1. in the denouement the girl commits suicide
در پایان داستان دختر خودکشی می کند.
2. The plot takes us to Paris for the denouement of the story.
[ترجمه گوگل]طرح ما را برای پایان داستان به پاریس می برد
[ترجمه ترگمان]این توطئه برای پایان داستان ما را به پاریس می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توطئه برای پایان داستان ما را به پاریس می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In a surprising denouement, she becomes a nun.
[ترجمه گوگل]در یک جدایی غافلگیرکننده، او راهبه می شود
[ترجمه ترگمان]در پایان حیرت آوری، او یک راهبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در پایان حیرت آوری، او یک راهبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Compare the impact of the following feeble denouement with that of Oedipus who really was incestuous!
[ترجمه گوگل]تأثیر انحراف ضعیف زیر را با تأثیر ادیپ که واقعاً محارم بود مقایسه کنید!
[ترجمه ترگمان]تاثیر زمان کم نور زیر را با آن دوران ادیپ مقایسه کنید که واقعا مجاز بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیر زمان کم نور زیر را با آن دوران ادیپ مقایسه کنید که واقعا مجاز بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In that story there is no denouement, just the relish in the fray itself.
[ترجمه گوگل]در آن داستان هیچ انصرافی وجود ندارد، فقط لذتی که در خود مبارزه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این داستان پایان ماجرا، فقط لذت نبرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این داستان پایان ماجرا، فقط لذت نبرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. No such satisfactory denouement came the way of the beleaguered train catering business.
[ترجمه گوگل]چنین انصراف رضایتبخشی بر سر راه کسبوکار کترینگ قطار محاصره نشد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه چندان رضایت بخش نبود که از راه ورود به ایستگاه راه آهن محاصره شده با خبر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نتیجه چندان رضایت بخش نبود که از راه ورود به ایستگاه راه آهن محاصره شده با خبر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As the Geneva negotiations approached a denouement, he finally realized that his own status hung dangerously in the balance.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به پایان مذاکرات ژنو، او در نهایت متوجه شد که وضعیت خودش به طور خطرناکی در تعادل است
[ترجمه ترگمان]با نزدیک شدن مذاکرات ژنو، او سرانجام متوجه شد که وضعیت خودش به طور خطرناکی در تعادل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با نزدیک شدن مذاکرات ژنو، او سرانجام متوجه شد که وضعیت خودش به طور خطرناکی در تعادل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some months later, came the denouement.
[ترجمه گوگل]چند ماه بعد، معاهده فرا رسید
[ترجمه ترگمان]چند ماه بعد نوبت به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چند ماه بعد نوبت به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The dramatic denouement required us to go through tiring stops at each city designed to be so boringly matter-of-fact that the media would stop tracking our movements.
[ترجمه گوگل]انصراف دراماتیک ما را ملزم میکرد که در هر شهری که طراحی شدهاند آنقدر کسلکننده باشد که رسانهها حرکات ما را ردیابی نمیکنند، گذر کنیم
[ترجمه ترگمان]نمایش دراماتیک به ما نیاز داشت تا از طریق توقف خسته کننده در هر شهر که به گونه ای طراحی شده بود که این مساله مهم باشد - - به این حقیقت که رسانه ها پی گیری حرکات ما را متوقف خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمایش دراماتیک به ما نیاز داشت تا از طریق توقف خسته کننده در هر شهر که به گونه ای طراحی شده بود که این مساله مهم باشد - - به این حقیقت که رسانه ها پی گیری حرکات ما را متوقف خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The book's sentimental denouement is pure Hollywood.
[ترجمه گوگل]پایان احساساتی کتاب هالیوود خالص است
[ترجمه ترگمان]نتیجه احساساتی کتاب هالیوود خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه احساساتی کتاب هالیوود خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Such an irregular denouement piques heated discussions among critics and readers as well.
[ترجمه گوگل]چنین حذف نامنظمی بحثهای داغ را در میان منتقدان و خوانندگان نیز برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این بحث نامنظم و نامنظم بحث های داغ بین منتقدان و خوانندگان را به خوبی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بحث نامنظم و نامنظم بحث های داغ بین منتقدان و خوانندگان را به خوبی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thus the Premiership's most enduring fairytale has reached a dark denouement worthy of the brothers Grimm.
[ترجمه گوگل]بنابراین ماندگارترین افسانه پریمیرشیپ به پایانی تاریک رسیده است که شایسته برادران گریم است
[ترجمه ترگمان]از این رو، most ترین داستان Premiership ها به نتیجه ای تیره و با ارزش برادران گریم رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، most ترین داستان Premiership ها به نتیجه ای تیره و با ارزش برادران گریم رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Jacinta is once again feeling rejected and persecuted when an unexpected turn in events brings about a happy denouement.
[ترجمه گوگل]جاسینتا بار دیگر احساس طرد شدگی و آزار و شکنجه میکند که یک چرخش غیرمنتظره در وقایع باعث پایان شادی میشود
[ترجمه ترگمان]Jacinta بار دیگر احساس رد و آزار می بیند و زمانی که یک تغییر غیرمنتظره در رویدادها منجر به پایان شادی می شود، مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Jacinta بار دیگر احساس رد و آزار می بیند و زمانی که یک تغییر غیرمنتظره در رویدادها منجر به پایان شادی می شود، مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There was the opening trauma, the suspects, the who-done-it, and even a form of denouement.
[ترجمه گوگل]ترومای آغازین، مظنونان، کسانی که این کار را انجام دادند، و حتی نوعی تسلیم وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک ضربه روحی باز، مظنونان، چه کسی - چه کسی - و حتی شکلی از پایان ماجرا وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ضربه روحی باز، مظنونان، چه کسی - چه کسی - و حتی شکلی از پایان ماجرا وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But the words masked the meaning and reality from the crowds of fallen men and angels who were awaiting the final denouement.
[ترجمه گوگل]اما کلمات معنا و واقعیت را از انبوه مردان و فرشتگان سقوط کرده که در انتظار پایان پایان بودند پنهان کردند
[ترجمه ترگمان]اما این کلمات مفهوم و واقعیت را از جمعیت افراد کشته شده و فرشتگان که منتظر پایان بازی بودند، می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این کلمات مفهوم و واقعیت را از جمعیت افراد کشته شده و فرشتگان که منتظر پایان بازی بودند، می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید