demotic

/dɪˈmɒtɪk//dɪˈmɒtɪk/

معنی: وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
معانی دیگر: همگانی، عمومی، مردمگانی، مردمی، وابسته به مردم، (زبان شناسی) عامیانه، محاوره ای (در مقابل ادبی یا رسمی)، (زبان شناسی) حروف دماتیک (الفبای ساده شده ی مصر باستان که با الفبای کاهنان یا الفبای hieratic فرق داشت)، معروف، متداول

جمله های نمونه

1. The socioligist maintained that a demotic society would lower the nation's standards.
[ترجمه گوگل]این جامعه شناس معتقد بود که یک جامعه مردمی استانداردهای کشور را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]The مدعی شد که جامعه demotic استانداردهای کشور را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Demotic script on a replica of the rosetta stone on display in Magdeburg.
[ترجمه گوگل]فیلمنامه دموتیک روی ماکتی از سنگ روزتا که در ماگدبورگ به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]خط (دموتیک)یک کپی از سنگ rosetta در ماگدبورگ را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is television's demotic style of language.
[ترجمه گوگل]این سبک زبان مردمی تلویزیون است
[ترجمه ترگمان]این سبک demotic از تلویزیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Losses that bring to national and demotic wealth caused by the flood are very huge.
[ترجمه گوگل]خساراتی که سیل به ثروت ملی و مردمی وارد می کند بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]خساراتی که به ثروت ملی و demotic ناشی از سیل منجر شده است بسیار عظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everything is for the Demotic Benefit Animadvert on " Bureaucracy Standard " and " Money Standard "
[ترجمه گوگل]همه چیز برای Demotic Benefit Animadvert در "استاندارد بوروکراسی" و "استاندارد پول" است
[ترجمه ترگمان]همه چیز برای خط (دموتیک)از \"استاندارد Bureaucracy\" و \"استاندارد پول\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Folktale reflects demotic ideas about value.
[ترجمه گوگل]افسانه عامیانه منعکس کننده ایده های مردمی در مورد ارزش است
[ترجمه ترگمان]folktale منعکس کننده عقاید demotic در مورد ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The demotic poetry of Robert Burns or the skirl of bagpipes at Highland gatherings are easily appreciated by immigrants.
[ترجمه گوگل]اشعار دموتیک رابرت برنز یا قلاب های بابا در مجالس هایلند به راحتی توسط مهاجران قدردانی می شود
[ترجمه ترگمان]شعر demotic روبرت برنز یا the نی انبان در اجتماعات Highland به راحتی توسط مهاجران مورد تقدیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When portraying factory scenes for advertisements in trade journals he would adopt a more straight forward, demotic style.
[ترجمه گوگل]وقتی صحنه‌های کارخانه را برای تبلیغات در مجلات تجاری به تصویر می‌کشید، سبک ساده‌تر و دموتیک‌تری را اتخاذ می‌کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصویر سازی صحنه های کارخانه برای تبلیغات در مجلات تجاری را به تصویر می کشد، سبک تری به سمت جلو و demotic اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cubism was hard to read, willfully ambiguous, and yet demotic too.
[ترجمه گوگل]کوبیسم به سختی خوانده می شد، عمدا مبهم و در عین حال مردمی بود
[ترجمه ترگمان]خواندن Cubism سخت بود، willfully و در عین حال demotic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به حروف جدید هیروگلیفی (صفت)
demotic

انگلیسی به انگلیسی

• of the common people, popular
demotic is used to describe something that is typical of or used by ordinary people; a formal use.
demotic is the spoken form of the modern greek language.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Relating to common language 💁
🔍 مترادف: Colloquial, popular
✅ مثال: The speech was filled with demotic expressions that everyone could understand
عامیانه، چیزی که توسط عموم مردم عادی استفاده شده
مبتذل

بپرس