1. the union will delegate three people to the annual congress
اتحادیه سه نفر را برای شرکت در کنگره ی سالیانه به نمایندگی گسیل خواهد داشت.
2. They decided not to send a delegate to the conference.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند که نماینده ای به کنفرانس نفرستند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که یک نماینده را به این کنفرانس اعزام نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که یک نماینده را به این کنفرانس اعزام نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Horton's Achilles heel was that he could not delegate.
[ترجمه Nani] نقطه ضعف هورتون این بود که نمیتوانست وکالت دهد.|
[ترجمه گوگل]پاشنه آشیل هورتون این بود که نمی توانست تفویض اختیار کند[ترجمه ترگمان]پاشنه آشیل انعکاسی بود که او نمی توانست انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He plans to delegate more authority to his deputies.
[ترجمه گوگل]او قصد دارد اختیارات بیشتری را به معاونانش تفویض کند
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد اختیارات بیشتری به نمایندگان خود محول کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او قصد دارد اختیارات بیشتری به نمایندگان خود محول کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The people delegate their power to the Congress.
[ترجمه گوگل]مردم قدرت خود را به کنگره تفویض می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم قدرت خود را به کنگره تفویض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مردم قدرت خود را به کنگره تفویض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The delegate moved for a reconsideration of the suggestion.
[ترجمه گوگل]نماینده برای بررسی مجدد پیشنهاد حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]نماینده برای یک بازنگری در این پیشنهاد حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نماینده برای یک بازنگری در این پیشنهاد حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Some managers find it difficult to delegate.
[ترجمه گوگل]برخی مدیران تفویض اختیار را دشوار می دانند
[ترجمه ترگمان]برخی از مدیران آن را برای نماینده مشکل می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از مدیران آن را برای نماینده مشکل می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They drafted her to serve as their delegate.
[ترجمه گوگل]آنها او را برای خدمت به عنوان نماینده خود فراخواندند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A boss must know how to delegate .
[ترجمه گوگل]یک رئیس باید بداند چگونه تفویض اختیار کند
[ترجمه ترگمان]یک رئیس باید بداند چطور این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک رئیس باید بداند چطور این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A good leader is one who can delegate.
[ترجمه گوگل]یک رهبر خوب کسی است که بتواند تفویض اختیار کند
[ترجمه ترگمان]یک رهبر خوب کسی است که می تواند نماینده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک رهبر خوب کسی است که می تواند نماینده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They drafted him to serve as their delegate.
[ترجمه گوگل]آنها او را برای خدمت به عنوان نماینده خود فراخواندند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A delegate from Siberia proposed a resolution that he stand down as party chairman.
[ترجمه گوگل]یک نماینده از سیبری قطعنامه ای را پیشنهاد کرد که وی از سمت ریاست حزب کناره گیری کند
[ترجمه ترگمان]یکی از نمایندگان سیبری تصمیم گرفت که به عنوان رئیس حزب مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از نمایندگان سیبری تصمیم گرفت که به عنوان رئیس حزب مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is good discipline to learn to delegate.
[ترجمه گوگل]یادگیری تفویض اختیار نظم خوبی است
[ترجمه ترگمان]آموزش دادن به نماینده خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آموزش دادن به نماینده خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was appointed a US delegate to the United Nations.
[ترجمه گوگل]او به عنوان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل منصوب شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. As a boss you have to delegate .
[ترجمه گوگل]به عنوان یک رئیس باید تفویض اختیار کنید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رئیس باید نماینده داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رئیس باید نماینده داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید