demoniac

/dɪˈmoʊnɪæk//dɪˈməʊnɪæk/

معنی: دیوانه وار، شیطانی، دیوسان، دیوی
معانی دیگر: وابسته به دیوها، اهریمنی، دیوسرشت، خبیث، دیوانه وار (demoniacal هم می گویند)

جمله های نمونه

1. a demoniac world full of injustice
جهانی اهریمنی و مملو از بیدادگری

2. his demoniac shouts
فریادهای دیوانه وار او

3. The Inquisition of the Medieval Ages devised many demoniac means of torture.
[ترجمه گوگل]تفتیش عقاید قرون وسطی ابزارهای شیطانی بسیاری برای شکنجه ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]دستگاه تفتیش افکار قرون وسطی روش های اهریمنی بسیاری را برای شکنجه ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is the apartman, the demoniac dreamer.
[ترجمه گوگل]این همان آپارتمان نشین، رویاپرداز شیطان صفت است
[ترجمه ترگمان]این the است، یک آدم خیال باف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the apart man, the demoniac dreamer - Dr Heidegger - doomed for his arrogant isolation.
[ترجمه گوگل]این مرد جدا، رویاپرداز شیطان صفت - دکتر هایدگر - محکوم به انزوای متکبرانه اش است
[ترجمه ترگمان]این مرد از هم جدا، the dreamer - دکتر هایدگر، محکوم به انزوای متکبر او ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At a recent exhibition of demoniac art in Paris, one of the pieces shown was the specific chair used by that Communist writer for pre-siding over Satanist rituals.
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه اخیر هنر شیطان پرستی در پاریس، یکی از قطعات نمایش داده شده صندلی خاصی بود که توسط آن نویسنده کمونیست برای پیشبرد مراسم شیطان پرستی استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]در نمایشگاه اخیر هنر دیوانه وار در پاریس، یکی از قطعاتی که نشان داده شد، صندلی ویژه استفاده شده توسط آن نویسنده کمونیست برای حمایت از مراسم مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Zhang is demoniac general, to Chen Mou remit 4000 yuan . such, two days in, ms.
[ترجمه گوگل]ژانگ ژنرال شیطان است، به چن موو حواله 4000 یوان به این ترتیب، دو روز بعد، ms
[ترجمه ترگمان]ژانگ یک ژنرال شیطانی است و به چن Mou ۴۰۰۰ یوان می رسد مثلا، دو روز در خانم کوپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The divine has been described extensively, now hear from Me O Arjuna, of the demoniac.
[ترجمه گوگل]الهی به طور گسترده توصیف شده است، اکنون از من، ای آرجونا، از جن زده بشنو
[ترجمه ترگمان]این ملکوتی به طور گسترده توصیف شده است، حالا از من O Arjuna، از the شنیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The depraved, the foolish, the lower levels of humanity, do not surrender unto Me; their discrimination degraded by the illusory energy they betake to the nature of the demoniac.
[ترجمه گوگل]فاسقان، احمقان و سطوح پایین بشریت، تسلیم من نشوند تبعیض آنها توسط انرژی واهی که آنها به ماهیت شیطان صفت وارد می کنند، تنزل می یابد
[ترجمه ترگمان]فاسد، ابله، سطح پایین تر انسانیت، به من تسلیم نمی شود؛ تبعیض آن ها با انرژی موهوم تجزیه می شود که به ماهیت دیوانه وار زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Possessed of self-conceit, power, insolence, lust and anger; the demoniac always envious, blaspheme Me, who is the soul residing in all bodies.
[ترجمه گوگل]دارای خود بزرگ بینی، قدرت، گستاخی، شهوت و خشم اهریمن همیشه حسود است، به من که روح ساکن در همه بدنها هستم، کفر بگو
[ترجمه ترگمان]غرور، غرور، قدرت، گستاخی، شهوت، خشم و خشم، همیشه به من حسادت می کند، کسی که روحش در همه جسدها زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیوانه وار (صفت)
frenzied, maniac, demoniac, demoniacal

شیطانی (صفت)
sinister, demoniac, demoniacal, satanic, diabolical, fiendish, diabolic

دیوسان (صفت)
demoniac, demoniacal, fiendish

دیوی (صفت)
demoniac, demoniacal

انگلیسی به انگلیسی

• one who is possessed by a demon
demonic, satanic; possessed by a demon

پیشنهاد کاربران

اهریمنی، شیطانی
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Devilish or extremely evil 👺
🔍 مترادف: Fiendish, diabolical
✅ مثال: His demoniac laughter sent chills down their spines

بپرس