delineated

/dəˈlɪniˌet//dɪˈlɪnɪeɪt/

(verb transitive) مشخص کردن، ترسیم نمودن، معین کردن

جمله های نمونه

1. he delineated his plan of attack
او جزئیات نقشه ی حمله ی خود را شرح داد.

2. The teacher delineated China on the blackboard with a coloured chalk.
[ترجمه گوگل]معلم چین را روی تخته سیاه با گچ رنگی ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]معلم چینی را روی تخته سیاه کشید با گچ رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boundaries of these areas should be clearly delineated .
[ترجمه گوگل]مرزهای این مناطق باید به وضوح مشخص شود
[ترجمه ترگمان]مرزه ای این مناطق باید به وضوح مشخص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The author delineated many characters in his story.
[ترجمه گوگل]نویسنده بسیاری از شخصیت های داستان خود را مشخص کرده است
[ترجمه ترگمان]نویسنده بسیاری از شخصیت های داستان خود را مشخص کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our objectives need to be precisely delineated.
[ترجمه گوگل]اهداف ما باید دقیقا مشخص شود
[ترجمه ترگمان]اهداف ما باید به طور دقیق مشخص شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The main characters are clearly delineated in the first chapter of the book.
[ترجمه گوگل]شخصیت های اصلی در فصل اول کتاب به وضوح مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]شخصیت های اصلی در اولین فصل این کتاب به وضوح مشخص شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ship's route is clearly delineated on the map.
[ترجمه گوگل]مسیر کشتی به وضوح روی نقشه مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]مسیر کشتی به وضوح روی نقشه مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Readerships are carefully delineated by age, interests, and geographical area so that advertising space may he sold.
[ترجمه گوگل]خوانندگان به دقت بر اساس سن، علایق و منطقه جغرافیایی مشخص می‌شوند تا فضای تبلیغاتی او به فروش برسد
[ترجمه ترگمان]Readerships به دقت با توجه به سن، علایق و حوزه جغرافیایی به دقت مشخص می شوند تا فضای تبلیغاتی به فروش برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The smoking section has been clearly delineated.
[ترجمه گوگل]بخش سیگار کشیدن به وضوح مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]بخش سیگار به وضوح مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Six mineral zones have been delineated in the thermal aureole formed by the post-tectonic Strath Ossian Igneous Complex.
[ترجمه گوگل]شش ناحیه معدنی در هاله حرارتی تشکیل شده توسط مجتمع آذرین Strath Ossian پس از تکتونیک مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]شش منطقه معدنی در هاله ای حرارتی که توسط مجموعه tectonic strath Ossian - شکل گرفته است مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Poetry can be delineated as a specific area of analysis only by a comparison with what is not poetry.
[ترجمه گوگل]تنها با مقایسه با آنچه که شعر نیست، می توان شعر را به عنوان حوزه ای خاص از تحلیل ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]شعر را می توان به صورت یک منطقه خاص از آنالیز تنها با مقایسه با آنچه که شعر نیست توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ship's route is clearly delineated on the surface of the water and is violently consumed by our advance.
[ترجمه گوگل]مسیر کشتی به وضوح روی سطح آب مشخص است و به شدت توسط پیشروی ما اشغال می شود
[ترجمه ترگمان]مسیر کشتی به وضوح روی سطح آب مشخص شده است و با پیشروی ما به شدت مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The masculine and feminine positions delineated here are related to polarized versions of the two self-strategies described in previous chapters.
[ترجمه گوگل]موقعیت‌های مردانه و زنانه که در اینجا مشخص شده‌اند، مربوط به نسخه‌های قطبی شده دو استراتژی خود هستند که در فصل‌های قبلی توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]موقعیت های مردانه و مردانه نشان داده شده در اینجا به نسخه های قطبی شده از دو استراتژی خود - که در فصل های قبل توصیف شده اند، مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The characters were delineated with exceptional vividness.
[ترجمه گوگل]شخصیت ها با وضوح استثنایی ترسیم شده بودند
[ترجمه ترگمان]حروف را با وضوح استثنایی شرح می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• described, sketched, outlined

پیشنهاد کاربران

بپرس