deltoid

/ˈdeltɔɪd//ˈdeltɔɪd/

معنی: سه گوش، سه گوش، مانند دال، دلتا مانند، سه بر
معانی دیگر: دلتاسان، سه گوشه، مثلث، سه بر (به ویژه برگ سه بر)، (کالبد شناسی) ماهیچه ی دالی (که دست و بازو را بالا می آورد)

جمله های نمونه

1. The emphasis here is on developing the front deltoid - excellent for martial artists.
[ترجمه گوگل]در اینجا تاکید بر توسعه دلتوئید جلویی است - عالی برای رزمی‌کاران
[ترجمه ترگمان]تاکید اینجا بر توسعه جبهه مقدم برای هنرمندان رزمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Incredible deltoids, biceps, buttocks, and thighs outlined and simultaneously gripped by the tight cut of his sailor suit.
[ترجمه گوگل]دلتوئید، عضله دوسر، باسن و ران های باورنکردنی مشخص شده و همزمان با بریدگی تنگ لباس ملوانی او گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]خم و خم و ران و ران و ران و ران و ران و ران و ران و ران و ران که به طور همزمان به وسیله برش تنگ لباس ملوانی او احاطه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In almost all cases the anterior deltoid is the most developed and the posterior the least developed.
[ترجمه گوگل]تقریباً در همه موارد دلتوئید قدامی توسعه یافته ترین و خلفی کمتر توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]تقریبا در تمامی موارد deltoid قدامی پیشرفته ترین و the است که حداقل توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Construct two mutually orthogonal tangents of the deltoid. Where do they meet?
[ترجمه گوگل]دو مماس متعامد از دلتوئید بسازید کجا ملاقات می کنند؟
[ترجمه ترگمان]دو تانژانت داخلی دو طرفه را بسازید آن ها کجا همدیگر را ملاقات می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In France biopsies are performed in the deltoid muscle whereas in most other countries biopsies are not taken from that muscle.
[ترجمه گوگل]در فرانسه بیوپسی در عضله دلتوئید انجام می شود در حالی که در بیشتر کشورها بیوپسی از آن عضله گرفته نمی شود
[ترجمه ترگمان]در نمونه فرانسه نمونه برداری در ماهیچه deltoid انجام می شود در حالی که در بسیاری از کشورهای دیگر نمونه برداری از این ماهیچه ها گرفته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. MMF has been mainly detected by deltoid muscle biopsy in adult patients, although it has also been detected by quadriceps muscle biopsy in 3 young children.
[ترجمه گوگل]MMF عمدتاً با بیوپسی عضله دلتوئید در بیماران بزرگسال تشخیص داده شده است، اگرچه در 3 کودک خردسال نیز با بیوپسی عضله چهارسر ران تشخیص داده شده است
[ترجمه ترگمان]MMF به طور عمده با بیوپسی muscle deltoid در بیماران بزرگ سال تشخیص داده شد، گرچه از یک بیوپسی عضله quadriceps در ۳ بچه کوچک تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The deltoid muscle is small in infants and young children.
[ترجمه گوگل]عضله دلتوئید در نوزادان و خردسالان کوچک است
[ترجمه ترگمان]ماهیچه deltoid در کودکان خردسال و کودکان کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Construct an animation of the deltoid sliding on two mutually perpendicular lines.
[ترجمه گوگل]یک انیمیشن از دلتوئید بسازید که روی دو خط عمود بر هم می لغزند
[ترجمه ترگمان]یک انیمیشن از دو خط عمود بر دو خط عمود بر هم بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stage I. Rupture of deltoid ligament or avulsion of medial malleolus.
[ترجمه گوگل]مرحله I پارگی رباط دلتوئید یا بریده شدن مالئول داخلی
[ترجمه ترگمان] مرحله اول زخمی شدن از زخمی شدن یا avulsion از قوزک میانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mainly involved were muscles of trapezium, deltoid and brachioradialis but biceps was relatively less.
[ترجمه گوگل]عمدتاً عضلات ذوزنقه، دلتوئید و براکیورادیالیس درگیر بودند اما عضلات دوسر نسبتاً کمتر بود
[ترجمه ترگمان]معمولا ماهیچه های of، deltoid و brachioradialis و عضلات دو سر بازو نسبتا کم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Construct rotating cardioid and deltoid while remaining orthogonal to each other.
[ترجمه گوگل]کاردیوئید و دلتوئید در حال چرخش را بسازید در حالی که متعامد با یکدیگر باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ساخت cardioid و deltoid را در حالی که عمود بر هم هستند بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Construct an animation displaying the deltoid sliding inside a fixed nephroid.
[ترجمه گوگل]یک انیمیشن بسازید که دلتوئید را در داخل یک نفروئید ثابت نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک انیمیشن بسازید که نمایش deltoid را در یک nephroid ثابت نمایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was found to have an anterior deltoid compartment syndrome and was treated with emergency fasciotomy with no adverse sequelae.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که او دارای سندرم کمپارتمان دلتوئید قدامی است و با فاشیوتومی اورژانسی بدون عواقب نامطلوب تحت درمان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]همچنین مشاهده شد که او یک سندروم deltoid جلویی دارد و با fasciotomy در شرایط اضطراری تحت درمان قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Construct the part of the tangent of the deltoid intercepted by the curve.
[ترجمه گوگل]بخشی از مماس دلتوئید را که توسط منحنی قطع شده است، بسازید
[ترجمه ترگمان]قسمتی از تانژانت of را که توسط منحنی نادیده گرفته شده است بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods The structure of deltoid arch wire fixed appliance is consist of deltoid arch wire and bracket with deltoid colpus. It is used to control the tooth's moving.
[ترجمه گوگل]روش ها ساختار دستگاه ثابت سیم قوس دلتوئید از سیم قوس دلتوئید و براکت با کولپوس دلتوئید تشکیل شده است برای کنترل حرکت دندان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ از آن برای کنترل حرکت دندان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سه گوش (اسم)
deltoid, tricuspid, triangle

سه گوش (صفت)
deltoid, triangular, tricuspid

مانند دال (صفت)
deltoid

دلتا مانند (صفت)
deltoid

سه بر (صفت)
deltoid, trine, trilateral

تخصصی

[ریاضیات] سه گوش، دلتا مانند، دلتاوار

انگلیسی به انگلیسی

• shoulder muscle which raises arm, deltoid muscle (anatomy); kite, quadrilateral geometrical form having two pairs of equal sides where each pair consists of adjacent sides (geometry)
of the deltoid muscle; triangular, shaped like a delta (greek letter)

پیشنهاد کاربران

deltoid ( ریاضی )
واژه مصوب: دلتاوار 1
تعریف: 1. مکان هندسی نقطه‏ای از یک دایره، وقتی که آن دایره در داخل و مماس بر دایرۀ دیگری که شعاعش سه ‏برابر دایرۀ اول است، می غلتد|||2. یک چهارضلعی کاو با دو جفت اضلاع مجاور برابر

بپرس