deglobalisation
پیشنهاد کاربران
deglobalisation ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: جهانی زدایی
تعریف: فرایندی در تقابل با فرایند جهانی شدن که در آن وابستگی های متقابل واحدهای گوناگون به ویژه دولت های ملی ( nation - states ) کاهش می یابد
واژه مصوب: جهانی زدایی
تعریف: فرایندی در تقابل با فرایند جهانی شدن که در آن وابستگی های متقابل واحدهای گوناگون به ویژه دولت های ملی ( nation - states ) کاهش می یابد
Deglobalization or deglobalisation is the process of diminishing interdependence and integration between certain units around the world, typically nation - states. It is widely used to describe the periods of history when economic trade and investment between countries decline.
جهانی ��زدایی حرکتی به سوی جهانی است کمتر متصل و یکپارچه که به جای نهادهای جهانی، معاهدات و فعالیت آزادانه، با ویژگی دولت� - ملت� های قدرتمند، راه حل های داخلی و کنترل� های مرزی توصیف می شود.
جهانی ��زدایی حرکتی به سوی جهانی است کمتر متصل و یکپارچه که به جای نهادهای جهانی، معاهدات و فعالیت آزادانه، با ویژگی دولت� - ملت� های قدرتمند، راه حل های داخلی و کنترل� های مرزی توصیف می شود.