1. under the delusion that
تحت این توهم که،زیر این کژپنداشت که
2. be under a delusion
دچار توهم بودن،دچار کژپنداشت بودن
3. he labors under a delusion
او دچار وهم شده است.
4. your hopes of becoming rich are a mere delusion
آرزوی پولدار شدن تو چیزی جز خواب و خیال نیست.
5. His arguments sound convincing but they're based on delusion.
[ترجمه گوگل]استدلال های او قانع کننده به نظر می رسد، اما آنها مبتنی بر توهم هستند
[ترجمه ترگمان]استدلالات او قانع کننده است، اما آن ها مبتنی بر توهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استدلالات او قانع کننده است، اما آن ها مبتنی بر توهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was under the delusion that he intended to marry me.
[ترجمه گوگل]در توهم بودم که او قصد ازدواج با من را دارد
[ترجمه ترگمان]من دچار توهم شدم که خیال داشت با من ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من دچار توهم شدم که خیال داشت با من ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He seemed to be under the delusion that he would make his fortune within a few years.
[ترجمه شمیم] بنظر می رسید که او در اشتباه بود که طی چند سال اندک ثروتش را بدست خواهد اورد.|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید او در توهم بود که در عرض چند سال ثروت خود را به دست خواهد آورد[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او در اشتباه است که در عرض چند سال آینده ثروتش را از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is under the delusion that he is Napoleon.
[ترجمه گوگل]او در این توهم است که ناپلئون است
[ترجمه ترگمان]او در اشتباه است که ناپلئون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در اشتباه است که ناپلئون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is under the delusion that I am going to cheat him.
[ترجمه گوگل]او در توهم است که من او را فریب می دهم
[ترجمه ترگمان]او در اشتباه است که من او را فریب بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در اشتباه است که من او را فریب بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Of possession as the delusion we all run aground on.
[ترجمه گوگل]مالکیت به مثابه هذیبی است که همه ما به آن دچار می شویم
[ترجمه ترگمان]در اختیار داشتن توهم است که همه ما به زمین زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اختیار داشتن توهم است که همه ما به زمین زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Rabari suffered no such delusion.
[ترجمه گوگل]رابری چنین توهمی را متحمل نشد
[ترجمه ترگمان]The چنین تصوری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The چنین تصوری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Faith and credulity, vision and delusion can only be distinguished provided that in case-studies the issue of ontology is kept alive.
[ترجمه گوگل]ایمان و باورپذیری، بینش و توهم تنها به شرطی قابل تشخیص است که در مطالعات موردی، موضوع هستی شناسی زنده نگه داشته شود
[ترجمه ترگمان]ایمان و سادگی، دید و توهم را تنها در صورتی می توان تشخیص داد که در مطالعات موردی مساله هستی شناسی به صورت زنده نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایمان و سادگی، دید و توهم را تنها در صورتی می توان تشخیص داد که در مطالعات موردی مساله هستی شناسی به صورت زنده نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Foundation has fostered this delusion assiduously.
[ترجمه گوگل]بنیاد این توهم را با جدیت پرورش داده است
[ترجمه ترگمان]بنیاد این توهم را به طور جدی پرورش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنیاد این توهم را به طور جدی پرورش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The delusion was welcome, and I traded on it consciously and preposterously.
[ترجمه گوگل]این توهم مورد استقبال قرار گرفت و من آگاهانه و مضحک روی آن معامله کردم
[ترجمه ترگمان]این توهم بود و من آن را به طور اگاهانه و غیر معقول مبادله کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این توهم بود و من آن را به طور اگاهانه و غیر معقول مبادله کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید