سرپیچی کردن
در مقابل ( عقیدتی یا جسمی )
defying ( adj ) = چالش برانگیز
مثال :
the circus performer demonstrated her death - defying routine.
مجری سیرک اجرای مرگبار چالش برانگیز معمول خود را به نمایش گذاشت.
مثال :
مجری سیرک اجرای مرگبار چالش برانگیز معمول خود را به نمایش گذاشت.
سرپیچی کردن، سر باز زدن