demount

/diːˈmaʊnt//dɪˈmaʊnt/

(ماشین آلات و غیره) پیاده کردن، ناسوار کردن

جمله های نمونه

1. The driver demounted the tire from the wheel.
[ترجمه گوگل]راننده لاستیک را از روی چرخ پیاده کرد
[ترجمه ترگمان]راننده لاستیک را از چرخ عقب کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The utility model is fast and convenient to demount staples and is not easy to scratch paper surface, which is an ideal office appliance.
[ترجمه گوگل]مدل سودمند برای جدا کردن منگنه ها سریع و راحت است و خراش دادن سطح کاغذ آسان نیست، که یک وسیله اداری ایده آل است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی سریع و مناسب برای کالاهای اساسی است و برای خراش دادن سطح کاغذ آسان نیست، که یک دستگاه اداری ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One is that how to demount the wheel and the output shaft that were too difficult to demount in the L60 vertical axial-flow fans, the other problem is to test static balance about the wheel.
[ترجمه گوگل]یکی این است که چگونه می توان چرخ و شفت خروجی را که جدا کردن آن در فن های جریان محوری عمودی L60 بسیار دشوار بود، جدا کرد، مشکل دیگر تست تعادل ایستا در مورد چرخ است
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها این است که چگونه چرخش چرخ و شفت خروجی که برای demount در فن های گردنده محور عمودی بسیار دشوار بود، مشکل دیگر آزمودن تعادل ایستا درباره چرخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Al Gore: Like Winifred Skinner from Demount Island.
[ترجمه گوگل]ال گور: مانند وینیفرد اسکینر از جزیره دمونت
[ترجمه ترگمان]آل گور: مثل وینفرید اسکینر از جزیره Demount
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drain the oil before demount accumulator. First let out the nitrogen with the charging device, then the parts can be demounted.
[ترجمه گوگل]قبل از جدا کردن باتری، روغن را تخلیه کنید ابتدا نیتروژن را با دستگاه شارژ خارج کنید، سپس قطعات را می توان جدا کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از کالای با بار استاتیک تجمع یافته، روغن را تخلیه کنید ابتدا نیتروژن را با دستگاه شارژ بیرون بیاورید، آنگاه قطعات می توانند demounted باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the commercial side, you are faced with the need for speed every time you mount and demount a tire, whether medium truck, agricultural or industrial.
[ترجمه گوگل]در جنبه تجاری، هر بار که لاستیک را سوار و پیاده می کنید، چه کامیون متوسط، چه کشاورزی و چه صنعتی، با نیاز به سرعت مواجه می شوید
[ترجمه ترگمان]در طرف بازرگانی، شما با نیاز به سرعت هر بار که سوار شوید و یک تایر، چه یک کامیون متوسط، چه کشاورزی و چه صنعتی، با نیاز به سرعت مواجه هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی آن نوشته و از آن می خواند

انگلیسی به انگلیسی

• disassemble; remove something from a mounting; dismount from a horse

پیشنهاد کاربران

بپرس