deificracy

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( مفهومی – الهیاتی ) :
نوعی حکومت فرضی یا آرمانی که در آن خداوند مستقیماً حاکم است و تمام قوانین و تصمیمات از اراده ی الهی ناشی می شوند
مثال: In a deificracy, divine will governs all aspects of life.
در خداسالاری، اراده ی الهی بر تمام جنبه های زندگی حاکم است.
2. ( ادبی – استعاری ) :
در متون دینی یا عرفانی، گاهی برای توصیف جامعه ای به کار می رود که کاملاً تسلیم اراده ی خداوند است
مثال: The poem envisions a deificracy where human law dissolves into divine truth.
شعر، جامعه ای را تصور می کند که در آن قانون انسانی در حقیقت الهی حل می شود.
3. ( انتقادی – نظری ) :
در برخی گفتمان های فلسفی، ممکن است به عنوان نقدی بر ساختارهایی مطرح شود که ادعای سلطه ی مطلق الهی دارند بدون واسطه ی انسانی
مثال: Philosophers debate whether deificracy is conceptually coherent or merely symbolic.
فیلسوفان بحث می کنند که آیا خداسالاری از نظر مفهومی منسجم است یا صرفاً نمادین.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
divine monarchy – absolute theocracy – god - rule – sacred autocracy
🔸 ریشه شناسی:
از واژه ی لاتین *deificus* به معنای �الهی� یا �خدایی� و * - cracy* به معنای �حکومت� گرفته شده.
این ترکیب به معنای �حکومت خداوند� یا �سلطه ی الهی� است.
واژه ای بسیار نادر و بیشتر مفهومی است که در متون فلسفی، عرفانی یا الهیاتی دیده می شود.
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
"Deificracy" واژه ای آرمانی و استعاری است که در متون دینی یا عرفانی برای توصیف جامعه ای کاملاً تحت سلطه ی خداوند به کار می رود.
این واژه با *theocracy* تفاوت دارد: در *theocracy* واسطه های انسانی ( روحانیون ) حکومت می کنند، اما در *deificracy* خودِ خداوند مستقیماً حاکم است.