demographic

/ˌdeməˈɡræfɪk//ˌdeməˈɡræfɪk/

معنی: وابسته به امارگیری نفوس
معانی دیگر: وابسته به امارگیری نفوس

جمله های نمونه

1. Current demographic trends suggest that there will be fewer school leavers coming into the workforce in ten years' time.
[ترجمه سالومه محجوب] شاخص های جمعیتی، جمعیت آماری، جمعیت آمارگیری شده
|
[ترجمه گوگل]روندهای جمعیتی کنونی حاکی از آن است که در ده سال آینده تعداد کمتری از افراد بازمانده از تحصیل وارد نیروی کار خواهند شد
[ترجمه ترگمان]گرایش های جمعیتی کنونی نشان می دهد که در ده سال آینده تعداد fewer که وارد نیروی کار می شوند، کم تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most of our listeners are in the 25-39 demographic.
[ترجمه فرداد] بیشتر شنوندگان ما در رده سنی 25 - 39 سال هستند
|
[ترجمه mona] عمده شنودندگان ما را رده ی سنی 25 - 39 ساله ی جمعیت تشکیل می دهند
|
[ترجمه گوگل]اکثر شنوندگان ما در جمعیت 25-39 هستند
[ترجمه ترگمان]اکثر شنوندگان ما در گروه سنی ۲۵ - ۳۹ قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There have been monumental social and demographic changes in the country.
[ترجمه گوگل]تغییرات اجتماعی و جمعیتی عظیمی در کشور رخ داده است
[ترجمه ترگمان]تغییرات جمعیتی و جمعیتی عظیم در کشور وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What other relationships might exist between demographic and economic trends?
[ترجمه گوگل]چه روابط دیگری ممکن است بین روندهای جمعیتی و اقتصادی وجود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]چه روابط دیگری ممکن است بین گرایش های جمعیتی و اقتصادی وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many statutory services are not keeping pace with demographic change.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خدمات قانونی همگام با تغییرات جمعیتی نیستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خدمات قانونی همگام با تغییرات جمعیتی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Demographic studies have shown clearly that low social class or disadvantaged status is a potent predictor of school failure.
[ترجمه گوگل]مطالعات جمعیت شناختی به وضوح نشان داده است که طبقه اجتماعی پایین یا وضعیت محروم پیش بینی کننده قوی شکست مدرسه است
[ترجمه ترگمان]مطالعات جمعیتی به روشنی نشان داده اند که طبقه اجتماعی کم و یا وضعیت محروم، پیش بینی کننده قوی شکست مدرسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The demographic evidence on this matter has been examined above and found wanting as an explanation of population growth.
[ترجمه گوگل]شواهد جمعیت شناختی در مورد این موضوع در بالا مورد بررسی قرار گرفت و به عنوان توضیحی در مورد رشد جمعیت ناکارآمد یافت شد
[ترجمه ترگمان]شواهد جمعیتی در مورد این موضوع در بالا مورد بررسی قرار گرفته است و به دنبال توضیح رشد جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Demographic distortions created by migration have tended to confirm this image.
[ترجمه گوگل]تحریف‌های جمعیتی ایجاد شده در اثر مهاجرت این تصویر را تأیید می‌کند
[ترجمه ترگمان]انحراف های آمارگیری ایجاد شده توسط مهاجرت تمایل به تایید این تصویر داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For starters, demographic trends are against it.
[ترجمه گوگل]برای شروع، روندهای جمعیتی مخالف آن است
[ترجمه ترگمان]برای شروع، گرایش های جمعیتی برابر با آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cottage development acquired a distinct demographic identity, as well as a life-style of its own.
[ترجمه گوگل]توسعه کلبه یک هویت جمعیتی متمایز و همچنین سبک زندگی خاص خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]توسعه کلبه یک هویت شناختی متمایز و همچنین سبک زندگی خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such doubts energized the smaller community of demographic revisionists, who emerged to do battle with their Malthusian brethren.
[ترجمه گوگل]چنین تردیدهایی به جامعه کوچکتر تجدیدنظرطلبان جمعیتی، که برای مبارزه با برادران مالتوسی خود ظاهر شدند، انرژی داد
[ترجمه ترگمان]این شک، جامعه کوچک تر of جمعیتی را که برای نبرد با برادران Malthusian خود بیرون آمده بودند، نیرو بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, the concentration of people with particular demographic characteristics is clearly not just a selective effect.
[ترجمه گوگل]با این حال، تمرکز افراد با ویژگی های جمعیتی خاص به وضوح فقط یک اثر انتخابی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، تمرکز افراد با خصوصیات جمعیتی خاص به وضوح یک اثر انتخابی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is largely this lag that initiates demographic transition but other factors undoubtedly complicate the picture.
[ترجمه گوگل]تا حد زیادی این تاخیر است که آغازگر گذار جمعیتی است، اما عوامل دیگر بدون شک تصویر را پیچیده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]عمدتا این تاخیر است که گذار جمعیتی را آغاز می کند اما عوامل دیگر بدون شک تصویر را پیچیده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Demographic and social indicators are crucial components of most of these estimates.
[ترجمه گوگل]شاخص های جمعیتی و اجتماعی مؤلفه های مهم اکثر این برآوردها هستند
[ترجمه ترگمان]جمعیت شناختی و اجتماعی مولفه های اساسی بسیاری از این برآوردها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. What economic, technological, demographic, or cultural changes in your own work environment fall into this category?
[ترجمه گوگل]چه تغییرات اقتصادی، فناوری، جمعیتی یا فرهنگی در محیط کار شما در این دسته قرار می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]چه نوع تغییرات اقتصادی، تکنولوژیکی، جمعیتی و یا فرهنگی در محیط کار شما در این دسته قرار می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به امارگیری نفوس (صفت)
demographic

تخصصی

[بهداشت] جمعیتی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to demography (study of the statistical characteristics of a population)
demographic means relating to or concerning demography.

پیشنهاد کاربران

demographic : ( adj ) ����� جمعیتی
More than any other demographic group, it is the educated young adult who has been the industry’s favorite customer.
بیش از هر گروه جمعیتی دیگر، این جوانان هستند که مشتری مورد علاقه ی این صنعت بوده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

There have been monumental social and demographic changes in the country.
تغییرات جمعیتی و اجتماعی در کشور وجود داشته است.
Current demographic trends suggest that there will be fewer school leavers coming into the workforce in ten years' time.
روندهای جمعیتی کنونی حاکی از آن است که در ده سال آینده تعداد کمتری از افراد بازمانده از تحصیل وارد نیروی کار خواهند شد
Industrialization has caused many demographic changes.
صنعتی سازی باعث تغییرات جمعیتی زیادی شده است.
💫demographic: ( n ) ����� گروه جمعیتی
a group of people, for example customers, who are similar in age, social class, etc. :
Most of our listeners are in the 25 - 39 demographic
اکثر شنوندگان ما در� گروه جمعیتی ۲۵ تا ۳۹ سال هستند.
This demographic ( young teenagers ) is the fastest - growing age group using the site
این گروه جمعیتی ( نوجوانان ) یک گروه سنی با سریعترین رشد هست که دارد از این سایت استفاده می کند
Industrialization has led to changing demographics.
صنعتی سازی منجر به تغییر گروه های جمعیتی شده است.
Most of my readers are in the 65 - 80 year old demographic
اکثر خوانندگان من در گروه جمعیتی ۶۵ تا۸۰ سال هستند.

ساختار جمعیتی
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم dem
📌 این ریشه، معادل "people" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "people" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 democracy: a system of government ruled by the ‘people’
🔘 demographic: related to the statistical study of ‘people’
🔘 epidemic: a disease spreading among many ‘people’
🔘 pandemic: a disease affecting ‘people’ on a global scale
🔘 demagogue: a leader who manipulates ‘people’ through emotions
🔘 endemic: something regularly found among certain ‘people’ or areas
🔘 demotic: relating to the common ‘people’ or everyday language
🔘 democracy: a political system where ‘people’ have the power
🔘 academia: a community of scholars and educated ‘people’
🔘 demarch: the chief official of a district or ‘people’ in ancient Greece

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Related to the population 🌍
🔍 مترادف: Statistical, population - based
✅ مثال: The demographic data showed a significant increase in the elderly population
مثالی از معنای جمعیت:
Global energy demands are escalating, driven by the confluence of demographic growth, economic development, and urban expansion.
تقاضای های جهانی انرژی که توسط تلاقی رشد جمعیتی، توسعه اقتصادی و گسترش شهری هدایت شده، در حال افزایش است.
شاخص ( های ) جمعیت شناسی
گروه سنی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : demography / demographic / demographer
✅️ صفت ( adjective ) : demographic
✅️ قید ( adverb ) : demographically
جمعیت شناسی
مربوط به مشخصات فردی
جمعیتی، آماری
مربوط به سرشماری نفوس
a demographic spread
تنوع بخشی آماری
از جمعیتِ
ترکیب جمعیتی
جمعیت آماری
سرشماری
مشخصات فردی
مثل demographic questionnaire پرسش نامه مشخصات فردی
آماری
جمعیتی
جمعیت شناختی
وابسته به ساختار جمعیت ( صفت )
ناحیه ای خاص از جمعیت ( اسم )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)