denaturant


معنی: عامل غیر طبیعی، تقلبی
معانی دیگر: مصنوعی

جمله های نمونه

1. It was suggested that the denaturant concentration range and electrophoresis time may be the key factors for DGGE experiment.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که محدوده غلظت دناتورانت و زمان الکتروفورز ممکن است عوامل کلیدی برای آزمایش DGGE باشد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شد که محدوده غلظت denaturant و زمان با الکتروفورز عامل کلیدی برای آزمایش DGGE باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adequate amount of denaturant was added into dehydrated alcohol to produce denatured fuel alcohol, which further blended with gasoline to produce fuel alcoholic gasoline for vehicles.
[ترجمه گوگل]مقدار کافی دناتورانت به الکل دهیدراته اضافه شد تا الکل سوختی دناتوره تولید شود، که بیشتر با بنزین ترکیب شد تا بنزین الکلی سوختی برای وسایل نقلیه تولید کند
[ترجمه ترگمان]مقدار کافی of به الکل آب شده اضافه شد تا از الکل fuel شود، که بیشتر با بنزین مخلوط می شد تا بنزین الکلی برای وسایل نقلیه تولید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The denaturant shall be reasonable well distributed to ensure that all condemned meat products are denatured.
[ترجمه گوگل]دناتوره کننده باید به خوبی توزیع شود تا اطمینان حاصل شود که تمام محصولات گوشتی محکوم شده دناتوره شده اند
[ترجمه ترگمان]The باید به خوبی توزیع شوند تا اطمینان حاصل شود که تمامی محصولات گوشتی را خنثی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Denaturant gradient gel electrophoresis (DGGE) was used to scan all DNA fragments of 3 genes mentioned above in AD group (15 cases) and elderly control group (241 cases).
[ترجمه گوگل]روش‌ها الکتروفورز ژل گرادیان دناتورانت (DGGE) برای اسکن تمام قطعات DNA از 3 ژن ذکر شده در بالا در گروه AD (15 مورد) و گروه کنترل سالمند (241 مورد) استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های با الکتروفورز ژل gradient (DGGE)برای اسکن نمودن تمامی قطعات DNA سه ژن ذکر شده در بالا در گروه بعد از میلاد (۱۵ مورد)و گروه کنترل سالمندان (۲۴۱ مورد)به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cassava denaturant starch is mainly used for instant noodles, ham, fish balls, meat sauce, tomato sauce and other industries.
[ترجمه گوگل]نشاسته دناتورانت کاساوا عمدتا برای نودل فوری، ژامبون، توپ ماهی، سس گوشت، سس گوجه فرنگی و سایر صنایع استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نشاسته denaturant عمدتا برای نودل های فوری، ژامبون، ماهی، سس گوجه فرنگی، سس گوجه فرنگی و سایر صنایع به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Compared with unmodified soy protein, the adhesive properties of modified protein were changed and associated with concentration of denaturant agents.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پروتئین سویا اصلاح نشده، خواص چسبندگی پروتئین اصلاح شده تغییر یافته و با غلظت عوامل دناتوره کننده مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پروتئین سویا بدون تغییر، خواص چسب of اصلاح شده تغییر کرده و با غلظت عوامل denaturant مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A thin oil distilled from petroleum or shale oil, used as a fuel for heating and cooking, in lamps, and as a denaturant for alcohol.
[ترجمه گوگل]روغن نازکی که از نفت یا روغن شیل تقطیر می شود، به عنوان سوخت برای گرم کردن و پخت و پز، در لامپ ها و به عنوان دناتوره کننده الکل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک روغن گیاهی نازک از نفت یا نفت شیل به عنوان سوخت گرمایش و پخت وپز و به عنوان سوخت برای الکل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its major uses are for organic synthesis, especially of formaldehyde, as an automotive antifreeze, as a solvent for cellulosics and natural resins, and as the principal denaturant for ethyl alcohol.
[ترجمه گوگل]کاربرد عمده آن برای سنتز آلی، به ویژه فرمالدئید، به عنوان ضد یخ خودرو، به عنوان حلال برای سلولزی ها و رزین های طبیعی و به عنوان دناتوره کننده اصلی برای الکل اتیلیک است
[ترجمه ترگمان]کاربردهای عمده آن برای سنتز آلی، به ویژه formaldehyde، به عنوان یک حلال برای cellulosics و رزین طبیعی، و به عنوان the اصلی برای اتیل الکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. M50 methanol gas means that it is no need to change the structure of the engine and just dispensed by adding a certain amount of denaturant to the gasoline.
[ترجمه گوگل]گاز متانول M50 به این معنی است که نیازی به تغییر ساختار موتور نیست و فقط با افزودن مقدار معینی دناتورانت به بنزین توزیع می شود
[ترجمه ترگمان]گاز متانول M۵۰ به این معنی است که نیازی به تغییر ساختار موتور وجود ندارد و با افزودن مقدار مشخصی از بنزین به بنزین خاموش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عامل غیر طبیعی (اسم)
denaturant

تقلبی (صفت)
feigned, unfathered, denaturant, suppositious, made-up

انگلیسی به انگلیسی

• something which alters or removes natural properties, something which makes unnatural

پیشنهاد کاربران

denaturant ( شیمی )
واژه مصوب: واسرشتگر
تعریف: نوعی مادۀ شیمیایی خنثی و بدطعم یا سمّی که به محصولی مانند اتانول اضافه می شود تا نتوان آن را به صورت خوراکی مصرف کرد |||متـ . تقلیب کننده

بپرس