demagnetize

1. Demagnetize that same piece of steel and it will be powerless to attract or lift even a feather's weight.

[ترجمه گوگل]همان تکه فولاد را غیر مغناطیس کنید و حتی وزن یک پر را هم نمی‌تواند جذب یا بلند کند
[ترجمه ترگمان]به همین شکل فولاد و فولاد قادر به جذب و یا حتی بلند کردن وزن پر نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It will demagnetize the strips on all your credit cards, reprogram your ATM access code, screw up the tracking on your VCR and use subspace field harmonics to scratch any CDs you try to play.

[ترجمه گوگل]نوارهای روی تمام کارت‌های اعتباری شما را مغناطیسی‌زدایی می‌کند، کد دسترسی ATM شما را دوباره برنامه‌ریزی می‌کند، ردیابی روی VCR شما را خراب می‌کند و از هارمونیک‌های میدان زیرفضا برای خراش دادن سی‌دی‌هایی که می‌خواهید پخش کنید استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این کار نوارهای روی تمام کارت های اعتباری شما را باز می کند، کد دستیابی به ATM را تغییر می دهد، ردیابی را روی VCR انجام می دهد و از harmonics میدان subspace برای خنثی کردن هر سی دی که می خواهید بازی کنید استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I think they forgot to demagnetize it.

[ترجمه گوگل]فکر می کنم فراموش کرده اند آن را مغناطیس زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]فکر کنم فراموش کرده باشن که it کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How do I demagnetize tape heads ?

[ترجمه گوگل]چگونه سرهای نوار را مغناطیس زدایی کنم؟
[ترجمه ترگمان]چه جوری از نوار چسب بزنم بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This device works together with the cleaning machine and is used to demagnetize the objects before cleaning, which helps to get better cleaning effect.

[ترجمه گوگل]این دستگاه همراه با دستگاه تمیز کننده کار می کند و برای مغناطیس زدایی اشیاء قبل از تمیز کردن استفاده می شود که به تأثیر تمیز کنندگی بهتر کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه با دستگاه تمیز کردن کار می کند و برای تمیز کردن اشیا قبل از تمیز کردن به کار می رود، که به داشتن اثر تمیز کردن بهتر کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When you rent or buy a DVD, the checkout clerk rubs it across a pad to demagnetize the metallic glass so it won't trigger an alarm when you leave.

[ترجمه گوگل]هنگامی که یک دی وی دی کرایه یا خرید می کنید، کارمند صندوق آن را روی یک پد می مالد تا شیشه فلزی را مغناطیسی کند تا هنگام خروج زنگ هشدار ایجاد نکند
[ترجمه ترگمان]وقتی که شما دی وی دی وی دی وی دی رو اجاره می کنید، کارمند اداره آن را روی یک صفحه تقسیم می کند تا شیشه فلزی را بردارد، بنابراین وقتی از اینجا برید آژیر خطر را ایجاد نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Terry : Wait, can you check these sunglasses? I bought it in the second floor. I think they forgot to demagnetize it.

[ترجمه گوگل]تری: صبر کن، می توانی این عینک آفتابی را چک کنی؟ من در طبقه دوم خریدم فکر می کنم فراموش کرده اند آن را مغناطیس زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]وایسا، میتونی این عینک آفتابی رو چک کنی؟ من اینو تو طبقه دوم خریدم فکر کنم فراموش کرده باشن که it کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't put magnets near credit cards because it might demagnetize them.

[ترجمه گوگل]آهنرباها را در نزدیکی کارت های اعتباری قرار ندهید زیرا ممکن است آنها را مغناطیس زدایی کند
[ترجمه ترگمان]اهن ربا را نزدیک کارت های اعتباری قرار نده، چون ممکن است آن ها را گول بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you are in a company, you want to know whether this is a career builder or a sure fire way to have the security people escort you from the property and demagnetize your company identification card.

[ترجمه گوگل]اگر در یک شرکت هستید، می‌خواهید بدانید که آیا این یک سازنده شغلی است یا راهی مطمئن برای اینکه افراد امنیتی شما را از ملک همراهی کنند و کارت شناسایی شرکت شما را مغناطیسی‌زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]اگر در یک شرکت هستید، می خواهید بدانید که آیا این یک سازنده شغلی است یا یک روش مطمئن آتش برای داشتن افراد امنیتی که شما را از ملک و یا کارت شناسایی شرکت تان محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس