denture

/ˈdent͡ʃər//ˈdent͡ʃə/

معنی: یک دست دندان مصنوعی، دندان مصنوعی گذاری
معانی دیگر: دندان مصنوعی، (جمع) یک دست دندان (بالا و پایین)

جمله های نمونه

1. She doesn't wear her dentures at night.
[ترجمه افسانه] او شبها دندانهای مصنوعی اش را در میآورد
|
[ترجمه هانی] او شب ها دندان مصنوعی هایش را نمی گذاشت.
|
[ترجمه کیوان گ] او شب ها دندان های مصنوعی اش را داخل دهان نمی گذارد.
|
[ترجمه هیهی] سیکتیر
|
[ترجمه گوگل]شب ها پروتزش را نمی پوشد
[ترجمه ترگمان]اون شب دندون مصنوعی اون رو نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remember to clean your dentures after you take them out.
[ترجمه افسانه] یادتان باشد بعد از خارج کردن دندانهای مصنوعی از دهانتان آنها را تمیز کنید
|
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که پس از بیرون آوردن دندان مصنوعی خود را تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]یادت باشه بعد از اینکه اونا رو بیرون ببری دندون مصنوعی رو تمیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do you wear dentures?
[ترجمه کیوان] تو دندان مصنوعی داری؟
|
[ترجمه گوگل]آیا شما از دندان مصنوعی استفاده می کنید؟
[ترجمه ترگمان]تو دندون مصنوعی می پوشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Did you know they're making dentures for sheep these days?
[ترجمه اافسانه] آیا میدانستید امروزه حتی برای گوسفند هم دندان مصنوعی می سازند؟
|
[ترجمه گوگل]آیا می دانستید این روزها برای گوسفندان دندان مصنوعی درست می کنند؟
[ترجمه ترگمان]میدونستی اونا این روزا دندون مصنوعی درست میکنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dentures require a strong fixative.
[ترجمه افسانه] دندان مصنوعی نیاز به چسب قوی برای ثابت ماندن دارد
|
[ترجمه گوگل]دندان مصنوعی نیاز به یک فیکساتور قوی دارد
[ترجمه ترگمان]Dentures به یک fixative قوی احتیاج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her dentures grin at her, gargling water on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]دندان مصنوعی او به او پوزخند می زند و آب را روی مانتل غرغره می کند
[ترجمه ترگمان]نیش چف به او لبخند می زد و آب gargling را به روی طاقچه بخاری می چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And so what if her dentures are a few molars short of the set.
[ترجمه گوگل]و اگر دندان مصنوعی او چند دندان آسیاب کوتاهتر از مجموعه باشد چه؟
[ترجمه ترگمان]و اگه دندون مصنوعی اون چند تا دندون های دندون های دندون های دندون های مصنوعی باشه چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If possible, put in the dentures.
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، دندان مصنوعی را داخل آن قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اگه امکانش باشه، دندون مصنوعی رو بزارید داخل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People were tumbling over each other for new dentures.
[ترجمه گوگل]مردم برای دندان مصنوعی جدید روی یکدیگر غلت می زدند
[ترجمه ترگمان]مردم به خاطر دندون مصنوعی جدید روی همدیگه افتادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those who have lost their teeth and wear dentures should still visit their dentist every six months.
[ترجمه گوگل]کسانی که دندان های خود را از دست داده اند و از دندان مصنوعی استفاده می کنند باید هر شش ماه یکبار به دندانپزشک خود مراجعه کنند
[ترجمه ترگمان]کسانی که دندان هایشان را از دست داده اند و دندان های مصنوعیم را هر شش ماه یک بار به dentist می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most will have dentures which need regular cleaning.
[ترجمه گوگل]اکثر آنها پروتزهایی دارند که نیاز به تمیز کردن منظم دارند
[ترجمه ترگمان]بیشتر دندون مصنوعی دارن که به تمیز کردن نیاز دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Regular dental checks will help make sure that dentures fit.
[ترجمه گوگل]معاینات منظم دندانپزشکی به اطمینان از مناسب بودن پروتز کمک می کند
[ترجمه ترگمان]چک dental معمولی باعث میشه مطمئن شم که دندون مصنوعی مناسب باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Emily Jane Wood needed a full set of dentures at a cost of £
[ترجمه گوگل]امیلی جین وود به یک مجموعه کامل از دندان مصنوعی با هزینه £ نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]\"امیلی جین\" (امیلی جین)به قیمت یک میلیون پوند به یک مجموعه کامل از dentures نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He smiled sadly, showing me his metal dentures.
[ترجمه کیوان] لبخند غمگینانه او روکش های فلزی دندان هایش را نمایان کرد.
|
[ترجمه گوگل]لبخند غمگینی زد و پروتز فلزی اش را به من نشان داد
[ترجمه ترگمان]او با اندوه لبخند زد و دندان های مصنوعی را به من نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک دست دندان مصنوعی (اسم)
denture

دندان مصنوعی گذاری (اسم)
denture

انگلیسی به انگلیسی

• artificial tooth

پیشنهاد کاربران

denture ( adj ) =connected with dentures, e. g. denture adhesive.
denture
[دندانپزشکی]پروتز دندانی متحرک
denture ( پزشکی - دندان پزشکی )
واژه مصوب: دندانواره
تعریف: بَرسازه ای که جانشین دندان های ازدست رفته و ساختارهای مجاور آن می شود|||متـ . دندان مصنوعی
دندان مصنوعی

بپرس