denominational

/dəˌnɒməˈneɪʃənəl//dɪˌnɒmɪˈneɪʃnəl/

زیرمهار یا نظر فرقه ی بخصوص، فرقه ای، دسته ای، تیره ای

جمله های نمونه

1. Within the denominational sector this renewed emphasis was considered to be an excellent forward step.
[ترجمه گوگل]در بخش فرقه ای، این تأکید مجدد به عنوان یک گام رو به جلو عالی در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در این میان، این تاکید مجدد، گامی عالی به جلو در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The total of those favouring denominational schooling in the initial survey was less than one-third.
[ترجمه گوگل]مجموع کسانی که طرفدار تحصیل فرقه ای در نظرسنجی اولیه بودند کمتر از یک سوم بود
[ترجمه ترگمان]مجموع کسانی که در نظرسنجی اولیه به نفع نام گذاری شدند، کم تر از یک سوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Since the 1830s, these schools, and other denominational schools, had received government grants.
[ترجمه گوگل]از دهه 1830، این مدارس و سایر مدارس فرقه ای کمک های مالی دولتی دریافت کرده بودند
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۸۳۰ این مدارس و سایر مکاتب اسلامی، کمک های دولتی دریافت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If the practice of subsidising denominational schools is regrettable, in Northern Ireland it is catastrophic.
[ترجمه گوگل]اگر یارانه دادن به مدارس فرقه‌ای تاسف‌آور است، در ایرلند شمالی فاجعه‌بار است
[ترجمه ترگمان]اگر اقدام به اعطای یارانه به مدارس مذهبی در ایرلند شمالی فاجعه آمیز باشد، فاجعه بار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We do not try to give it a denominational name.
[ترجمه گوگل]ما سعی نمی کنیم اسم فرقه ای به آن بدهیم
[ترجمه ترگمان] ما سعی نمی کنیم که اسم \"denominational\" رو بهش بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many campus Christian organizations cross denominational lines.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سازمان‌های مسیحی دانشگاه از خطوط فرقه‌ای عبور می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سازمان های مسیحی محوطه denominational را رد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Will the denominational bond overcome the competitive drive of the market economy now introduced into teacher education?
[ترجمه گوگل]آیا پیوند فرقه ای بر انگیزه رقابتی اقتصاد بازار که اکنون در آموزش معلمان وارد شده است غلبه خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا پیوند denominational بر انگیزه رقابتی اقتصاد بازار که در حال حاضر به آموزش معلم معرفی شده است، غلبه خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How will these reforms impact upon denominational education needs, those of the Roman Catholic sector in particular?
[ترجمه گوگل]این اصلاحات چگونه بر نیازهای آموزشی فرقه ای، به ویژه در بخش کاتولیک رومی تأثیر خواهد گذاشت؟
[ترجمه ترگمان]چگونه این اصلاحات بر همه نیازهای آموزشی، به ویژه بخش کاتولیک رومی تاثیر خواهد گذاشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Denominational disintegration is a tragic, but predictable, sight.
[ترجمه گوگل]فروپاشی فرقه منظره ای غم انگیز، اما قابل پیش بینی است
[ترجمه ترگمان]Denominational از هم disintegration، اما قابل پیش بینیه، اما قابل پیش بینیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 196 reports the National Council of Churches, denominational allegiance rose about 2%, compared with a population gain of less than 5%.
[ترجمه گوگل]در 196 گزارش شورای ملی کلیساها، وفاداری فرقه ای در مقایسه با افزایش جمعیت کمتر از 5 درصد، حدود 2 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، شورای ملی کلیساها با نام گذاری در حدود ۲ درصد افزایش یافت، در حالی که کم تر از ۵ درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr Wahl thinks the community, less split along denominational lines than elsewhere, is there to stay.
[ترجمه گوگل]آقای وال فکر می‌کند جامعه، که کمتر از جاهای دیگر در امتداد خطوط فرقه‌ای تقسیم شده است، می‌تواند باقی بماند
[ترجمه ترگمان]آقای Wahl معتقد است که جامعه، کم تر از سایر کشورها، کم تر از سایر کشورها تقسیم می شود تا در آنجا بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hidden Life Ministry Inc. Is a Christian, non- denominational, non-profit organization established in the USA in 200
[ترجمه گوگل]Hidden Life Ministry Inc یک سازمان مسیحی، غیر مذهبی و غیرانتفاعی است که در سال 200 در ایالات متحده آمریکا تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]شرکت زندگی مخفی یک سازمان غیر انتفاعی و غیر انتفاعی است که در آمریکا در سال ۲۰۰ میلادی تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other denominational differences have to do with church government.
[ترجمه گوگل]دیگر تفاوت های فرقه ای مربوط به حکومت کلیسا است
[ترجمه ترگمان]سایر اختلافات فرقه ای با دولت کلیسا انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Chinese church leaders who have not had a denominational influence for half a century, prefer to have their own worship styles and even indigenous theologies .
[ترجمه گوگل]رهبران کلیساهای چینی که نیم قرن است نفوذ فرقه ای نداشته اند، ترجیح می دهند سبک های عبادت و حتی الهیات بومی خود را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]رهبران کلیسای چین که تا نیم قرن نفوذ فرقه ای نداشته باشند ترجیح می دهند که شیوه های پرستش خود و حتی الهیات بومی خود را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a denomination; run by a particular religious denomination
denominational institutions, groups, or events belong to or are organized by a particular religious denomination.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : denominate
✅️ اسم ( noun ) : denomination
✅️ صفت ( adjective ) : denominational
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس