1. a delicious dinner was waiting for them
یک شام لذیذ در انتظار آنها بود.
2. a delicious repast of meat and rice
خوراک دلچسبی از گوشت و برنج
3. a delicious soup
سوپ خوشمزه
4. the delicious smell of spring flowers
بوی خوش گل های بهاری
5. i enjoyed that delicious view
از آن منظره ی دلپذیر لذت بردم.
6. the food was delicious and the hungry kids stowed away as much as they could
خوراک دلپذیر بود و بچه های گرسنه تا می توانستند خوردند.
7. they served us delicious and exotic dishes
خوراک های خوشمزه و کم نظیری به ما دادند.
8. one of the most delicious experiences of my life
یکی از لذتبخش ترین تجارب زندگی من
9. the bubbling soup exuded a delicious aroma
آبگوشت جوشان بوی مطلوبی می داد.
10. only one bowl remains of that delicious wine. . .
از باده ی نوشین قدحی بیش نماند . . .
11. she pointed with pride to the delicious meals she had cooked
او با افتخار به غذاهای لذیذی که پخته بود اشاره کرد.
12. the magical transformation of eggs into a delicious omelet
تبدیل افسون آمیز تخم مرغ به املت خوشمزه
13. There's always a wide selection of delicious meals to choose from.
[ترجمه ب گنج جو] همیشه برای انتخاب و سلیقه های جورواجور سری کاملی از غذاهای خوشمزه وجود داره.|
[ترجمه گوگل]همیشه طیف گسترده ای از غذاهای خوشمزه برای انتخاب وجود دارد[ترجمه ترگمان]همیشه یک انتخاب گسترده از غذاهای خوش مزه برای انتخاب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Delicious smells were emanating from the kitchen.
[ترجمه ب گنج جو] از آشپزخونه یه بوهای جذابی بیرون میزنه، خوشمزه و عالی.|
[ترجمه به تو ربطی ندارد] از مسترا بوهای جذابی می آمد|
[ترجمه ترجمه A] بوی خوش از آشپزخانه می پیچید|
[ترجمه گوگل]بوی خوش از آشپزخانه می پیچید[ترجمه ترگمان]بوی خوبی از آشپزخانه ساطع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. After a delicious meal we finished off with coffee and mints.
[ترجمه ب گنج جو] بعد اون غذای بسیار خوشمزه و دلچسب، سورمون با قهوه و شیرینی نعنایی حسابی تکمیل شد.|
[ترجمه گوگل]بعد از یک غذای خوشمزه، کار را با قهوه و نعنا به پایان رساندیم[ترجمه ترگمان]بعد از یک غذای خوش مزه، قهوه و coffee را تمام کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. He goes for its full,delicious flavors. I go for its economy.
[ترجمه ب گنج جو] هدف اون از تصمیمش عطر و بوی پر و پیمون و خوشمزه اس، ولی من فکر و ذکرم درآمدزایی قضیه اس.|
[ترجمه گوگل]او به سراغ طعم های کامل و خوشمزه آن می رود من به دنبال اقتصاد آن هستم[ترجمه ترگمان]او به خاطر طعم های خوش مزه و خوش مزه آن می رود من به دنبال اقتصاد خود می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It was very delicious. Thank you.
[ترجمه ب گنج جو] خوشمزه بود ، حال کردیم حسابی. دسخوش|
[ترجمه گوگل]خیلی خوشمزه بود متشکرم[ترجمه ترگمان]خیلی خوش مزه بود ممنون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. This dish is delicious with cream.
[ترجمه گوگل]این غذا با خامه خوشمزه است
[ترجمه ترگمان]این بشقاب با خامه خوش مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بشقاب با خامه خوش مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The delicious smell of freshly-made coffee came from the kitchen.
[ترجمه گوگل]بوی خوش قهوه تازه از آشپزخانه می آمد
[ترجمه ترگمان]بوی مطبوع قهوه تازه از آشپزخانه می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بوی مطبوع قهوه تازه از آشپزخانه می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید