delft

/ˈdelft//delft/

شهر دلفت (در کشور هلند)، سفال لعابی

جمله های نمونه

1. The walls are dotted with Delft plates, picturing windmills and willow patterns.
[ترجمه گوگل]دیوارها با صفحات دلفت پر شده اند که آسیاب های بادی و الگوهای بید را به تصویر می کشند
[ترجمه ترگمان]دیوارها پر از ظروف دلفت است، و طرح های windmills و willow را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Delft is a blue - and - white ware.
[ترجمه گوگل]دلفت یک ظروف آبی و سفید است
[ترجمه ترگمان]دلفت یک نرم افزار آبی و سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The existing railway runs through the center of Delft, cutting the city into two pieces.
[ترجمه گوگل]راه آهن موجود از مرکز دلفت می گذرد و شهر را به دو قسمت تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]راه آهن موجود از مرکز دلفت عبور می کند و شهر را به دو قسمت تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Researchers from Delft University of Technology and FOM Foundation (Netherlands) have successfully made and 'tuned' the world's smallest piano wire.
[ترجمه گوگل]محققان دانشگاه فناوری دلفت و بنیاد FOM (هلند) با موفقیت کوچکترین سیم پیانوی جهان را ساخته و «کوک» کردند
[ترجمه ترگمان]محققان دانشگاه صنعتی دلفت و بنیاد FOM (هلند)با موفقیت ساخته شده اند و کوچک ترین سیم پیانو را تنظیم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. TU Delft offers international students 40 English - languages Msc Programmes and bachelor programme.
[ترجمه گوگل]TU Delft به دانشجویان بین المللی 40 برنامه کارشناسی ارشد زبان انگلیسی و برنامه کارشناسی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]TU Delft، دانش آموزان بین المللی ۴۰ زبان انگلیسی و برنامه کارشناسی را به دانشجویان بین المللی ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Visitors have to take a local train to visit Delft; the express trains speed by.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان برای بازدید از دلفت باید از قطار محلی استفاده کنند سرعت قطارهای سریع السیر
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان باید یک قطار محلی را برای بازدید از دلفت به کار گیرند؛ قطار سریع السیر به سرعت حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peter the Great was among the many celebrities who flocked to Delft to see the little animalcules for themselves.
[ترجمه گوگل]پیتر کبیر از جمله افراد مشهوری بود که برای دیدن حیوانات کوچک به دلفت هجوم آوردند
[ترجمه ترگمان]پطر کبیر از جمله بسیاری از افراد مشهوری بود که برای دیدن the کوچک به دلفت سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was born in 163 the son of a publican in Delft.
[ترجمه گوگل]او در سال 163 پسر یک باجگیر در دلفت به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]او در ۱۶۳ پسر یک می فروش در دلفت به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is fitting that Proust understood Vermeer's proud statement about Delft.
[ترجمه گوگل]شایسته است که پروست بیانیه غرورآمیز ورمیر در مورد دلفت را درک کرد
[ترجمه ترگمان]شایسته است که پروست بیانیه افتخار آمیز ورمیر را در مورد دلفت دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• city in the netherlands
type of earthenware traditionally decorated with a blue and white glaze (made in the netherlands)

پیشنهاد کاربران

بپرس