demiurge

/ˈdemiːˌɜːrdʒ//ˈdiːmɪɜːdʒ/

معنی: خالق، جهان افرین
معانی دیگر: (گاهی با حرف بزرگ - فلسفه ی افلاطون) جهان آفرین (خدا یا نیرویی که جهان را خلق کرد)، (فلسفه ی گنوستیک) نایب خدا، یدالله، (گاهی) آفریدگار بدی، اهریمن

جمله های نمونه

1. Bloat Hate (Su): Of all the Demiurge, there are none so filled with loathing as Orcus.
[ترجمه گوگل]Bloat Hate (Su): از میان همه دمیورژها، هیچ کدام به اندازه Orcus پر از نفرت نیستند
[ترجمه ترگمان]از همه the نفرت دارم: از همه demiurge هیچ گونه بیزاری از Orcus وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Demon God: Of all the Demiurge and Demon Princes, only Lolth has more worshippers than Orcus .
[ترجمه گوگل]خدای شیطان: از بین همه دمیورژها و شاهزاده های شیطان، فقط لولث پرستندگان بیشتری از ارکوس دارد
[ترجمه ترگمان]خدای شیطانی: از میان تمام Demiurge و Princes شیطانی، تنها Lolth عبادت کنندگان بیشتری نسبت به Orcus دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Television is football's demiurge.
[ترجمه گوگل]تلویزیون دمیورگ فوتبال است
[ترجمه ترگمان]تلویزیون demiurge است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In Marcionism, the most dualistic phase of Gnosticism, salvation consisted in the possession of the knowledge of the Good God and the rejection of the Demiurge .
[ترجمه گوگل]در مارکیونیسم، دوگانه‌ترین مرحله گنوستیک، رستگاری شامل داشتن معرفت خدای خوب و طرد دمیورژ بود
[ترجمه ترگمان]در Marcionism، most مرحله dualistic، رستگاری در اختیار داشتن دانش خدای بزرگ و رد کردن of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Esoteric Christianity doesn't typically support the theory of the Demiurge. It believes that creation is inherently good, and as such so is the Creator.
[ترجمه گوگل]مسیحیت باطنی معمولاً از نظریه دمیورژ پشتیبانی نمی کند معتقد است که خلقت ذاتاً خوب است و خالق نیز چنین است
[ترجمه ترگمان]اما مسیحیت به طور معمول از نظریه of حمایت نمی کند آن بر این باور است که ایجاد ذاتا خوب است و به همین ترتیب خالق هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is believed that Orcus, like Demogorgon, Graz'zt, and a few other Demiurge, were created at the dawn of The Cosmos as the primeval representation of destructive and evil Chaos.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که Orcus، مانند Demogorgon، Graz'zt، و چند Demiurge دیگر، در سپیده دم The Cosmos به عنوان نمایش اولیه آشوب مخرب و شیطانی ایجاد شدند
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که Orcus مانند Demogorgon، گراتس zt و چند Demiurge دیگر در سپیده دم کیهان با نمایش اولیه هرج و مرج مخرب و شیطانی ایجاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Contemplating the terrain sympathetically, such dreamers throw themselves into the struggle of forces with all of the conviction of a demiurge.
[ترجمه گوگل]چنین رویاپردازانی که دلسوزانه به زمین می اندیشند، با تمام اعتقاد به یک دمیورژ، خود را به مبارزه نیروها می اندازند
[ترجمه ترگمان] such dreamers the sympathetically، of forces the into conviction demiurge a throw throw throw throw of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw throw
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The popular conception of a Promethean being created by a mortal refers to a demiurge.
[ترجمه گوگل]تصور رایج از خلق شدن یک پرومته توسط یک فانی به یک دمیورژ اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]مفهوم عمومی یک Promethean که توسط یک انسان فانی ایجاد می شود به یک demiurge اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خالق (اسم)
maker, creator, demiurge

جهان افرین (اسم)
demiurge

انگلیسی به انگلیسی

• judge in ancient greece; creator of the world (according to platonic philosophy)

پیشنهاد کاربران

عقل فعال
صانع، دستورزوصنعتگر ( نقاش وتندیسگر ) درمقابل خالق وهنرمنددرجامعه یونان باستان . صانع دراین معنی شانی فروترازخالق دارد.

بپرس