در طبقه اول فروشگاه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The department store delivers free of charge.
[ترجمه گوگل]فروشگاه بزرگ به صورت رایگان تحویل می دهد
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه دارای بار رایگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A department store sells many different things.
[ترجمه محمدحسین] یک فروشگاه چیزهای مختلفی را می فروشد.
|
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه بزرگ چیزهای مختلفی می فروشد
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه زنجیره ای خیلی چیزهای متفاوت می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Posters were emblazoned on the walls of the department store.
[ترجمه گوگل]بر روی دیوارهای فروشگاه بزرگ پوسترها نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]روی دیواره ای فروشگاه بزرگ می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The department store was $ 300, 000 to the bad in 199
[ترجمه گوگل]این فروشگاه در سال 199 300000 دلار بود
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه در ۱۹۹ هزار دلار به میزان ۱۹۹ دلار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They went past the department store.
[ترجمه هستی] خارج شدند از فروشگاه
|
[ترجمه ی بنده خدا] انها خارج شدند از فروشگاه
|
[ترجمه گوگل]از کنار فروشگاه بزرگ گذشتند
[ترجمه ترگمان]از فروشگاه خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فروشگاه (اسم)
store, shop, department store, supermarket

فروشگاه بزرگ (اسم)
department store, supermarket, hypermarket

انگلیسی به انگلیسی

• store which sells almost every type of product
a department store is a large shop which is divided into lots of sections, each of which sells a particular type of thing.

پیشنهاد کاربران

به معنی پاساژ
فروشگاه های بزرگ چند بخشی که معمولا اقلام و اجناس متنوعی در بخش ها و مغازه های مختلف آن فروخته می شود
فروشگاه چندمنظوره
( خرده فروشی ) فروشگاه های چند بخشی
فروشگاه های بزرگ خرده فروشی هایی هستند که تنوع گسترده ( یعنی گروه کالاهای زیاد ) و عمیقی ( تعداد اقلام کالایی زیاد در هر گروه کالا ) دارند مجموعه، خدمات مشتریان را ارائه می دهند و فروشگاه های خود را در بخش های مجزا برای نمایش کالا سازماندهی می کنند. بزرگترین فروشگاه های زنجیره ای این مدلی در ایالات متحده شامل Sears، Macy's، Kohl's، JCPenney، و Nordstrom هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

در ایران شاید هایپر استار و کوروش قدیم از نمونه های نزدیک به این مدل هستند.

مغازه ی لباس فروشی
A department store is a retail establishment offering a wide range of consumer goods in different areas of the store, each area ( "department" ) specializing in a product category.
مرکز تجاری
مجتمع تجاری
سیتی سنتر
فروشگاه، فروشگاه بزرگ
department store ( n ) =a large store that is divided into several parts, each part selling a different type of goods
department store
پاساژ
مرکز خرید
فروشگاه بزرگ
فروشگاه بزرگ , فروشگاه زنجیره ای
– a department store sells many different things
– She bought the sofa at the department store
– We buy many things at the local department store
فروشگاه های که همه چیز می فروشندمثلا:لباس، ماشین لباس شویی، خوردنی
فروشگاهی که دارای همه چیز است
مانند
لبا
لوازم خانگی
خوراکی
و. . .
فروشگاه بزرگ
فروشگاهی که همه چیز توی آن هست
مانند:رفا، کوروش
فروشگاه بزرگ
مرکزخرید
فروشگاه، فروشگاه بزرگ
موادی که می فروشند : almost every thing but not usually good:bars, book, television, clothes, perfume
فروشگاه، فروشگاه بزرگ

فروشگاه
فروشگاه بزرگ
بازارچه
فروشگاهی که در اون همه چیز باشد مثلا لباس، میوه، خوراکی و مواد غذایی، کفش و. . . .
فروشگاه بزرگ مثل فروشکاه رفاه خودمون،
A department store is a very large store that sells many different things.
A department store is a large store that sells many
diffrent things
A department store is a very large store that
sells many different thing 💛
A very large store that sells different things in different parts of it, such as bags and clothes, and even different vegetables and foods.
فارسی:فروشگاه زنجیره ای
معنی فارسی سینونیم انگلیسی بالا:فروشگاه بسیار بزرگ که در بخش های مختلف آن چیز های مختلفی ماننده کیف و لباس و حتی سبزیجات و غذاهای مختلف فروخته می شود
...
[مشاهده متن کامل]

A depatment store is a very large store that sells many difgerent things . یعنی فروشگاه - مرکز خرید یا مکانی که در آن مغازه دار ها اجناس خود را به فروش می رسانند.
فروشگاه چند طبقه ای

فروشگاه بزرگ و زنجیره ای مثل هایپر مارکت ها
فروشگاه
فروشگاه بزرگ و چند کاره
فروشگاهایی که همه چی میفروشن میشه
فروشگاه چند کاره
فروشگاه بزرگی که همه نوع کالایی دراجاهست که هم میتواندخوراکی باشدوهم پوشاک ویاوسایل خانه واین فروشگاه شعبه های دیگری درسطح شهرباهمین نام داردمثل فروشگاه های شهروند_رفاه_اتکا وسایرفروشگاههای زنجیره ای دیگر
فروشگاهی بزرگ که دارای همه چیز هست ماکانند � هایپر استار �
فروشگاه مثل فروشگاه رفاه ( جایی که به بخش های مجزا تفکیک شده و در هر قسمت یک کالا ارائه میشه و همه یک صندوق مشترک دارند )

A department store is a large store that sells many diffrent things
A department store is a very large store that sells many different things
فروشگاه بزرگ دارای همه چیز مثل لباس، خوراکی و. . .
فروشگاه بزرگ

پاساژ
We want to the department store for shoping milk
فروشگاه بزرگ
مرکز خرید
فروشگاه برزگ و زنجیره ای
فروشگاه چند طبقه ای
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٢)

بپرس