demography

/deˈmɑːɡrəfi//dɪˈmɒɡrəfi/

معنی: امار مردم گیتی، امارگیری نفوس بشر، امار نگاری
معانی دیگر: (آمار) جمعیت شناسی، چپیره شناسی

جمله های نمونه

1. demography is a science that deals with the distribution, density and income of human populations
جمعیت شناسی دانشی است که با انبوهی و گستردگی و درآمد گروه های مردم سر و کار دارد.

2. What were unequivocally dramatic were changes in demography and urban structure.
[ترجمه گوگل]آنچه به وضوح چشمگیر بود تغییرات جمعیتی و ساختار شهری بود
[ترجمه ترگمان]آنچه در جمعیت شناسی و ساختار شهری تغییرات اساسی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Social and economic history and demography have a key role in guiding policy-making beyond crisis responses towards fundamental medium- and long-run issues.
[ترجمه گوگل]تاریخ اجتماعی و اقتصادی و جمعیت شناسی نقشی کلیدی در هدایت سیاست گذاری فراتر از پاسخ به بحران به سمت مسائل اساسی میان مدت و بلندمدت دارند
[ترجمه ترگمان]تاریخ اجتماعی و اقتصادی و جمعیت شناسی نقشی کلیدی در هدایت سیاست - ایجاد فراتر از واکنش های بحران نسبت به مسائل بنیادی و طولانی مدت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Demography and population Average height achieved at a given age is a sensitive measure of the nutritional status of a population.
[ترجمه گوگل]جمعیت و جمعیت میانگین قد به دست آمده در یک سن معین معیار حساسی از وضعیت تغذیه یک جمعیت است
[ترجمه ترگمان]آمارگیری جمعیت و جمعیت متوسط به دست آمده در یک سن معین، معیار حساسی از وضعیت غذایی یک جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In these respects the demography of the nineteenth century is less easy to explore than that of the parish-register period.
[ترجمه گوگل]از این جهات، کاوش جمعیت‌شناسی قرن نوزدهم نسبت به دوره ثبت محله آسان‌تر است
[ترجمه ترگمان]در این لحاظ، آمارگیری قرن نوزدهم به آسانی کشف شد تا این که در دوره ثبت منطقه بیشتر مورد بررسی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Demography and population Few studies of the nineteenth-century migration process have concentrated on the detailed longitudinal analysis of specific groups of migrants.
[ترجمه گوگل]جمعیت شناسی و جمعیت مطالعات کمی در مورد فرآیند مهاجرت قرن نوزدهم بر تجزیه و تحلیل طولی دقیق گروه های خاصی از مهاجران متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]آمارگیری و جمعیت بسیار کمی از فرآیند مهاجرت قرن نوزدهم بر تجزیه و تحلیل طولی دقیق گروه های خاص از مهاجران متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The census can not total up its own demography.
[ترجمه گوگل]سرشماری نمی تواند جمعیت شناسی خود را جمع آوری کند
[ترجمه ترگمان]سرشماری نتوانست جمعیت جمعیت شناسی خودش را جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The growth optimists point to India's favourable demography.
[ترجمه گوگل]خوش بینان رشد به جمعیت مطلوب هند اشاره می کنند
[ترجمه ترگمان]خوش بینان به آمارگیری مطلوب هند اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The subject of demography has merged with that of reproductive strategies of organisms.
[ترجمه گوگل]موضوع جمعیت شناسی با استراتژی های تولید مثل موجودات ادغام شده است
[ترجمه ترگمان]موضوع جمعیت شناسی با استراتژی های باروری موجودات زنده ادغام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Second, and more subtly, one can look at demography.
[ترجمه گوگل]دوم، و ماهرانه تر، می توان به جمعیت شناسی نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]دوم، و دقیق تر، می توان نگاهی به جمعیت شناسی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Demography is like a supertanker; it takes decades to turn around.
[ترجمه گوگل]جمعیت شناسی مانند یک ابر نفتکش است دهه ها طول می کشد تا بچرخد
[ترجمه ترگمان]آمارگیری مثل یک supertanker است؛ چند دهه طول می کشد تا بچرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Demography is the analysis of population variables.
[ترجمه گوگل]جمعیت شناسی تجزیه و تحلیل متغیرهای جمعیت است
[ترجمه ترگمان]مردم شناسی، تجزیه و تحلیل متغیرهای جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Red Colobus Monkeys: Variation In Demography, Behavior, And Ecology Of Endangered Species.
[ترجمه گوگل]میمون‌های قرمز کولوبوس: تنوع در جمعیت‌شناسی، رفتار و بوم‌شناسی گونه‌های در معرض خطر
[ترجمه ترگمان]The colobus Red: تنوع در مردم شناسی، رفتار، و بوم شناسی گونه های در معرض خطر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امار مردم گیتی (اسم)
demography

امارگیری نفوس بشر (اسم)
demography

امار نگاری (اسم)
demography

تخصصی

[ریاضیات] مردم نگاری
[آمار] جمعیت شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• study of the vital statistics of a population (i.e. deaths and birth)
demography is the study of the changes in numbers of births, deaths, marriages, and diseases in a community over a period of time.

پیشنهاد کاربران

✅ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: the study of human population
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : demography / demographic / demographer
✅️ صفت ( adjective ) : demographic
✅️ قید ( adverb ) : demographically
demography ( آمار )
واژه مصوب: جمعیت شناسی
تعریف: مطالعة آماری جوامع انسانی با توجه به مشخصه هایی مانند زادومرگ، مهاجرت و اشتغال
جمعیت نگاری

بپرس