deniable

/dɪˈnaɪəbl̩//dɪˈnaɪəbl̩/

معنی: قابل انکار، تکذیب پذیر
معانی دیگر: انکارپذیر، حاشاپذیر، ناخستوپذیر، قابل تکذیب

جمله های نمونه

1. The facts are simply not deniable.
[ترجمه گوگل]واقعیت ها به سادگی قابل انکار نیستند
[ترجمه ترگمان]حقایق به سادگی غیرقابل درک نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I suppose these changes are deniable?
[ترجمه گوگل]فکر می کنم این تغییرات قابل انکار هستند؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این تغییرات قابل انکار باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is plausibly deniable, and if the target complains, the target risks being diagnosed as ill.
[ترجمه گوگل]به طور قابل قبولی قابل انکار است و اگر هدف شکایت کند، خطر تشخیص داده شدن آن به عنوان بیمار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]It plausibly است، و اگر هدف شکایت می کند، ریسک مورد نظر به عنوان بیمار تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Covert action was deniable; a Pentagon program would not be ( Bob Woodward ).
[ترجمه گوگل]اقدام پنهانی قابل انکار بود برنامه پنتاگون نخواهد بود (باب وودوارد)
[ترجمه ترگمان]اقدام Covert deniable بود؛ یک برنامه پنتاگون (باب وودوارد)نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new identity based non-interactive deniable authentication protocol is proposed.
[ترجمه گوگل]یک پروتکل احراز هویت غیر تعاملی غیر تعاملی مبتنی بر هویت پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک هویت جدید مبتنی بر پروتکل تصدیق deniable non پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I suppose these changes are deniable? ie We might convince others they are not true.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم این تغییرات قابل انکار هستند؟ یعنی ممکن است دیگران را متقاعد کنیم که درست نیستند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این تغییرات قابل انکار باشد؟ ما می توانیم دیگران را متقاعد کنیم که آن ها حقیقت ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A deniable authentication protocol is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]یک پروتکل احراز هویت انکارپذیر در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک پروتکل تایید اعتبار سنجی در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is plausibly deniable, and if the target complains, the target risks being diagnosed as mentally ill.
[ترجمه گوگل]به طور قابل قبولی قابل انکار است، و اگر هدف شکایت کند، این خطر وجود دارد که هدف بیمار روانی تشخیص داده شود
[ترجمه ترگمان]It plausibly است، و اگر هدف شکایت می کند، خطرات مورد نظر به عنوان بیمار روانی تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Deniable epistemic logic is an important tool used in the activities such as judging precisely, making decisions, and excluding fallacies, whose establishment helps to keep a clear thinking.
[ترجمه گوگل]منطق معرفتی انکارناپذیر ابزار مهمی است که در فعالیت‌هایی مانند قضاوت دقیق، تصمیم‌گیری و حذف مغالطات به کار می‌رود که استقرار آن به حفظ یک تفکر روشن کمک می‌کند
[ترجمه ترگمان]منطق معرفتی یک ابزار مهم است که در فعالیت هایی مانند قضاوت دقیق، تصمیم گیری، و به جز fallacies، که ایجاد یک تفکر روشن کمک می کند، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Deploying jihadis is cheap, easy and somewhat deniable if things go wrong.
[ترجمه گوگل]استقرار جهادی ها ارزان، آسان و تا حدودی انکارناپذیر است، اگر کارها خراب شود
[ترجمه ترگمان]اگر اوضاع خراب شود، جهادی های Deploying ارزان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Anything that the UK would do would be deniable, " says Pat Tyrrell, a former high-ranking official at the Ministry of Defence who drafted the UK's first assessment of the potential for cyberwarfare.
[ترجمه گوگل]پت تایرل، یکی از مقامات بلندپایه سابق وزارت دفاع که اولین ارزیابی بریتانیا از پتانسیل جنگ سایبری را تهیه کرد، می گوید: «هر کاری که بریتانیا انجام دهد انکارناپذیر است
[ترجمه ترگمان]پت Tyrrell، یک مقام بلند پایه در وزارت دفاع که اولین ارزیابی بریتانیا از پتانسیل for را پیش نویس کرد، می گوید: \" هر چیزی که بریتانیا انجام دهد deniable خواهد بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Organizational performance inevitably suffers, and when this decline is no longer deniable, blame is apportioned among a few unfortunate scapegoats.
[ترجمه گوگل]عملکرد سازمانی به طور اجتناب ناپذیری آسیب می بیند، و زمانی که این کاهش دیگر قابل انکار نباشد، سرزنش در میان چند قربانی بدبخت تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]عملکرد سازمانی به ناچار رنج می برد، و هنگامی که این کاهش دیگر deniable نیست، سرزنش در میان چند قربانی بدبخت تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can also easily argue that a well-targeted attack is low-cost, readily deniable and saves lives by disrupting the enemy.
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید به راحتی استدلال کنید که یک حمله هدفمند کم هزینه است، به راحتی قابل انکار است و با ایجاد اختلال در دشمن جان انسان ها را نجات می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید به راحتی استدلال کنید که یک حمله خوب، کم هزینه است و به آسانی نابود می شود و با قطع کردن دشمن جان خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is the most appropriate to discuss the Deny Modal and deniable cognitive proposition based on Tri-partitioning of Epistemic World.
[ترجمه گوگل]بحث در مورد گزاره شناختی انکار مودال و انکارپذیر مبتنی بر تقسیم بندی سه گانه جهان معرفتی مناسب ترین است
[ترجمه ترگمان]این مناسب ترین روش برای بحث در مورد the Deny و پیشنهاد شناختی deniable براساس تقسیم Tri جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل انکار (صفت)
deniable

تکذیب پذیر (صفت)
deniable, refutable

انگلیسی به انگلیسی

• may be denied; may be refused

پیشنهاد کاربران

قابل رد کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : deny
اسم ( noun ) : denial
صفت ( adjective ) : deniable
قید ( adverb ) : _
انکار کردن

بپرس