denunciatory

/dɪˈnʌnsiːəˌtɔːriː//dɪˈnʌnsɪətərɪ/

معنی: وابسته به بدگویی و اتهام
معانی دیگر: وابسته به بدگویی و اتهام

جمله های نمونه

1. Ministers wrote them in appealing or denunciatory vein.
[ترجمه گوگل]وزرا آنها را به زبانی جذاب یا نکوهش آمیز نوشتند
[ترجمه ترگمان]وزیران آن ها را در مسیر جذاب و denunciatory نوشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Denunciatory or abusive language; vituperation.
[ترجمه گوگل]زبان توهین آمیز یا توهین آمیز؛ زنده شدن
[ترجمه ترگمان]دشنام دادن و یا ناسزا، ناسزا گویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His carefully chosen materials created an air of menace even without the denunciatory graffiti.
[ترجمه گوگل]موادی که او با دقت انتخاب کرده بود، حتی بدون گرافیتی های محکوم کننده، فضایی از تهدید ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]مواد که با دقت انتخاب شده بودند، حتی بدون دیوار denunciatory، یک حالت تهدید به وجود آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Certainly neither I nor Fernand, " said Danglars, rising and looking at the young man, who still remained seated, but whose eye was fixed on the denunciatory sheet of paper flung into the corner. "
[ترجمه گوگل]مطمئناً نه من و نه فرناند، "دانگلر گفت، "برخاست و به مرد جوان نگاه کرد، که همچنان نشسته بود، اما چشمش به کاغذ نکوهشی که به گوشه پرت شده بود، دوخته بود "
[ترجمه ترگمان]دانکلار برخاست و به جوان که هنوز نشسته بود نگاه کرد و گفت: نه نه من و نه فرناند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A long angry or violent speech, usually of a censorious or denunciatory nature; a diatribe.
[ترجمه گوگل]یک سخنرانی طولانی خشمگین یا خشونت آمیز، معمولاً ماهیت سانسور یا تقبیح یک دیاتریب
[ترجمه ترگمان]یک سخن تند یا تند، معمولا از یک طبیعت سختگیر و denunciatory؛ یک انتقاد شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's in this period that Milton increasingly begins to adopt, or assume, Saint Peter's confident and denunciatory rhetoric.
[ترجمه گوگل]در این دوره است که میلتون به طور فزاینده ای شروع به پذیرش یا فرض لفاظی مطمئن و محکوم کننده سنت پیتر می کند
[ترجمه ترگمان]در این دوران است که میلتن به طور فزاینده ای شروع به پذیرفتن و یا فرض، confident و معانی بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به بدگویی و اتهام (صفت)
denunciatory

انگلیسی به انگلیسی

• condemnatory, denouncing, decrying

پیشنهاد کاربران

بپرس