denouncement


اخطار، اگاهی، تهدید، بدگویی

جمله های نمونه

1. It shot back with a new denouncement of the court's ruling that allowed a more active campaign role for corporations and unions.
[ترجمه گوگل]با محکومیت جدید حکم دادگاه که به شرکت‌ها و اتحادیه‌ها اجازه می‌دهد نقش کمپین فعال‌تری داشته باشند، پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]این روزنامه با یک اعتراض جدید به حکم دادگاه که اجازه فعالیت فعال تری برای شرکت ها و اتحادیه ها را داد، به عقب پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Network Warrant-Just Denouncement or illegal Behavior?
[ترجمه گوگل]حکم شبکه - محکومیت صرف یا رفتار غیرقانونی؟
[ترجمه ترگمان]حکم شبکه، رفتار غیر قانونی یا رفتار غیر قانونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There isn't any malediction, denouncement and slander towards LuoJing was heard or read by the world in any time so far.
[ترجمه گوگل]هیچ توهین، نکوهش و تهمت نسبت به لوجینگ در هیچ زمانی توسط جهان شنیده یا خوانده نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ نفرین، denouncement و slander که نسبت به LuoJing در هر زمان تا آن زمان شنیده یا شنیده می شد، وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Together with chivalrous novel and denouncement novel, as one of the main three categories of novel in modern history, the courtesan novel has not received serious and detailed studies.
[ترجمه گوگل]رمان جوانمردانه در کنار رمان جوانمردانه و رمان تقبیح به عنوان یکی از سه مقوله اصلی رمان در تاریخ معاصر، تاکنون مطالعات جدی و دقیقی نداشته است
[ترجمه ترگمان]این رمان که به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ مدرن به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ معاصر شناخته می شود، مطالعات جدی و دقیقی را به دست نیاورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His deliberate denouncement of the degenerating delegation denotes his defiance of the authority.
[ترجمه گوگل]تقبیح عمدی او از هیئت منحط نشان دهنده سرپیچی او از قدرت است
[ترجمه ترگمان]اعتراض عمدی او به هیات فاسد نشان دهنده مخالفت او با قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A clever rebuke to on-screen violence, this movie's distinct denouncement of the Entertainment value of guns, gives it a redeeming moral and marvelous marketing potential.
[ترجمه گوگل]توبیخ هوشمندانه خشونت روی پرده، تقبیح متمایز این فیلم از ارزش سرگرمی اسلحه، به آن پتانسیل بازاریابی اخلاقی و شگفت انگیزی می دهد
[ترجمه ترگمان]یک سرزنش هوشمندانه برای خشونت در صفحه تلویزیون، قطع ارتباط متمایز این فیلم با ارزش سرگرمی تفنگ، به آن یک پتانسیل خوب بازاریابی و پتانسیل بازاریابی را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the leaving-earth phenomenon formed one kind of irreversible tidal current in the later 80′s, denouncement and doubt became a popular cultural manner in the village novel creation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پدیده ترک زمین در اواخر دهه 80 نوعی جریان جزر و مدی برگشت ناپذیر را شکل داد، تقبیح و شک به یک شیوه فرهنگی رایج در خلق رمان روستا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پدیده ترک - زمین یک نوع جریان جزر و مد برگشت ناپذیر در the بعدی ایجاد کرد، قطع رابطه و تردید به شیوه رایج فرهنگی در ایجاد رمان دهکده تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We often criticise, blame the government for its passive moves against international hegemony, and its meaningless denouncement.
[ترجمه گوگل]ما اغلب انتقاد می کنیم، دولت را به خاطر اقدامات منفعلانه اش علیه هژمونی بین المللی و محکوم کردن بی معنی آن سرزنش می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما اغلب انتقاد می کنیم، دولت را مسئول حرکات منفعل خود در برابر استیلای جهانی و حملات بی معنی آن سرزنش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• proclamation; accusal; delation; condemnation

پیشنهاد کاربران

بپرس