خلاص کردن، خلاص شدن، نجات دادن، نجات پیدا کردن
Those poor creatures will be delivered from their passion for alcohol at last.
اون حیوونکی ها بالاخره از شر تمایل مفرطی که به الکل دارن، خلاص می شن.
اون حیوونکی ها بالاخره از شر تمایل مفرطی که به الکل دارن، خلاص می شن.