denatured

جمله های نمونه

1. denatured alcohol
الکل صنعتی

2. When proteins are denatured, they undergo a change in their tertiary structure.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پروتئین ها دناتوره می شوند، در ساختار سوم خود دچار تغییر می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی که پروتئین ها denatured شوند، در ساختار سوم خود تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The samples were then fractionated on a 6% denaturing polyacrylamide gel.
[ترجمه گوگل]سپس نمونه ها بر روی ژل پلی آکریل آمید دناتوره کننده 6 درصد تکه تکه شدند
[ترجمه ترگمان]نمونه ها سپس روی ژل ۶ % denaturing polyacrylamide نصب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has also been proposed that H pylori ammonia production will lead to mucosal damage by denaturing the protective mucus layer.
[ترجمه گوگل]همچنین پیشنهاد شده است که تولید آمونیاک هلیکوباکتر پیلوری با دناتوره کردن لایه مخاطی محافظ منجر به آسیب مخاطی می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین پیشنهاد شده است که تولید آمونیاک pylori به آسیب mucosal توسط لایه خلط محافظ منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Television, it should be remembered, can conserve and celebrate just as it can abbreviate and denature.
[ترجمه گوگل]باید به خاطر داشت که تلویزیون می تواند حفظ و جشن بگیرد، همانطور که می تواند مخفف و تغییر شکل دهد
[ترجمه ترگمان]تلویزیون، باید به خاطر داشته باشد، می تواند حفظ و جشن بگیرد، همان طور که می تواند کوتاه و ساده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This results in a failure to activate pepsinogen to pepsi and so denature proteins.
[ترجمه گوگل]این منجر به شکست در فعال کردن پپسینوژن به پپسی و در نتیجه دناتوره کردن پروتئین ها می شود
[ترجمه ترگمان]این منجر به شکست فعال کردن pepsinogen به pepsi و به همین ترتیب پروتیین های denature می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sterile-looking, de-natured domiciles promise safety for their inhabitants, protection from the hazards of urban existence.
[ترجمه گوگل]سکونتگاه هایی با ظاهری استریل و فاقد طبیعت نوید ایمنی را برای ساکنان خود، محافظت در برابر خطرات موجودیت شهری می دهند
[ترجمه ترگمان]Sterile -، de natured، از خطرات زندگی شهری محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In contrast to hemoglobin F, most hemoglobins will denature in alkaline solution and precipitate upon the addition of ammonium sulfate.
[ترجمه گوگل]بر خلاف هموگلوبین F، اکثر هموگلوبین ها در محلول قلیایی دناتوره می شوند و با افزودن سولفات آمونیوم رسوب می کنند
[ترجمه ترگمان]در مقابل هموگلوبین F، بیشتر hemoglobins در محلول آلکالین دخالت می کنند و رسوب سولفات آمونیوم را رسوب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lipoxygenase in defatted soybean meal was denatured by dry heating treatment.
[ترجمه گوگل]لیپوکسیژناز در کنجاله سویای بدون چربی با حرارت دادن خشک دناتوره شد
[ترجمه ترگمان]Lipoxygenase در غذای سویا به وسیله عملیات حرارتی خشک خنثی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Carboxymethyl starch is one of the most important denatured starch.
[ترجمه گوگل]نشاسته کربوکسی متیل یکی از مهم ترین نشاسته های دناتوره شده است
[ترجمه ترگمان]نشاسته Carboxymethyl یکی از مهم ترین نشاسته denatured است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Denatured and necrotic digestive cells and vacuolation of cytoplasm could be found when exposed to high concentration of dimethoate and triazophos.
[ترجمه گوگل]سلول های گوارشی دناتوره شده و نکروزه و واکوئل شدن سیتوپلاسم زمانی که در معرض غلظت بالای دی متوات و تریازوفوس قرار می گیرند یافت می شوند
[ترجمه ترگمان]denatured و cells necrotic و vacuolation از سیتوپلاسم آن ها را می توان در هنگام مواجهه با غلظت بالای of و triazophos یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This test can also be completed by mixing equal parts honey and methylated spirits (denatured alcohol).
[ترجمه گوگل]این آزمایش همچنین می تواند با مخلوط کردن مقادیر مساوی عسل و الکل متیله (الکل غیر طبیعی) تکمیل شود
[ترجمه ترگمان]این تست همچنین می تواند با مخلوط کردن قطعات برابر عسل و ارواح متیله شده (denatured alcohol)تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I used solvents such as water, acetone, and denatured alcohol to push the crayon dust around as if it were paint.
[ترجمه گوگل]من از حلال هایی مانند آب، استون و الکل دناتوره شده برای فشار دادن گرد و غبار مداد رنگی به اطراف استفاده کردم که انگار رنگ است
[ترجمه ترگمان]از حلال های آلی مثل آب، استون، و همچنین نوعی الکل برای فشار دادن غبار گچ به اطراف استفاده کردم، انگار که رنگ آن ها نقاشی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The CPV - dsRNA were denatured and melted into ssRNA with 90 % dimethyl sulfoxide dr 8 M urea.
[ترجمه گوگل]CPV - dsRNA دناتوره شده و با 90 درصد دی متیل سولفوکسید dr 8 M اوره به ssRNA ذوب شد
[ترجمه ترگمان]CPV - dsRNA denatured شدند و در ssRNA با ۹۰ % متیل دی متیل sulfoxide dr ذوب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Heat - denatured wheat endosperm prevented the growth of an embryo implanted on it.
[ترجمه گوگل]گرما - آندوسپرم دناتوره شده گندم از رشد جنین کاشته شده روی آن جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]endosperm denatured - از رشد یک جنین در آن جلوگیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] غیر طبیعی - غیر عادی

انگلیسی به انگلیسی

• having natural properties altered or removed

پیشنهاد کاربران

denatured ( شیمی )
واژه مصوب: واسرشته
تعریف: پروتئینی که خواص آن براثر گرم شدن یا اثر قلیا یا اسید تغییر کرده باشد
در بیوشیمی : تغییر شکل سه بعدی پروتئین
تغییر ماهیت دادن

بپرس