denticulate

/denˈtɪkjəlɪt//denˈtɪkjʊleɪt/

معنی: دندانه دار، گنکره دار
معانی دیگر: دندانچه دار، دندانکدار، (معماری) دندانه دار، کنگره دار، مضرس

جمله های نمونه

1. Calyx segment margin denticulate or serrate, at least once near apex.
[ترجمه گوگل]حاشیه قطعه کاسه گل دنتیکوله یا دندانه دار، حداقل یک بار نزدیک به راس
[ترجمه ترگمان]حاشیه بخش calyx یا serrate حداقل زمانی نزدیک به راس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusions Denticulate ligament was a mark and could be used to identify and localize the spinal nerve anterior and posterior roots in the SPR or SAR, especially for the cervical nerve roots.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری رباط دنتیکوله یک علامت بود و می‌توانست برای شناسایی و محلی‌سازی ریشه‌های قدامی و خلفی عصب نخاعی در SPR یا SAR به‌ویژه برای ریشه‌های عصبی گردنی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رباط Denticulate یک علامت بود و می توان برای شناسایی و بومی سازی ریشه های جلویی عصب نخاعی و خلفی در the و یا SAR به خصوص برای ریشه های عصب گردنی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Denticulate Describing a leaf margin that is finely toothed.
[ترجمه گوگل]Denticulate توصیف حاشیه برگ که دندانه ریز دارد
[ترجمه ترگمان]Denticulate یک حاشیه برگ را توصیف می کند که به خوبی دندان نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Valves 1 or 2 or all with tubercles, margin denticulate .
[ترجمه گوگل]دریچه های 1 یا 2 یا همه با غده، حاشیه دندانه دار
[ترجمه ترگمان]شیره ای ۱ یا ۲ یا همه با tubercles، حاشیه denticulate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results: The ventral roots lay in front of the denticulate ligament, while the dorsal one behind it.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: ریشه‌های شکمی در جلوی رباط دنتیکوله و ریشه پشتی در پشت آن قرار دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج: ریشه های شکمی در مقابل رباط denticulate قرار دارند، در حالی که پشتی پشتی در پشت آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دندانه دار (صفت)
laciniate, jagged, dentate, serrated, toothy, denticulate, denticulated, pectinate, pectinated

گنکره دار (صفت)
denticulate, denticulated

تخصصی

[عمران و معماری] دندانه دندانه
[زمین شناسی] عضوی که برآمدگیهای دندانه ای دارد.
[ریاضیات] دندانه دار، کنگره دار، مضرس
[آب و خاک] دندانه دار، مضرس، کنگره دار

انگلیسی به انگلیسی

• serrated, having toothlike projections

پیشنهاد کاربران

denticulate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: ریز دندانه ای
تعریف: ویژگی برگی که حاشیۀ آن دندانه های بسیار ریز و برجسته داشته باشد

بپرس