1. the lordly demeanor of his son
رفتار بزرگوارانه ی پسر او
2. rude in speech and demeanor
بی ادب در گفتار و رفتار
3. His good demeanor spoke well for him when he went to apply for the job.
[ترجمه سی سی] رفتار خوب او معرف خوبی برای او شد وقتی برای درخواست کار مراجعه کرد|
[ترجمه گوگل]وقتی برای درخواست کار رفت، رفتار خوبش برایش خوب بود[ترجمه ترگمان]رفتار خوب او زمانی که برای کار به کار رفت خوب صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The old soldier never lost his military demeanor.
[ترجمه گوگل]سرباز پیر هرگز رفتار نظامی خود را از دست نداد
[ترجمه ترگمان]سرباز پیر هرگز رفتار نظامی خود را از دست نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرباز پیر هرگز رفتار نظامی خود را از دست نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She is quiet in her demeanor.
[ترجمه گوگل]او در رفتارش ساکت است
[ترجمه ترگمان]او در رفتارش آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در رفتارش آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There was a certain cockiness in his demeanor, as if he were quite aware that he was of a special breed.
[ترجمه گوگل]در رفتارش وقاحت خاصی دیده می شد، انگار کاملاً می دانست که از نژاد خاصی است
[ترجمه ترگمان]رفتارش طوری بود که انگار از نژاد خاصی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتارش طوری بود که انگار از نژاد خاصی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nor does time appear to have tempered his demeanor.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد زمان رفتار او را تعدیل کرده باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی آید که رفتارش با رفتار و رفتارش سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی آید که رفتارش با رفتار و رفتارش سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Julio Cesar Chavez has a carefree, almost childlike demeanor.
[ترجمه گوگل]خولیو سزار چاوز رفتاری بی دغدغه و تقریباً کودکانه دارد
[ترجمه ترگمان](خولیو سزار)یک رفتار بی خیال و تقریبا کودکانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](خولیو سزار)یک رفتار بی خیال و تقریبا کودکانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Outwardly calm, he masks his feelings behind a demeanor of indifference and spoken confidence.
[ترجمه گوگل]او که ظاهراً آرام است، احساسات خود را در پشت رفتاری از بی تفاوتی و اعتماد به نفس گفتاری پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]به ظاهر آرام بود، و احساساتش را با رفتاری حاکی از بی اعتنایی و اعتماد به نفس از خود پنهان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به ظاهر آرام بود، و احساساتش را با رفتاری حاکی از بی اعتنایی و اعتماد به نفس از خود پنهان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He had an aristocratic demeanor, mitigated by terrific street cred.
[ترجمه گوگل]او رفتاری اشرافی داشت که با اعتقادات خیابانی بسیار کمرنگ شده بود
[ترجمه ترگمان]او رفتاری اشرافی داشت که از حسن شهرت خیابانی بسیار کم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او رفتاری اشرافی داشت که از حسن شهرت خیابانی بسیار کم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Although she is young, she has a mature demeanor.
[ترجمه گوگل]با اینکه جوان است اما رفتاری بالغ دارد
[ترجمه ترگمان]با اینکه اون جوونه، رفتار عاقلانه ای داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با اینکه اون جوونه، رفتار عاقلانه ای داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her demeanor changed completely and her sternness melted away.
[ترجمه گوگل]رفتارش به کلی تغییر کرد و سختگیری اش از بین رفت
[ترجمه ترگمان]رفتار او کاملا تغییر کرده بود و her از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتار او کاملا تغییر کرده بود و her از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He answered, with simple demeanor and without embarrassment.
[ترجمه گوگل]او با رفتاری ساده و بدون خجالت پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]با رفتاری ساده و بدون دست پاچگی جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با رفتاری ساده و بدون دست پاچگی جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her style and demeanor is a breath of fresh air.
[ترجمه گوگل]سبک و رفتار او نفسی تازه است
[ترجمه ترگمان]سبک و رفتار او نسیم هوای تازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سبک و رفتار او نسیم هوای تازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And that requires practitioners who value aggression, salty talk, an obnoxious demeanor, and rude behavior.
[ترجمه گوگل]و این مستلزم تمرینکنندگانی است که برای پرخاشگری، صحبتهای نمکی، رفتار ناپسند و رفتار گستاخانه ارزش قائل باشند
[ترجمه ترگمان]و این به افراد حرفه ای نیاز دارد که به پرخاش، صحبت شور، رفتار نفرت انگیز، و رفتار خشن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و این به افراد حرفه ای نیاز دارد که به پرخاش، صحبت شور، رفتار نفرت انگیز، و رفتار خشن نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید